. . .

مسابقه 📚دور ششم - مسابقه برترین پارت هفته📚

تالار مسابقات نویسندگی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر المپیاد

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
2079
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-15
موضوعات
15
نوشته‌ها
46
پسندها
272
امتیازها
108
محل سکونت
سرزمین رمانیک💯

  • #1
_47lk.gif




**توجه: دور پنجم مسابقات، به آثار دلنو‌‌شته، شعر‌‌ و فی‌‌البداهه تعلق دارد**


https://s6.uupload.ir/files/images_(1)_y4sr.png



خوب، سلام مجدد به نویسندگان رمانیکی و جذابمون. :icon_popcorn:

شما رو دعوت میکنم به بمب مسابقات نویسندگی مون که به صورت هفتگی برگذار خواهند شد!
مطمئنا خیلی هاتون این مسابقه رو از دور قبلی به خاطر دارید، درسته؟
اگه یادتون باشه، این مسابقه، مسابقه‌‌ای بین پارت‌‌هایی که شماها، در طول هر هفته می‌‌گذارید هستش.


image_processing20211018-16862-f2csna_uq3l.gif



شرایط مسابقه بدین صورت هست:
از شنبه تا پنجشنبه، شما عزیزان در همین تاپیک اجازه ارسال پار‌‌تی رو دارید «که دقیقا فقط در همون هفته توی تاپیک شعر‌‌، دلنو‌‌شته یا فی البداهه‌‌تون ارسالش کرده باشید»
همچنین + اون پارت، در انتهای پست، لینک تاپیک اثرتون رو هم میفرستید تا ما از صحت پارت ارسال شده، مطمئن بشیم.

شرایط واضح بودن دیگه؟
آها، اسپم هم ندید که از دور مسابقه، حذف میشید!


https://s6.uupload.ir/files/images_lij5.png



حالا نوبتی هم باشه، نوبت جوایزه

نفر اول: مدال نفر اول + 20 امتیاز + 300 پسند
نفر دوم: مدال نفر دوم + 10 امتیاز + 200 پسند
نفر سوم: مدال نفر سوم + 5 امتیاز + 100 پسند

نفرات چهارم الی ششم: 70 پسند

به الباقی شرکت کنندگانی که مقامی نیاوردند، نفری 40 پسند اعطا میشه

آثار شما هر جمعه توسط شخص بنده با تعامل برخی از اشخاص خبره تیم کتابدونی، بررسی و نفرات برتر، مشخص خواهند شد.


image_processing20210816-20585-ae8atw_i60.gif



نکاتی که باید بهشون دقت کنید: 😃

1. یکی درمیون، دور مسابقات به رمان و داستان / دلنوشته و شعر و فی البداهه تعلق خواهند داشت.
یعنی دور اول فرضا رمان و داستان هست، دور بعد دلنوشته، شعر و فی البداهه و به همین ترتیب.

2. مهلت ارسال آثار از شنبه تا ساعت 18 عصر روز پنجشنبه هست، آخرین ساعات روز پنجشنبه و روز جمعه فقط برای بررسی آثاره و پارتی که بعد از تایم مقرر شده ارسال بشه، قبول نیست.
2. اسپم اصلا ندید.
3. هرگونه اعتراضی بعد از اعلام نتایج داشتید، به نمایه بنده یا خصوصی بنده مراجعه کنید تا رسیدگی کنم.
4. هر سوالی دارید، در بخش نمایه یا خصوصی شخص من، مطرح کنید و لطفا اینجا اسپم ندید.

original-8ca7f08a380085d24f27f6093b42ba85_bx92.gif
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,575
امتیازها
452

  • #2



ای رَه کِه پیدا نِمودی جایَت را دَر قَلـ*ـبَم

دَر کِنارَت، بَه چِه زیبا می‌شُد قَلبم!

رَفته‌ای و چِه دِلَم می‌گیرَد!

شادی رَفته بِه غَم دَر دِلَم می‌شینَد!

رَفته‌ای و دَر دِلَم چِه آشوبیست!

بی‌تو می‌خَندَم؛ اما خَنده‌هایَم ریز و گَهی پنهانیست!

چِه کُنم مِهر تو آکنده از عشق، مَستَم می‌کُنَد.

تَلخی روزهایَم را شاد و شیرین می‌کُنَد!




 
  • جذاب
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

Leviathan

رمانیکی جذاب
رمانیکی
شناسه کاربر
2127
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-24
آخرین بازدید
موضوعات
43
نوشته‌ها
303
راه‌حل‌ها
6
پسندها
2,354
امتیازها
225
محل سکونت
llǝH

  • #3
نوزدهم تیرماه هزار و چهارصد و یک

گردن کشیده بود و زیرزیرکی، به جوناتانی که درست در حوالیِ گیسوی افشانِ یارش نشسته بود، نگاه می‌کرد.
صدایش، لبخندش، چشمانش و صورتش، فریاد تمنای آرامش سر می‌دادند؛ اما ظاهراً سلامتی این جسمِ آبی، برای او مهم نبود. مگر صخره‌اش مراقبش باشد وگرنه برای خود او، هیچ اهمیتی نداشت!
عطسه‌ی ناگهانیش، خبر از سرما خوردنش می‌داد! در این وضع؟! سرما؟!
هوهوی باد، در بطن چپش، خون را به موج واداشته بود؛ دریچه‌ی سینی، به سمت پایین آئورتش نشسته بود و از خارج نشدنِ بی‌موقع خون، اطمینان حاصل می‌کرد. ضربان قلبش تند شده بود و هوهو، شدیدتر.1*
قطعات ریزی از میکروب‌های گلو، آزاد شده بودند و به سوی هیپوتالاموس به حرکت در آمده بودند. به گیرنده‌ها وصل شدند و بوم! دستور تب صادر شد. اندکی از حرکت میکروب‌ها، جلوگیری کرد.2*
ذره ذره‌ی لیزوزیم اشکش، به همراه رفیق شفیقش، اشکی نمکین می‌ساخت و تند تند، به چشم ارسال می‌کرد. تمام میکروب‌های چشم کشته می‌شدند و اشک بیش‌تر، روانه میشد.
ظاهراً، بینی، از تکانِ میکروب‌های درونش دل‌شوریده بود و نگاهی بی‌حال به چشم می‌انداخت. مجرایی ریز، از چشم، پر از اشک میشد و به سوی بینی، سر می‌خورد.
عطسه‌ی دوم زده شد! گرمای آب پخش شده در اطراف صخره، شک تب را به جانش انداخت و بی‌صبر، به سمت اقیانوس باز گشت. از دیدن حال نزارش، زودتر از او تب کرد و با چهره‌ای زرد و پریشان، نام باوانش را فریاد زد:
- باوانم! باوانم!
نگاه اقیانوس به آن‌سو کشیده شد و خدا را، به سبب ناتوانی صخره‌اش در حرکت، سپاس گفت.
اندکی به صخره نزدیک شد و نظری به سوی او روانه کرد. صخره و جوناتان، نگران، بر سردر این خانه‌ی عشق، نشسته و منتظر سخنی از سوی اقیانوس بودند.
- نگران نباش؛ زود خوب میشم!
از جسم سنگی دور شد! صخره، لعنتی به ناتوانیش فرستاد و تمنا کرد، التماس کرد، داد و ناله کرد تا بلکه برگردد؛ اما امان از قلبی سنگی که به بهانه‌ی پاک شدن ذهن صخره‌اش از این عشق، سنگی شده بود!
صخره هم‌چنان داد میزد و اشک می‌ریخت؛ خود را به جلو می‌کشید و در طلب شکستن خود و حرکت به جلو بود. جوناتان به پرواز در آمده بود و او را چنگ می‌انداخت؛ اما امان که او دست بردار نبود!
سنگش قلبی شده بود... .



«تا گشودم دیده‌ی روشن در این ظلمت‌سرا
خرج اشک و آه شد جشم نزارم، هم‌چو شمع!»

1*: دریچه‌های سینی قلب، دریچه‌هایی در ابتدای رگ‌هایی هستند که خون را از قلب دور می‌کند. این دریچه‌ها، دو کار مهم بر دوش دارند. از برگشت خون به قلب جلوگیری می‌کنند؛ در بیرون رفتن خون از قلب، در زمان نامناسب، جلوگیری می‌کنند.
2*: هیپوتالاموس، مرکز ایجاد تب در بدن انسان است.

در دست اقدام - دلنوشته سَنگِ قَلبی | terliom .
 
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

بخشدار کتاب

رمانیکی فعال
رمانیکی
بخشدار
- کتابدونی
شناسه کاربر
1518
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
0
نوشته‌ها
209
پسندها
560
امتیازها
113

  • #4
سلام سلام
خیلی دیره، ولی اومدیم برای اعلام نتایج
از اونجایی که فقط دو نفر شرکت کردن (@نویسنده کلاسیک اثر شما رمان بود عزیزم، این دور برای آثار بخش ادبیات بود) پس برنده نهایی نداریم، امل از اونجایی که پارت @Endzoned عزیز محتوای بهتری داشت، از ارزش بالاتری هم برخوردار خواهد بود

جوایز به صورت زیر اعطا خواهد شد:
@Endzoned ۵ امتیاز + ۱۵۰ پسند
@هدیه زندگی ۱ امتیاز + ۷۰ پسند
 
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین