عنوان رمان: جبر نگاه
نویسنده: ماهیار
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، طنز
خلاصه:
پسر حاجی بودم! زن صیغه میکردم!
شب ها تو مهمونی ها دور از چشم خانواده هر غلطی میکردم تا اینکه...برای اولین بار دیدمش و...همونجا انگار همه چیز برام تموم شد!
نبات خوشگل بود .. خیلی...
قشنگ نگاه میکرد اما...
انگار منو...