ترانه ی قدیمی با صدای تازه
هر عشق تازهای قاتل است!
بی آن که دستش بلرزد
همهی عشقهای پیشین را میکُشد
آه باچه لبخند معصومی
خنجر فرود میرود بر پشت!!
اولین و آخرین و یگانهترین عشق.
همه جا شریک جرم دارد:
در اتوبوسی که دیر میرسد
در رگباری ناگهانی
و هزارگوشه و کنار دیگر
انگیزهی جنایتش آزادی ست!