- شناسه کاربر
- 1049
- تاریخ ثبتنام
- 2021-10-12
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 779
- نوشتهها
- 1,855
- راهحلها
- 5
- پسندها
- 44
- امتیازها
- 438
- وب سایت
- pin.it
سلام اومدیم با یک تایپک دیگ از اموزش بریم شروع کنیم..
چگونه نویسنده شویم؟ ممکن است این سؤال از دغدغههای همیشگی شما هم باشد..
فرقی نمیکند که به چه زبانی مینویسیم، برای نوشتن به هر زبانی باید صورتهای گفتاری و نوشتاری آن زبان را بهخوبی بشناسیم. هر چقدر به ساختار زبانی که به آن مینویسیم مسلطتر باشیم شکل دادن به چیزهایی که در ذهن داریم راحتتر خواهد بود.
برای اینکه در زبانآموزی بهتر عمل کنیم، باید با نوعی حیرت به زبان نگاه کنیم. مانند همینگوی که میگفت با دیدن هر کلمه حس میکنم بار اول است که آن را میبینم.
بنابراین در گام اول بهتر است برای آموختن فارسی (یا هر زبانی که به آن مینویسیم) وقت بگذاریم، و بدانیم که «هر کلمه یک ثروت است.»
نگذارید افسانههای رایجی که دربارۀ استعداد ادبی ساخته شده بین شما و نوشتن فاصله بیندازد. در ابتدای مسیر نویسندگی هیچ بعید نیست که مغلوب این افسانهها شویم و بهراحتی از نوشتن دست بکشیم.
نه، قصد من این نیست که سخنرانی انگیزشی کنم و بدون دلیل و استدلال و با سادهانگاری بگویم که میتوانید فوراً شاهکار خلق کنید.
اینکه تصور کنیم برخی از بدو تولد با استعداد درخشان نوشتن زاده میشوند و بدون مطالعه و تمرین جدی میتوانند درست و زیبا بنویسند دور از آبادی است.
حرف دربارۀ مهارت نوشتن است؛ مهارتی که همه میتواند از طریق آشنایی با اصول نویسندگی و تمرین سنجیده آن را بهتدریج بیاموزند.
در جوامع پیشرفتهتر دهههاست که دیگر توجه به افسانههای رایج دربارۀ نبوغ و استعداد ادبی محلی از اِعراب ندارد. دورههای مختلف و نظاممندی که در دانشگاههای اروپایی و امریکایی برای آموزش نویسندگی خلاق برگزار میشود شاهدی بر این ادعاست.
شاید خواندن کتابی مانند منحنی خلاقیت از الن گنت که با پایههای عملی و دقیق از افسانۀ استعداد میگوید کمک کند تا دیگر به خاطر کمبود استعداد خودخوری نکنید. با خواندن کتابهایی از این دست متوجه میشویم که دست یافتن به خلاقیت ادبی ساختار و اصولی دارد که با جدی گرفتن آن میتوان در مسیر خلق آثار ادبی و هنری حرکت کرد، و حتی به تولید شاهکار نیز امیدوار بود. یکی از چیزهایی که گنت روی آن تاکید میکند شناخت جدی حوزهای است که میخواهیم در آن آثار خلاقانه تولید کنیم. او جی کی رولینگ را مثال میزند که پیش از نوشتن هری پاتر سالهای سال مشغول مطالعۀ جدی و دیوانهوار ادبیات بوده، و همین جدیت در مطالعه زمینهساز این شده که یک روز در ایستگاه قطار ناگهان ایدۀ نگارش هری پاتر به او الهام شود.
اما طرف دیگر ماجرا را هم ببینیم:
اگر واقعاً شیفته و تشنۀ نوشتن هستیم، باید نگرانی به خاطر کمبود استعداد در نوشتن را کنار بگذاریم. نویسنده مینویسد، حتی اگر تمام عالم به او ثابت کنند که هیچ استعدادی برای نوشتن ندارد.
رابرت بنچلی میگوید:
چه کسی گفته در ابتدای راهِ نوشتن و وقتی که هنوز تازهکار و نابلد هستیم باید به نوشتن شعر و داستان و کتاب بپردازیم؟
دلیل کاغذهراسی* بسیاری از ما همین دغدغۀ نابهنگام برای خلق آثار ادبی است.
بهتر است تمرین نوشتن را با نگارش منظم یادداشتهای روزانه شروع کنیم. اگر یادداشتنویسی را به عادت ثابت خودمان تبدیل کنیم، اولین قدم جدی و اثربخش را برای نویسنده شدن برداشتهایم.
صد البته که ژورنالنویسی روزانه فقط مختص مبتدیها نیست. هزارها صفحه یادداشت روزانه، میراثی است که بسیاری از نامدارترین نویسندگان جهان از خود بر جای گذشتهاند که بخش عمدهای از این روزنوشتهها در دوران پختگی آنها به رشتۀ تحریر درآمده است. (یک نمونه شاخص آن که از به عنوان یکی از بهترین نمونههای نثر معاصر فارسی یاد میشود کتاب «روزها در راه» از شاهرخ مسکوب است.)
فیث جی. هارپر در کتاب «گندزدایی از مغز» برای بهبود روحیه و عملکرد ذهن پیشنهاد میدهد:
*اصطلاحی که برای توصیف ترس افراد از نوشتن به کار میرود.
تئودور آدورنو فیلسوفی بود که رؤیاهایش را مینوشت. حتی مجموعهای از خوابنوشتهای او در قالب کتابی منتشر و به فارسی نیز ترجمه شده است.
یکی از رویاهای او را از کتاب «خوابنوشتهها» نقل میکنم:
رویاها منشأ بسیاری از مهمترین شاهکارهای ادبی و هنری جهان بودهاند. نادیده گرفتن رویاها بیتوجهی به بسیاری از ایدههای بالقوه است.
داشتن دفترچههایی اختصاصی برای ثبت خوابهایی که میبینیم میتواند سند ارزشمندی از زیست ذهنی ما در دورههای گوناگون باشد.
داشتن یک ایدۀ خوب کافی نیست؛ اصل ماجرا اجرای خلاقانۀ ایده با شکل و شیوهای تازه است. ممکن است ایدۀ شما چندان بکر و تازه نباشد، اما اگر در اجرای ایده خلاقیت داشته باشید میتوانید با ایدهای کهنه اثری تازه خلق کنید.
آلن رب گریه در جملۀ الهامبخشی میگوید:
بنابراین به داشتن ایدههای درخشان دل خوش نکنید. مدام دنبال آموختن راه و روشهای تازهای برای اجرای بهتر ایدههایتان باشید؛ چرا که ایدۀ خوب بدون اجرای خوب محکوم به نابودی است.
لیلی گلستان در کتاب آنچنان که بودیم مینویسد:
چگونه نویسنده شویم؟ ممکن است این سؤال از دغدغههای همیشگی شما هم باشد..
رابطۀ شما با زبان چگونه است؟
اغلب ما خیال میکنیم که زبان فارسی را بلدیم؛ اما این کافی نیست. برای خوب نوشتن لازم است که به یادگیری زبان نگاه جدیتری داشته باشیم.زبان خانۀ هستی است.
-مارتین هایدگر
فرقی نمیکند که به چه زبانی مینویسیم، برای نوشتن به هر زبانی باید صورتهای گفتاری و نوشتاری آن زبان را بهخوبی بشناسیم. هر چقدر به ساختار زبانی که به آن مینویسیم مسلطتر باشیم شکل دادن به چیزهایی که در ذهن داریم راحتتر خواهد بود.
بسیاری از ما گمان میبریم زبان هم مثل یکی از اعضای بدن چیزی است که از شکم مادر با ما زاده شده، و به همین خاطر جادوی زبان را نادیده میگیریم. غالباً متوجه نیستیم که زبان یکی از شگفتانگیزترین دستاوردهای بشری است. و چیزی است که بعد از میلیونها سال زندگی بشر بر روی کره زمین شکل گرفته است؛ به این توجه نمیکنیم که زبان اصلیترین و مهمترین ویژگی متمایزکنندۀ انسان از سایر موجودات است.به زبان ایمان داشته باش -شخصیتها از پیات خواهند آمد و طرح و پیرنگ سرانجام پدیدار خواهد شد.
-کالوم مککن
برای اینکه در زبانآموزی بهتر عمل کنیم، باید با نوعی حیرت به زبان نگاه کنیم. مانند همینگوی که میگفت با دیدن هر کلمه حس میکنم بار اول است که آن را میبینم.
نویسندۀ حرفهای کسی است که زبان را میشناسد، زبانآور است و بیشتر و بهتر از سایرین از امکانات و ظرفیتهای زبان بهره میبرد.نویسنده فردی است که به اهمیت و شگفتی زبان واقف است.
بنابراین در گام اول بهتر است برای آموختن فارسی (یا هر زبانی که به آن مینویسیم) وقت بگذاریم، و بدانیم که «هر کلمه یک ثروت است.»
اگر استعداد نداشته باشم…
نگذارید افسانههای رایجی که دربارۀ استعداد ادبی ساخته شده بین شما و نوشتن فاصله بیندازد. در ابتدای مسیر نویسندگی هیچ بعید نیست که مغلوب این افسانهها شویم و بهراحتی از نوشتن دست بکشیم.
نه، قصد من این نیست که سخنرانی انگیزشی کنم و بدون دلیل و استدلال و با سادهانگاری بگویم که میتوانید فوراً شاهکار خلق کنید.
اینکه تصور کنیم برخی از بدو تولد با استعداد درخشان نوشتن زاده میشوند و بدون مطالعه و تمرین جدی میتوانند درست و زیبا بنویسند دور از آبادی است.
حرف دربارۀ مهارت نوشتن است؛ مهارتی که همه میتواند از طریق آشنایی با اصول نویسندگی و تمرین سنجیده آن را بهتدریج بیاموزند.
در جوامع پیشرفتهتر دهههاست که دیگر توجه به افسانههای رایج دربارۀ نبوغ و استعداد ادبی محلی از اِعراب ندارد. دورههای مختلف و نظاممندی که در دانشگاههای اروپایی و امریکایی برای آموزش نویسندگی خلاق برگزار میشود شاهدی بر این ادعاست.
شاید خواندن کتابی مانند منحنی خلاقیت از الن گنت که با پایههای عملی و دقیق از افسانۀ استعداد میگوید کمک کند تا دیگر به خاطر کمبود استعداد خودخوری نکنید. با خواندن کتابهایی از این دست متوجه میشویم که دست یافتن به خلاقیت ادبی ساختار و اصولی دارد که با جدی گرفتن آن میتوان در مسیر خلق آثار ادبی و هنری حرکت کرد، و حتی به تولید شاهکار نیز امیدوار بود. یکی از چیزهایی که گنت روی آن تاکید میکند شناخت جدی حوزهای است که میخواهیم در آن آثار خلاقانه تولید کنیم. او جی کی رولینگ را مثال میزند که پیش از نوشتن هری پاتر سالهای سال مشغول مطالعۀ جدی و دیوانهوار ادبیات بوده، و همین جدیت در مطالعه زمینهساز این شده که یک روز در ایستگاه قطار ناگهان ایدۀ نگارش هری پاتر به او الهام شود.
اما طرف دیگر ماجرا را هم ببینیم:
اگر واقعاً شیفته و تشنۀ نوشتن هستیم، باید نگرانی به خاطر کمبود استعداد در نوشتن را کنار بگذاریم. نویسنده مینویسد، حتی اگر تمام عالم به او ثابت کنند که هیچ استعدادی برای نوشتن ندارد.
رابرت بنچلی میگوید:
پس به جای استعداد، به نوشتن فکر کنید. نه! به جای فکر کردن به نوشتن، بنویسید.«پانزده سال طول كشيد تا بفهمم استعداد نوشتن ندارم، اما ديگر نتوانستم اين كار را رها كنم چون بيش از حد معروف شده بودم.» (+)
یادداشتنویسی روزانه همه چیز را دگرگون میکند
چه کسی گفته در ابتدای راهِ نوشتن و وقتی که هنوز تازهکار و نابلد هستیم باید به نوشتن شعر و داستان و کتاب بپردازیم؟
دلیل کاغذهراسی* بسیاری از ما همین دغدغۀ نابهنگام برای خلق آثار ادبی است.
بهتر است تمرین نوشتن را با نگارش منظم یادداشتهای روزانه شروع کنیم. اگر یادداشتنویسی را به عادت ثابت خودمان تبدیل کنیم، اولین قدم جدی و اثربخش را برای نویسنده شدن برداشتهایم.
صد البته که ژورنالنویسی روزانه فقط مختص مبتدیها نیست. هزارها صفحه یادداشت روزانه، میراثی است که بسیاری از نامدارترین نویسندگان جهان از خود بر جای گذشتهاند که بخش عمدهای از این روزنوشتهها در دوران پختگی آنها به رشتۀ تحریر درآمده است. (یک نمونه شاخص آن که از به عنوان یکی از بهترین نمونههای نثر معاصر فارسی یاد میشود کتاب «روزها در راه» از شاهرخ مسکوب است.)
ضمناً بهتر است تاثیر روحی یادداشتنگاری روزانه را هم به خاطر بسپاریم. هر بار که از درونیات و روزمرگیهای خود مینویسم به عبارتی خود را نوشتار درمانی میکنیم.لئو تولستوی با سالها نوشتن دربارۀ خودش اعتماد به نفس لازم برای نوشتن شاهکارهایش را به دست آورد. او پیش از نوشتن شاهکارهایش، بیش از یک دهه به نوشتن یادداشتهای روزانه پرداخت.
فیث جی. هارپر در کتاب «گندزدایی از مغز» برای بهبود روحیه و عملکرد ذهن پیشنهاد میدهد:
با پایبندی به عادت یادداشتنویسی روزانه هرگز از رویای نویسنده شدن دور نمیشوید.تمرینهای نوشتاری یا درست کردن دفتر خاطرات روزانه نقطۀ شروع بسیار خوبی برای گفتن تجربهتان است…قلم را روی کاغذ بگذارید و اجازه دهید با حوصله کار خودش را بکند. چیزهایی از وجودتان بالا میآیند و روی آب میافتند که اصلاً نمیدانستید که هستند یا نیازی به گفتنشان است. (ترجمۀ علی دیمنه | بنگاه نشر پارسه)
*اصطلاحی که برای توصیف ترس افراد از نوشتن به کار میرود.
اهمیت خواب و رؤیا
تئودور آدورنو فیلسوفی بود که رؤیاهایش را مینوشت. حتی مجموعهای از خوابنوشتهای او در قالب کتابی منتشر و به فارسی نیز ترجمه شده است.
یکی از رویاهای او را از کتاب «خوابنوشتهها» نقل میکنم:
آنطور که یادم میآید خوابم یک داستان پلیسی و بسیار پیچیده بود که خودم در آن نقش داشتم. یادم نیست در مورد چه بود. فقط آخرش را به خاطر دارم. با آگاتی بودم. او سه سرنخ مهم در مورد پرونده به دست آورده بود. این سرنخها عبارت بودند از گیره و حلقۀ نقرهای و نسخۀ بدلی بیارزش تصویری مشهور (اثر گالینز بروف یا رینولد؟) از کودکی که لباس آبی روشن و یک کلاه گیس سفید پوشیده بود. شاید به حبابهای صابون مربوط میشد. با نگاه به این سه سرنخ به نتیجهای رسیدم: این سرنخها بیگناهی مرا در دادگاه ثابت خواهند کرد.
بعد، از نزدیک به تصویر کودک نگاه کردم و توی دلم خالی شد. آن تصویر کودکی خودم بود. آیا این مدرک گناه من بود؟ یعنی میخواست بگوید آیا من آن کودکم یا کودم فرد دیگری است؟ وقتم را با این کار تلف نکردم. فوری برگشتم به آگاتی گفتم که دو راه برایم باقی مانده است: پنهان شدن یا خودکشی. او با قاطعیت جواب داد که فقط مورد مقبول است: با ترس و وحشت از خواب پریدم.
لسآنجلس، اول ژوئیه ۱۹۴۲
ترجمۀ احسان لامع | بنگاه نشر پارسه
بهمحض بیدار شدن خوابهایتان را بنویسید. علاوهبراین میتوانید درک و دریافت خودتان از رویاهایتان را هم مکتوب کنید.رویاها منشأ بسیاری از مهمترین شاهکارهای ادبی و هنری جهان بودهاند. نادیده گرفتن رویاها بیتوجهی به بسیاری از ایدههای بالقوه است.
داشتن دفترچههایی اختصاصی برای ثبت خوابهایی که میبینیم میتواند سند ارزشمندی از زیست ذهنی ما در دورههای گوناگون باشد.
روی چگونگی تمرکز کنید
داشتن یک ایدۀ خوب کافی نیست؛ اصل ماجرا اجرای خلاقانۀ ایده با شکل و شیوهای تازه است. ممکن است ایدۀ شما چندان بکر و تازه نباشد، اما اگر در اجرای ایده خلاقیت داشته باشید میتوانید با ایدهای کهنه اثری تازه خلق کنید.
آلن رب گریه در جملۀ الهامبخشی میگوید:
پس میتوان گفت که یک ایدۀ واحد را دهها و صدها نویسندۀ اصیل میتوانند به شیوۀ خاص خود اجرا کنند و میان همۀ اجرها تفاوتهای عمده و اساسی وجود داشته باشد.نویسندۀ راستین، چیزی برای گفتن ندارد، تنها شیوهای برای حرف زدن دارد.
بنابراین به داشتن ایدههای درخشان دل خوش نکنید. مدام دنبال آموختن راه و روشهای تازهای برای اجرای بهتر ایدههایتان باشید؛ چرا که ایدۀ خوب بدون اجرای خوب محکوم به نابودی است.
مطالعۀ متنوع و عمیق شما را با انواع شیوههای بیانی آشنا میکند و با بررسی آثار دیگران و تاثیرگرفتن از آنها به تدریج میتوانید اسلوب خاص خودتان را بسازید. در غیر این صورت ممکن است نوشتههای خامدستانه و کلیشهای خودمان را بکر و بدیع بدانیم؛ چرا که چرخ را از نو اختراع کردهایم و با دستاوردهای ادبی دیگران آشنایی نداریم.اولین گام برای رسیدن به شیوۀ بیانی خاص خود آشنایی گسترده با آثار دیگران است.
لیلی گلستان در کتاب آنچنان که بودیم مینویسد:
برخی نویسندههایمان مثل بعضی از کارگردانهایمان میگویند کتاب نمیخوانند و فیلم نمیبینند مبادا رویشان اثر بگذارد!
فرهنگ و هنر کارش اثرگذار بودن است، این «مبادا» را از کجا آوردهاید؟
بگذارید اثر بگذارد. بگذارید تأثیر بگذارد.
اگر از نقاشی دیگران، کتاب دیگران و فیلم دیگران تأثیر خوب بگیرید، عیبی دارد؟
اگر دریچهای به رویتان باز شود و دیدتان را باز کند و بعد راهی به شما نشان دهد که بعدها بشود راه خود شما، عیبی دارد؟
تأثیر پذیرفتن لزوما کپیبرداری نیست. تأثیر پذیرفتن یعنی دنیایتان بزرگتر شود، دیدتان بازتر شود…
آخرین ویرایش:
نام موضوع : ✍25 نکته کاربردی درباره اصول نویسندگی ✍
دسته : مطالب آموزش نویسندگی