?کجایی/علی یاسینی
نمیدونم که چت شده دوباره!
چشمات؛ چشمای کیو دیده؟!
تو که اصلا منو نمیشناسی… یادت نمیاد…
پس جوابِ این اشکارو کی میده؟
هی با خودم حرف میزنم بی دلیل!
توی اتاقممو راه میرم همش…
من همونم که تو همه؛ زندگیش بودیوُ زندگیشو گرفتن ازش!
همه چی خوب بود؛ بهم ریخت سر چی؟
خودت بگو چرا یهویی...
یه پاییز زردو زمستونه سردو
یه زندونه تنگو یه زخم قشنگو
غم جمعه عصرو غریبیه حصرو
یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی
جهانی دروغو یه دنیا غروبو
یه درد عمیقو یه تیزیه تیغو
یه قلب مریضو یه آه غلیظو
یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی
کجایی تو بی من تو بی من کجایی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی...