انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
عمومی
انیمه و انیمیشن
متفرقه انیمه و انیمیشن
آرمین آرلرت در اتک آن تایتان رسما نامیرا است! | دانستنی انیمه ای
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="ARA.O.O" data-source="post: 26785" data-attributes="member: 300"><p><h4>11/ اگه هیستوریا به دادشون نمیرسید احتمالا آرمین فداکاری میکرد!</h4><p>بعد از اینکه تایتان مونث خودش رو نشون داد، آرمین، جان و راینر با دو تا اسب و چندتا جراحت، در گوشه دنیای خطرناک بیرون دیوار مونده بودن. خب، از اونجا که سه نفر بودن و فقط دو اسب داشتن، آخر سر داشتن درباره این حرف میزدن که چه کسی باید فداکاری کنه. که آرمین شروع کرد به گفتن اینکه: من مجروحم، شما من رو بذارید و برید و… .</p><p></p><p>که بعدش هیستوریا سوار بر اسب قهوه ای ظاهر شد، به دادشون رسید و یه آهنگ هندی هم در پس زمینه پخش شد و این صحنه، به یکی از نهایتا 5 صحنه کمدی اتک تبدیل شد!</p><p></p><p>البته با اینکه ممکن بود آرمین بخواد فداکاری کنه، ولی همزمان احتمال بالایی وجود داشت که راینر بگه من اینجا میمونم و دوباره جایگاه خودش رو بین “رفقاش” بالاتر ببره. آخر سر هم به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکرد. هرچند، اگه این اتفاق میفتاد، اروین خیلی زود بهش شک میکرد و هویتش به عنوان دشمن لو میرفت.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="ARA.O.O, post: 26785, member: 300"] [HEADING=3]11/ اگه هیستوریا به دادشون نمیرسید احتمالا آرمین فداکاری میکرد![/HEADING] بعد از اینکه تایتان مونث خودش رو نشون داد، آرمین، جان و راینر با دو تا اسب و چندتا جراحت، در گوشه دنیای خطرناک بیرون دیوار مونده بودن. خب، از اونجا که سه نفر بودن و فقط دو اسب داشتن، آخر سر داشتن درباره این حرف میزدن که چه کسی باید فداکاری کنه. که آرمین شروع کرد به گفتن اینکه: من مجروحم، شما من رو بذارید و برید و… . که بعدش هیستوریا سوار بر اسب قهوه ای ظاهر شد، به دادشون رسید و یه آهنگ هندی هم در پس زمینه پخش شد و این صحنه، به یکی از نهایتا 5 صحنه کمدی اتک تبدیل شد! البته با اینکه ممکن بود آرمین بخواد فداکاری کنه، ولی همزمان احتمال بالایی وجود داشت که راینر بگه من اینجا میمونم و دوباره جایگاه خودش رو بین “رفقاش” بالاتر ببره. آخر سر هم به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکرد. هرچند، اگه این اتفاق میفتاد، اروین خیلی زود بهش شک میکرد و هویتش به عنوان دشمن لو میرفت. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
عمومی
انیمه و انیمیشن
متفرقه انیمه و انیمیشن
آرمین آرلرت در اتک آن تایتان رسما نامیرا است! | دانستنی انیمه ای
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین