انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
قصاید سلمان ساوجی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="S O-O M" data-source="post: 45190" data-attributes="member: 36"><p>در مدح سلطان اویس:</p><p></p><p>آن ماه، رو اگر بنماید شبی به ما</p><p>در وجه او نهیم دل و جان به رو نما</p><p>رویش مه مبارک و مویش لیال قدر</p><p>خود قدر آن لیال که داند به غیر ما؟</p><p>آن خد دلفریب تو بر قد دلکشت</p><p>چون ماه چارده شب، بر خط استوا</p><p>بگشا به پرسشم لب لعل و رسان به کام</p><p>جان را از آن مفرح یاقوت دلگشاد</p><p>چون در، بر آستان توام بر امید بار</p><p>باری بگو که حلقه بگوش منی در را</p><p>بر غره صباح مبارک که عارضت</p><p>هر دم به طیره طره همچون منامسا</p><p>گردد خیال دوست همه گرد چشم من</p><p>آری، خیال دوست بگرداند آشنا</p><p>من میروم که روی بتابم ز کوی تو</p><p>موی تو میکشد ز قفا باز پس مرا</p><p>مجموع میروی تو و آشفته عالمی</p><p>چون مویت او فتاده شب و روز در قفا</p><p>از باغ وصل توست چو سروم به دست باد</p><p>پایم به گل فرو شده، سر رفته در هوا</p><p>باری هوای روی تو خواهد به باد داد</p><p>ما را اگر عنایت سلطان کند رها</p><p>خورشید هفت کشور گردون سلطنت</p><p>جمشید چار بالش ایوان کبریا</p><p>سلطان، معز دولت و دین پادشاه اویس</p><p>آن بر جهان عدل به تحقیق آشنا</p><p>آن سایه خدای، که گردون ندیده است</p><p>در آفتاب گردش از آن سایه خدا</p><p>طاس سپهر را همه صیتش بود، طنین</p><p>کاخ زمانه را همه شکرش بود، صدا</p><p>از چرخ دوخت بر قد قدرش قبای قدر</p><p>لیکن نداد همت او تن در آن قبا</p><p>ای آستان حضرت تو مطلع امل!</p><p>وی آستین کسوت تو قالب سخا!</p><p>هم ذروه کمال تو افزون ز کم و کیف</p><p>هم سدره جلال تو بیرون ز منتها</p><p>شخص حسود رادم تیغت بردد مار</p><p>شاخ امید را نم کلکت بود نما</p><p>گر در سر حسود خیال بلا رکت</p><p>آید به خاصیت، سرش از تن شود جدا</p><p>ملک آن توست و تیغ گران است در میان</p><p>بر خصم خویش میگذران هر زمان، گوا</p><p>گر چوب رایتت ز عصای کلیم نیست</p><p>بهر چه گاه چوب نماید، گه اژدها؟</p><p>دار السلام ملک تو عفویست بس فصیح</p><p>زان سان که محو میشود از نسختش، خطا</p><p>ای آنکه چار بالش زربفت آفتاب</p><p>شد زیر دست قدر تو بر رسم متکا!</p><p>حلم تو را چه باک «ولو بست الجبال»</p><p>ملک تو را چه بیم «ولو دکت السما»</p><p>بحر محیط کفچه کند، چون سفینه، دست</p><p>آنجا که همت تو کشد چون سفینه پا</p><p>با سیر لشگر تو دود آسمان به گرد</p><p>در روز موکب تو برآید زمین زجا</p><p>خورشید را که صفت اکسیرکار اوست</p><p>داد التفات رای تو تسلیم کیمیا</p><p>کاری که برخلاف رضای تو رفته است</p><p>امروز آن قضیه قدر میکند قضا</p><p>نصرت ندای دعوت کوست شنید و گفت:</p><p>«انی اجیب دعوه داعی اذا دعا»</p><p>بیحکم نافذ تو نیارد ستاند بوی</p><p>از کاروان نافه چین، لشگر صبا</p><p>با سایهات چه پایه سلاطین عهد را؟</p><p>آنجا که طوبی است، چه سبزی دهد گیا؟</p><p>انوار آفتاب چو پیدا شود ز شرق</p><p>پیدا بود که چند بود رونق سها</p><p>گر چتر همتت فکند سایه بر زمین</p><p>دیگر به آسمان نکند خاک التجا</p><p>طبع جواد تو محیطی است، همه کرم</p><p>ذات شریف توست سپهری همه علا</p><p>شاها مخدرات جهان را نظاره کن</p><p>کاوردهام به پیش تو در کسوت بها</p><p>من جان دهم به رشوه که در گوش شه کنم</p><p>این گوهر نفیس، که دریست بیبها</p><p>بیمدح توست، گوهر منظوم من، هدر</p><p>بیذکر توست، لولوی منثور من، هبا</p><p>شاها! از دست و پای خودم در بلا و رنج</p><p>کامد ز درد پای بسی در سرم بلا</p><p>درد سر غریم و تقاضا بسم نبود</p><p>کاورد چرخ بر سر این درد، درد پا</p><p>تا هست چهار کن جهان بر چهار طبع</p><p>این چهار صفه راست لقب خانه خدا فنا،</p><p>دولتسرای جاه تو پاینده باد و دور</p><p>گرد فنا ز گرد فناهای این سرا!</p><p>سال و مهت مبارک و عیدت خجسته باد</p><p>کز روی توست عید همه روزه ملک را</p><p>بر خور زرای پیروز بخت جوان که کرد</p><p>پیر خرد به بخت جوان تو اقتدا</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="S O-O M, post: 45190, member: 36"] در مدح سلطان اویس: آن ماه، رو اگر بنماید شبی به ما در وجه او نهیم دل و جان به رو نما رویش مه مبارک و مویش لیال قدر خود قدر آن لیال که داند به غیر ما؟ آن خد دلفریب تو بر قد دلکشت چون ماه چارده شب، بر خط استوا بگشا به پرسشم لب لعل و رسان به کام جان را از آن مفرح یاقوت دلگشاد چون در، بر آستان توام بر امید بار باری بگو که حلقه بگوش منی در را بر غره صباح مبارک که عارضت هر دم به طیره طره همچون منامسا گردد خیال دوست همه گرد چشم من آری، خیال دوست بگرداند آشنا من میروم که روی بتابم ز کوی تو موی تو میکشد ز قفا باز پس مرا مجموع میروی تو و آشفته عالمی چون مویت او فتاده شب و روز در قفا از باغ وصل توست چو سروم به دست باد پایم به گل فرو شده، سر رفته در هوا باری هوای روی تو خواهد به باد داد ما را اگر عنایت سلطان کند رها خورشید هفت کشور گردون سلطنت جمشید چار بالش ایوان کبریا سلطان، معز دولت و دین پادشاه اویس آن بر جهان عدل به تحقیق آشنا آن سایه خدای، که گردون ندیده است در آفتاب گردش از آن سایه خدا طاس سپهر را همه صیتش بود، طنین کاخ زمانه را همه شکرش بود، صدا از چرخ دوخت بر قد قدرش قبای قدر لیکن نداد همت او تن در آن قبا ای آستان حضرت تو مطلع امل! وی آستین کسوت تو قالب سخا! هم ذروه کمال تو افزون ز کم و کیف هم سدره جلال تو بیرون ز منتها شخص حسود رادم تیغت بردد مار شاخ امید را نم کلکت بود نما گر در سر حسود خیال بلا رکت آید به خاصیت، سرش از تن شود جدا ملک آن توست و تیغ گران است در میان بر خصم خویش میگذران هر زمان، گوا گر چوب رایتت ز عصای کلیم نیست بهر چه گاه چوب نماید، گه اژدها؟ دار السلام ملک تو عفویست بس فصیح زان سان که محو میشود از نسختش، خطا ای آنکه چار بالش زربفت آفتاب شد زیر دست قدر تو بر رسم متکا! حلم تو را چه باک «ولو بست الجبال» ملک تو را چه بیم «ولو دکت السما» بحر محیط کفچه کند، چون سفینه، دست آنجا که همت تو کشد چون سفینه پا با سیر لشگر تو دود آسمان به گرد در روز موکب تو برآید زمین زجا خورشید را که صفت اکسیرکار اوست داد التفات رای تو تسلیم کیمیا کاری که برخلاف رضای تو رفته است امروز آن قضیه قدر میکند قضا نصرت ندای دعوت کوست شنید و گفت: «انی اجیب دعوه داعی اذا دعا» بیحکم نافذ تو نیارد ستاند بوی از کاروان نافه چین، لشگر صبا با سایهات چه پایه سلاطین عهد را؟ آنجا که طوبی است، چه سبزی دهد گیا؟ انوار آفتاب چو پیدا شود ز شرق پیدا بود که چند بود رونق سها گر چتر همتت فکند سایه بر زمین دیگر به آسمان نکند خاک التجا طبع جواد تو محیطی است، همه کرم ذات شریف توست سپهری همه علا شاها مخدرات جهان را نظاره کن کاوردهام به پیش تو در کسوت بها من جان دهم به رشوه که در گوش شه کنم این گوهر نفیس، که دریست بیبها بیمدح توست، گوهر منظوم من، هدر بیذکر توست، لولوی منثور من، هبا شاها! از دست و پای خودم در بلا و رنج کامد ز درد پای بسی در سرم بلا درد سر غریم و تقاضا بسم نبود کاورد چرخ بر سر این درد، درد پا تا هست چهار کن جهان بر چهار طبع این چهار صفه راست لقب خانه خدا فنا، دولتسرای جاه تو پاینده باد و دور گرد فنا ز گرد فناهای این سرا! سال و مهت مبارک و عیدت خجسته باد کز روی توست عید همه روزه ملک را بر خور زرای پیروز بخت جوان که کرد پیر خرد به بخت جوان تو اقتدا [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
قصاید سلمان ساوجی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین