- شناسه کاربر
- 277
- تاریخ ثبتنام
- 2021-01-07
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 374
- نوشتهها
- 4,755
- راهحلها
- 74
- پسندها
- 32,075
- امتیازها
- 837
- محل سکونت
- آغوش مــآه
داخل رمان نقطه اوجهای زیادی وجود داره.🎗
🌟یه زمانی یه معلم داشتم تخصصش تو داستان کوتاه بود. بهم گفت:
🍒«توی داستان کوتاه ماجراها زیاد طول نمیکشن؛ نهایتش یه شب و روز. اما توی رمان، ماجراهای داستان میتونه سالها طول بکشه.»
🔥وقتی بهش گفتیم که ماجراهای یک روز رو هم میشه به اندازه یک رمان کش داد، گفت:«اینطوری نمیشه زیاد توش نقطه اوج بذاری. توی داستان کوتاه شاید فقط یک نقطه اوج باشه اما توی رمان باید دهها نقطهاوج یا گره داستانی وجود داشته باشه.»
🍂گفتیم:«مگه قرار نیست هر رمان یه گره مرکزی و پرسش اصلی داشته باشه؟»
⚰اون گفت:«درسته ولی داشتن فقط یک پرسش توی طول داستان میتونه حوصلهسربر باشه. باید پرسشهای فرعی هم داشته باشین که نقطه اوج های زیاد بسازین.»
🌟یه زمانی یه معلم داشتم تخصصش تو داستان کوتاه بود. بهم گفت:
🍒«توی داستان کوتاه ماجراها زیاد طول نمیکشن؛ نهایتش یه شب و روز. اما توی رمان، ماجراهای داستان میتونه سالها طول بکشه.»
🔥وقتی بهش گفتیم که ماجراهای یک روز رو هم میشه به اندازه یک رمان کش داد، گفت:«اینطوری نمیشه زیاد توش نقطه اوج بذاری. توی داستان کوتاه شاید فقط یک نقطه اوج باشه اما توی رمان باید دهها نقطهاوج یا گره داستانی وجود داشته باشه.»
🍂گفتیم:«مگه قرار نیست هر رمان یه گره مرکزی و پرسش اصلی داشته باشه؟»
⚰اون گفت:«درسته ولی داشتن فقط یک پرسش توی طول داستان میتونه حوصلهسربر باشه. باید پرسشهای فرعی هم داشته باشین که نقطه اوج های زیاد بسازین.»