. . .

قصه مورچه پا شکسته

  1. Alex

    متن قصه مورچه پا شکسته

    روزی، وقتی هوا ابری بود و برف می بارید و همه جا به رنگ سفید درآمده بود، یک مورچه قهوه ای رنگ کوچک از لانه اش خارج شد تا گردشی در اطراف خانه اش بکند و برف را ببیند. همان وقت مورچه از لانه اش خارج شد، ناگهان روی برف لیز خورد، افتاد و پایش شکست. مورچه بیچاره دردش آمد و به گریه افتاد . با ناراحتی به...
بالا پایین