. . .

قصه خرس عجول

  1. Alex

    متن قصه خرس عجول

    یک روز خانم خرسه به بچه اش گفت: «آهای خرسکم، ممکن است از تو خواهش کنم که با سرعت بروی و مقداری گل های قشنگ برای من بیاوری؟» خرس کوچولو گفت: «بله، البته مامان. حتما می روم و برایت می آورم.» و آن قدر شتابزده از در بیرون رفت که نتوانست تمام حرف های مادرش را بشنود، مادرش به دنبال او فریاد کشید...
بالا پایین