من یه خونه روی آب طرد و سرد و بی پناه
من یه مقصدم ولی همیشه اشتباه
من یه ابر بی بخار یه غرور زیر پا
آدمای زندگیمو اعتماد نا به جا
آدما میان برن که رد بشن به زور
رهگذر شدن همه هی عبور و هی عبور
سرنوشتمو ببین مهربون ترینشون
غصه های به من رسید شادی هاش به دیگرون
پا گذاشت تو زندگیم پاشو پس کشید و...
رگ خواب این دل
تو دست تو بوده
ترک های قلبم
شکست تو بوده
منو با یه لبخند
به ابرا کشوندی
با یک قطره اشکت
به آتیش نشوندی
مدارا نکردی
با دلواپسیم و
ندیده گرفتی
غم بی کسیم و
با این آرزویی
که بی تو محاله
یه شب خواب آروم
فقط یک خیاله...
چقدر حیفه این عشق
همینجور هدر شه
یکی از من و تو
بره در به در شه...