چرخ زمان (به انگلیسی: The Wheel of Time):
یک سری
رمان خیالپردازی حماسی که توسط نویسنده آمریکایی جیمز الیور ریگنی جونیور با تخلص رابرت جوردن نوشته شدهاست.
چرخ زمان در ابتدا قرار بود یک مجموعه شش جلدی باشد اما جردن آن را به دوازده قسمت افزایش داد. جوردن در سال ۱۹۸۴ شروع به نوشتن اولین نسخه از این کتاب با نام
چشم جهان نمود که آن را در ژانویه سال ۱۹۹۰ منتشر کرد.
جردن پیش از اتمام جلد آخر کتاب در سال ۲۰۰۷، به علت بیماری قلبی در گذشت و در همان سال، همسرش پس از مطالعه
زاده مه، برندن سندرسون را برای اتمام کتاب انتخاب کرد. سندرسون با مطالعه یادداشتهای جردن، به این نتیجه رسید که یک جلد برای اتمام کار کتاب کافی نیست و به همسر جردن پیشنهاد داد که در سه جلد کتاب را به پایان برساند که مورد موافقت همسر جردن قرار گرفت و این گونه
چرخ زمان در نهایت چهارده جلدی شد.
[در این مجموعه از اسطورهها و مکاتب زیادی مانند بوداییسم، هندوئیسم، فرهنگ اروپایی، مفاهیم متافیزیکی تعادل و ثنویت، احترام به طبیعت که در فلسفه تائوئیسم یافت میشود، اسطورهشناسی آسیایی و اسلامی استفاده شدهاست. به علاوه در این
رمان، اسم واقعی اهریمن، شیطان (Shai'tan) عنوان شده که یک کلمه عربی است و در بیان کلام اسلامی به عنوان نام شیطان استفاده میشود. همچنین بخشی از آن از کتاب
جنگ و صلح (۱۸۶۹) به قلم لئو تولستوی الهام گرفته شدهاست.
جهان چرخ زمان
چرخ زمان در جهانی روی میدهد که بهسبب ماهیتِ دوّارِ زمان، هم زمان گذشتهٔ دور و آیندهٔ دور زمین است. در گذار روایت، اسطورههایی باستانی و تخیلی روایت میشوند که به تاریخ معاصر زمین اشاره دارند، ازآنجمله دو غول به نامهای موسک و مِرک، که در افسانهها با نیزههایی آتشین که تا آنسوی جهان میرسید با هم ستیز میکردند، و برخی رویدادهای روایت منشأ اسطورههای زمین واقعیاند، مثل شخصیت آرتور هاوکوینگ در
داستان که به افسانهٔ شاه آرتور در جهان واقعی اشاره دارد.
روایت اصلی مجموعه سههزار سال پس از «شکاندن جهان» روی میدهد که به «عصر افسانهها» (که روزگاری بسیار پیشرفته بود) پایان داد. در طول قسمت عمدهٔ روایت، فناوری و ساختارهای اجتماعی جهان به اروپای رنسانس شباهت دارد، با این تفاوت که کفهٔ عدالت اجتماعی به نفع زنان سنگینتر است و برخی جوامع زنسالارند. در طی رویدادهای روایت تحولاتی مشابه انقلاب صنعتی در برخی از ملل
داستان روی میدهد.
صحنهٔ اصلی رویدادهای مجموعه بخش غربی قارهای عظیم است که نام آن در متون اصیل ذکر نشدهاست، ولی رابرت جردن در مصاحبههایش از آن با عنوان «وستلندز»یاد کردهاست. در وستلندز، که از شرق با رشتهکوهی محاط است، چندین پادشاهی و دولت-شهر هست. در شرق این رشتهکوه بیابانی موسوم به برهوت آئیل قرار دارد که ساکنین آن را قبیلهها و جوامع جنگجوی آئیل تشکیل میدهند که در سکونتگاههایی کوچک زندگی میکنند. در شرق برهوت آئیل کشور بزرگ و منزوی شارا قرار دارد که با رشتهکوهی عظیم و منطقهای غیرقابلعبور از برهوت آئیل جدا میشود. سراسر محدودهٔ شمالی این سه منطقه (وستلندز، برهوت آئیل، و شارا) را «پژمردگی کبیر» فراگرفتهاست که بیابانی آلوده و شیطانی است. در غرب وستلندز و آنسوی اقیانوسِ مونرالقارهٔ شانچنقرار دارد که عرض غرب به شرقش از قارهٔ دیگر کمتر است ولی از قطب شمال تا قطب جنوب کشیده شدهاست. قارهٔ شانچن با آبراههای به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شدهاست. این آبراهه اقیانوس مونرال را به اقیانوس آریت متصل میکند. در شمالیترین بخش قسمت شمالی شانچن «پژمردگی صغیر» واقع شدهاست که با پژمردگی کبیر طول جغرافیایی یکسانی دارد.در آغاز
داستان چرخ زمان، ساکنان وستلندز از وجود شانچن بیخبرند.در
دنیای چرخ زمان رابرت جردن در نیمکرهٔ جنوبی قارهای کوچک موسوم به «سرزمین دیوانگان» قرار دارد، ولی در مجموعهٔ اصلی از آن ذکری نرفتهاست.
در فصل یازدهم
خیزش سایهها، ایگوِین آلویر از موزهای بازدید میکند که یکی از اشیای عتیقهٔ موجود در آن «چیزی نقرهای... ستارهای سهپر محاط در یک دایره» است که ج×ن×س×ی «نرمتر از فلز» دارد و به نشانهای تزئینی روی کاپوت خودروهای مرسدس-بنز از عصر نخست اشاره دارد.
روایت مجموعه در پایان «عصر سوم» روی میدهد. «عصر سوم» با «شکاندن جهان» آغاز میشود که پایانبخش «عصر افسانهها» بود.«عصر افسانهها» در پی «عصر نخست» میآید. «عصر نخست» بهصورت ضمنی بر جهان معاصر دلالت دارد و نام برخی از شخصیتهای اسطورهای آن در خلال مجموعه آمدهاست که السبت، ملکهٔ همگان (اشاره به الیزابت دوم) و ماترز درمانگر (اشاره به مادر ترزا) از آن دستهاند.
در عصر سوم در وستلندز رویداد تاریخی بزرگ روی داد: نخست «جنگهای ترالک»،که در آن هزار سال پس از شکاندن جهان موجوداتی از پژمردگی جهان انسانی را تقریبا نابود میکنند، و دوم ظهور آرتور هاوکوینگ که هزار سال پس از جنگهای ترالک وستلندز را فتح و متحد کرد، ولی وارثی نداشت و «جنگهای صدساله» پس از مرگ او بر سر تقسیم قلمروش درگرفت. در پی هر یک از این دو رویداد، تقسیمهای سیاسی و ساختار ملل وستلندز بهکلی تغییر کرد. زبان کهن (که در عصر افسانهها رایج بود) در زمان روایت مجموعه زبانی مرده است و تنها برخی محققان و اشرافزادگان به آن تکلم میکنند.
در جهان
چرخ زمان، «الگو» تجلی جهان واقع و سرنوشت آدمیان است و «چرخ» نماد گذر زمان.این مفاهیم به جهانهای موازی
داستان هم تسری مییابند. برخی از شخصیت
داستان میتوانند این جهانهای موازی را ببینند یا از آنها موازی بازدید میکنند. در برخی ازین جهانها تاریخ بهگونهای دیگر رقم خوردهاست و برخی آنقدر با واقعیت اصلی تفاوت دارند که خالی از سکنه شدهاند. در برخی از جهانها قوانین فیزیک به گونهای دیگر از جهان واقع عمل میکند. اهالی شانچن جانورانی بیگانه و عجیبوغریب را از این جهانهای موازی وارد کردهاند و بعدها آنان را اهلی کرده و پرورش دادهاند. «تِلآیرانریود» «جهان رویاها» است که همهٔ این جهانها را به هم متصل میکند. ازین جهان میشود در خواب بازدید کرد، ولی اتفاقاتی که در آن روی میدهند واقعیاند، و همچنین میتوان بهصورت فیزیکی وارد آن شد.
نظام جادو
ملل
دولت-شهر تار والِن و برج سفید در مرکز آن مقر قدرت آیسِدای است و از زمان بنیانش در سال ۹۸ پساز شکاندن جهان هرگز فتح نشدهاست. انحصار استفاده از قدرت یگانه در وستلندز، دستکم به شکل رسمی، در اختیار زنان برج سفید است. آیسداها به هفت آجا تقسیم میشوند که هر کدام با یک
رنگ شناخته میشوند و عبارتند از آبی، سرخ، سفید، سبز، قهوهای، زرد، و خاکستری. رهبری برج سفید (و تار والن) بر عهدهٔ «تخت آمرلین» است که همزمان «عضو هیچکدام و همهٔ آجاها» است. تخت آمرلین را شورای برج انتخاب میکند که متشکل از دو نماینده از هر آجا است.
مدیریت امور روزمرهٔ برج معمولاً بر عهدهٔ «وقایعنامهنگار» است که تخت آمرلین او را انتخاب میکند و غالباً عضو همان آجایی است که تخت آمرلین پیش از انتخاب شدن عضو آن بودهاست. هر آجا ساختار و سیاستهای مستقل خود را دارد و این سیاستها گاه با سیاستهای آجاهای دیگر در تضادند. آجای سرخ بزرگترین آجا است و هدف اصلیاش یافتن و «رام کردن»مردانی است که میتوانند از قدرت یگانه استفاده کنند. برخلاف آجای سرخ، خواهران آجای سبز، موسوم به آجای نبرد، دیدگاه ملایمتری نسبت به مردان دارند و معمولاً هر یک چندین جنگجو و محافظ مرد را در استخدام خود دارند. هدف اصلی آجای سبز آماده کردن نیروهای وستلندز برای جنگ نهایی یا «تارمن گایدن» است. آجای آبی عمدتاً بر اجرای عدالت متمرکز است و از زمان ظهور آرتور هاوکوینگ بیشترین تعداد آمرلینها از اعضای این آجا انتخاب شدهاند. آجای قهوهای بر گسترش و حفظ دانش متمرکز است. آجای زرد متشکل از زنانی است که تخصصی در شفابخشی و درمان بیماریها و جراحتها دارند. آجای خاکستری بر دیپلماسی تأکید دارد و اعضای آن بهعنوان میانجی بین ملل وستلندز عمل میکنند. خواهران آجای سفید غالباً از زندگی دنیوی و دانشهای زمینی دست شستهاند و غالباً مشغول فلسفهاند.
«فرزندان نور» ، که در دوران جنگهای صدساله بهعنوان مجمعی از روحانیون برای مقابله با «دوستان تاریک» (پیروان مخفی شیطان) تأسیس شدهبود، در طی قرنها به یک ارتش مذهبی تماموکمال بدل شد که مستقل از ملل وستلندز عمل میکنند. مقر اصلی «فرزندان» (که بین عموم به «رداسفیدها» موسومند) در «دژ نور»
[ در شهر آمادیا پایتخت آمادیسیا قرار دارد، ولی اکثر گروهانهای آن در سراسر وستلندز پراکندهاند و بهدنبال دوستان تاریک میگردند. هر یک از فرماندهان فرزندان در یافتن دوستان تاریک و مجازات آنها آزادند. بهنظر فرزندان همهٔ آیسداها دوست تاریکند و باید مجازات شوند، ولی بهدلایل سیاسی و ترس از واکنش برج سفید فرزندان معمولاً آنها را هدف قرار نمیدهند. رهبری فرزندان نور بین فرمانده کل (که بالاترین
مقام نظامی است) و مفتش کل (که بالاترین
مقام مذهبی است) تقسیم میشود. یکی از دلایل موفقیت فرزندان نور، عدم وجود ساختار و انضباط نظامی بین ملل وستلندز از زمان جنگ صدساله است. ارتشهای دائمی معمولاً به اشرافزادگانی که مزد آنها را میپردازند وفادارند و نه به تاجوتخت و ملل وستلندز.
اَندور بزرگترین کشور وستلندز است و بنیان آن به زمان مرگ آرتور هاوکوینگ و آغاز جنگ صدساله میرسد که این امر آن را به یکی از قدیمیترین ملل در زمان روایت
چرخ زمان بدل میکند. فرمانروای اندور همواره یک ملکه است و هرگز مردی بر تخت این پادشاهی ننشته است. بزرگترین دختر ملکه ولیعهد او است و معمولاً برای تعلیم به برج سفید تار والن فرستاده میشود. رابطهٔ نزدیک پادشاهی اندور و برج سفید باعث شدهاست که تنشهایی بین این کشور و فرزندان نور ایجاد شود. گارد ملکه، که تعداد سربازان آن به شش هزار نفر میرسد، یکی از بزرگترین ارتشهای دائمی وستلندز است. پایتخت اندور شهر کِیْملین است.
داستان اصلی
چرخ زمان در بخش دورافتادهای از اندور بهنام اِموندز فیلد آغاز میشود.
بین اندور و برهوت آئیل، سرزمین حاصلخیز و ثروتمند کِیرین قرار دارد. کیرین پس از جنگ صدساله تأسیس شد و با اندور خصومتی دیرینه دارد. مهمترین شاخصهٔ سیاسی کیرین بازی خاندانها یا
دِس دِمار است و به شیوهٔ دسیسهچینی و توطئههای سیاسی اشرافزادگان کیرین اشاره دارد. از سال ۵۶۶ پساز شکاندن جهان، قبایل آئیل به بازرگانان اهل کیرین حق انحصاری عبور از گذر جانگای(معروف به مسیر ابریشم) را دادند و به نشان صلح بین قبایل آئیل و کیرین، تنها شاخهٔ باقیمانده از درخت زندگی یا آوندورالدرا را به پادشاه کیرین سپردند. این صلح حدود چهار قرن ادامه یافت، ولی در سال ۹۷۶ پس از شکاندن جهان (بیست سال پیش از آغاز روایت اصلی در
چشم جهان) شماری از قبایل آئیل به کیرین یورش بردند و کاخ خورشیدرا به آتش کشیدند. «جنگ آئیل» دو سال طول کشید و در نهایت متفقین، که شامل ده تا (از چهارده تا) پادشاهی وستلندز میشد، قبایل آئیل را در نبرد دیوارهای درخشان در نزدیکی برج سفید تار والن شکست دادند و آنان را وادار به عقبنشینی به برهوت آئیل کردند
منابع دست اول
لیست کتابهای این مجموعه به قرار زیر است:
- بهار نو (۲۰۰۴) (به عنوان پیشدرآمد و ۲۰ سال قبل از رخدادهای نخستین رمان)
- چشم جهان (۱۹۹۰)
- شکار بزرگ (۱۹۹۰)
- تجلی اژدها (۱۹۹۱)
- خیزش تاریکی (۱۹۹۲)
- شعلههای بهشت (۱۹۹۳)
- ارباب آشفتگی (۱۹۹۵)
- تاج شمشیرها (۱۹۹۶)
- گذرگاه خنجرها (۱۹۹۸)
- قلب زمستان (۲۰۰۰)
- چهارراه شامگاهی (۲۰۰۳)
- چاقوی رؤیا (۲۰۰۵)
- گرد آمدن طوفان (۲۰۰۹)
- برجهای نیمه شب (۲۰۱۰)
- یادآوری از روشنایی (۲۰۱۲)
منابع دست دوم
- دنیای چرخ زمان رابرت جردن (۱۹۹۷)
- چرخ زمان همراه: مردمان، جایها و تاریخ مجموعهٔ پرفروش
- دستور بازی نقشآفرینی چرخ زمان (۲۰۰۱)
- پیشگوییهای اژدها (۲۰۰۲)
اقتباس تلویزیونی
در ۲۰ آوریل ۲۰۱۷، مجموعه تلویزیونی
چرخ زمان توسط سونی پیکچرز تلویژن و آمازون استودیوز با نقشآفرینی رزمند پایک در نقش اصلی دستمایه اقتباس تلویزیونی قرار گرفت که ریف جودکینز به عنوان نویسنده و تهیهکنندهٔ اجرایی آن است. در مارس ۲۰۲۰، کار فیلمبرداری مجموعه در پراگ به دلیل دنیاگیری کروناویروس به تعویق افتاد.این مجموعه در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۱ به نمایش درآمد.