انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
غزلیات سنایی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Alex" data-source="post: 51969" data-attributes="member: 498"><p>ای چشم و چراغ آن جهانی</p><p>وی شاهد و شمع آسمانی</p><p>خط نو نبشته گرد عارض</p><p>منشور جمال جاودانی</p><p>بی دیده ز لطف تو بخواند</p><p>در جان تو سورهٔ نهانی</p><p>با چشم ز تابشت نبیند</p><p>بر روی تو صورت عیانی</p><p>بخت ازلی و تا قیامت</p><p>صافی به طراوت جوانی</p><p>حسن تو چو آفتاب آنگه</p><p>فارغ ز اشارت نشانی</p><p>ب×و×س تو به صد هزار عالم</p><p>و آزاد ز زحمت گرانی</p><p>دیوانه بسیست آن دو لب را</p><p>در سلسلههای کامرانی</p><p>نظاره بسیست آن دو رخ را</p><p>از پنجرههای زندگانی</p><p>با فتنهٔ زلف تو که بیند</p><p>یک لحظه ز عمر شادمانی</p><p>بی آتش عشق تو که یابد</p><p>آب خضر و حیات جانی</p><p>لطف تو ببست جان و دل را</p><p>بر آخور چرب دوستکانی</p><p>عشق تو نشاند عقل و دین را</p><p>برابرش تیز آنجهانی</p><p>با قدر تو پاره میخ بر چرخ</p><p>تهمت زدگان باستانی</p><p>با قد تو کژ و کوژ در باغ</p><p>چالاک و شان بوستانی</p><p>از راستی و کژی برونی</p><p>آنی که ورای حرف آنی</p><p>گویند بگو به ترک ترکت</p><p>تا باز دهی ز پاسبانی</p><p>ترک چو تو ترک نبود آسان</p><p>ترکی تو نه دوغ ترکمانی</p><p>حسن تو چو شمس و همچو سایه</p><p>پیش و پس تو دوان جوانی</p><p>از لفظ تو گوش عاشقانت</p><p>نازان به حلاوت معانی</p><p>وز چشم تو جسم دوستانت</p><p>نازان به حوادث زمانی</p><p>در راه تو هیچ دل نشد خوش</p><p>تا جانش نگشت کاروانی</p><p>بر بام تو پای کس نیاید</p><p>تا سرش نکرد نردبانی</p><p>در هوش ز تو سماع «ارنی»</p><p>در گوش ندای «لن ترانی»</p><p>از رد و قبول سیر گشتم</p><p>زین بلعجبی چنانکه دانی</p><p>یکره بکشم به تیر غمزه</p><p>تا سوی عدم برم گردانی</p><p>زیرا سر عشق تو ندارد</p><p>جز مرد گزاف زندگانی</p><p>ور خود تو کشی به دست خویشم</p><p>کاری بود آن هزارگانی</p><p>فرمان تو هست بر روانها</p><p>چون شعر سنایی از روانی</p><p>وقتست ترا مراد راندن</p><p>کی رانی اگر کنون نرانی</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Alex, post: 51969, member: 498"] ای چشم و چراغ آن جهانی وی شاهد و شمع آسمانی خط نو نبشته گرد عارض منشور جمال جاودانی بی دیده ز لطف تو بخواند در جان تو سورهٔ نهانی با چشم ز تابشت نبیند بر روی تو صورت عیانی بخت ازلی و تا قیامت صافی به طراوت جوانی حسن تو چو آفتاب آنگه فارغ ز اشارت نشانی ب×و×س تو به صد هزار عالم و آزاد ز زحمت گرانی دیوانه بسیست آن دو لب را در سلسلههای کامرانی نظاره بسیست آن دو رخ را از پنجرههای زندگانی با فتنهٔ زلف تو که بیند یک لحظه ز عمر شادمانی بی آتش عشق تو که یابد آب خضر و حیات جانی لطف تو ببست جان و دل را بر آخور چرب دوستکانی عشق تو نشاند عقل و دین را برابرش تیز آنجهانی با قدر تو پاره میخ بر چرخ تهمت زدگان باستانی با قد تو کژ و کوژ در باغ چالاک و شان بوستانی از راستی و کژی برونی آنی که ورای حرف آنی گویند بگو به ترک ترکت تا باز دهی ز پاسبانی ترک چو تو ترک نبود آسان ترکی تو نه دوغ ترکمانی حسن تو چو شمس و همچو سایه پیش و پس تو دوان جوانی از لفظ تو گوش عاشقانت نازان به حلاوت معانی وز چشم تو جسم دوستانت نازان به حوادث زمانی در راه تو هیچ دل نشد خوش تا جانش نگشت کاروانی بر بام تو پای کس نیاید تا سرش نکرد نردبانی در هوش ز تو سماع «ارنی» در گوش ندای «لن ترانی» از رد و قبول سیر گشتم زین بلعجبی چنانکه دانی یکره بکشم به تیر غمزه تا سوی عدم برم گردانی زیرا سر عشق تو ندارد جز مرد گزاف زندگانی ور خود تو کشی به دست خویشم کاری بود آن هزارگانی فرمان تو هست بر روانها چون شعر سنایی از روانی وقتست ترا مراد راندن کی رانی اگر کنون نرانی [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
غزلیات سنایی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین