. . .

انتشاریافته کودک که بودم... | پانیک۳۱۵

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. اجتماعی
  2. تراژدی
سطح اثر ادبی
نقره‌ای
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
negar_۲۰۲۱۰۹۰۲_۱۵۰۳۵۹_m837.png

نام دلنوشته: کودک که بودم.....

دل‌نویس: پانیک۳۱۵

ژانر: اجتماعی، غمگین

مقدمه:
کودک که بودم، چه دوران خوبی را گذراندم، کوچک بودم و غم‌هایم یک فسقلی بود!
اندازه غم‌هایم از خودم خیلی خیلی کوچک‌تر بود. بزرگ شدم، خودم و غم‌هایم پا به پای هم رشد کردیم. فکر می‌کردم دوران بزرگسالی حال و هوای دیگری دارد؛ ولی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 17 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
849
پسندها
7,277
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
screenshot-1266_eff3.png
به نام خداوند دل‌های پاک​
سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!​
متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.​
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!​
پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید. [درخواست جلد برای دلنوشته]
پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]
پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید. [تعیین سطح مجدد دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید. [درخواست صوتی شدن دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید. [اعلام پایان نگارش دلنوشته]
پس از اعلام اتمام نگارش برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید. [درخواست ویراستاری دلنوشته]
جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]
متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!​
| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |​
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #2
کودک که بودم، گمان می‌کردم سردتر از بستنی چیزی وجود ندارد، حال که فکر می‌کنم، می‌بینم سردتر از بستنی، قلب آدم‌هایی است که تا می‌فهمند دوست‌شان داریم ما را ترک می‌کنند.
به کودکی‌ام که فکر می‌کنم، تمام لحظاتش نمایش خاطرات شیرین است... کاش میشد دوباره به کودکی برگشت، دوست دارم به کودکی‌هایم برگردم، زمانی که پدر قهرمانم وآغوش مادرم تنها جایی برای وقت گذراندن، بدون هیچ دلهره‌ای بود!
تا نگرانی بود تنها با ب×و×س×ه مادر انگار دنیا را به ما داده‌اند، دوران کودکی تنها جایی بود که آدم‌ها هيچ وقت نمی‌میرند، خداحافظی‌ها کوتاه و دیدار بعد ما برای فردا بود؛ اما پر از درد و افسوس بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #3
کودکی پرواز در دشت خیال است. بدون دغدغه تا آن سوی سرزمین‌های کودکی، در دوران کودکی هیچ خوب و بد؛ هیچ درست و نادرست مطلقی وجود ندارد.
همه چیز پاک بود و پاک، باید فرشته‌ای باشد که آدم‌ها را هر زمان که کم آوردند، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه‌ی زمانِ کودکی که بزرگ‌ترین اندوه و فاجعه‌ی دنیا، تکالیفِ نوشته نشده‌شان بود!
کودکی‌ام روی سه چرخه نشسته بود، شیطنت می‌کرد، بوق می‌زد... دلخوش بودم به بودنش، همان روزها که هیچ عروسک و اسباب‌بازی بدون پدر یا مادر نبود، کودک که بودم بدون خبر و اطلاعی از دنیای اطرافم تنها دغدغه‌ام اسباب‌بازی‌ها و عروسک‌هایم بود که بی مادر نشوند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #4
کودکی دنیای معجزه یا جادو است، زندگی کودکی پر از مفاهیم بی‌کران است. در کودکی همه چیز برای ما از اهمیت یکسانی برخوردار است؛ همه ما می‌بینیم، همه ما می‌شنویم، برداشت‌های همه ما یکسان میشد!
کاش میشد کودک ماند و بچگی کرد، کاش دنیای کودکی هرگز فراموش نشود، کاش بزرگسالی نبود، کاش دل‌هایمان به بزرگی بچگی بود، کاش همان کودکی بودیم که حرف‌هایش را از نگاهش می‌توان خواند، کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم، کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود!
باید فرشته‌ای باشد که آدم‌ها را هر زمان که کم آوردند، بردارد و ببرد به یک عصرِ جمعه‌ی زمانِ کودکی که بزرگترین اندوه و فاجعه‌ی دنیا، تکالیفِ نوشته نشده‌شان بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #5
به کودکی‌ام که فکر می‌کنم تمام لحظاتش نمایش خاطرات شیرین است، کاش میشد دوباره به کودکی برگشت و تمام آن صحنه‌ها و لحظه‌ها را از نو تجربه کرد. می‌خواهم بچه شوم و بچه بمانم! خسته‌ام از تمام مسئولیت‌ها و نگرانی‌ها وتصمیم‌های« بزرگ‌تر» بودن!
کودکی‌ام را به من پس بدهید، می‌خواهم برگردم به روزی که روسری سر نمی‌‌کردیم که به خاطر نوع بستنش دوستان‌مان با ما قطع رابطه کنند، روزی که ارزش دوستی‌هایمان بیشتر از عروسک‌ها بود، روزی که خیلی راحت به هم اعتماد می‌کردیم. نمی‌خواهم زندگی‌ام این گونه باشد!
لبریز از کوهی نفرت، دلتنگی، دروغ، ریا، سردرگمی، دو رنگی، خبرهای بد... .
دوست دارم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 15 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #6
چرا بزرگ که می‌شویم دنیای ما کثیف می‌شود؟
کاش هنوز هم بزرگ‌ترین ترس‌ من تاریکی بود.
ﺩﻟﻢ بچگی‌هایی می‌خواهد!
همراه‌ با ﭘﺎﻫﺎی شنی و ﺩﺳﺘﺎنی آغشته بهﮐﺎﮐﺎﺋﻮ!
ﺩﻟﻢ می‌خواهد ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻼﻝ می‌خورم تمامی ﺻﻮﺭﺗﻢ آغشته به ﺯﻏﺎل شود!
صد بار ﺳﺮﺳﺮﻩﯼ یک ﻣﺘﺮﯼ ﺭا بازی کنم؛ اما هم‌چنان برای من‌ خستگی معنا نداشته باشد!
ﭼﺎﯾﯽ ﺭا ﺑﺎ ده ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮرم،
ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻭ ﻟﻮﺍشک را ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ،
ﺳﺮ مسائل بیهوده آن‌قدر ﺑﺨﻨﺪﻡ تا توانی برای ایستادن نداشته‌ باشم!
دوست دارم به کودکی‌ام برگردم؛ اما کفش‌های برگشت برای پاهای من کوچک شده، با پاهای بـر×ه×ن×ه که نمی‌توانم!
یا آن‌که با پل زمان بازگردم؛ اما آن هم تحمل وزن‌هایم را ندارد، ناممکن است و این ناممکن‌ها را در خواب ممکن می‌گردد؛ اما خواب خیلی وقت است که دیگر مهمان چشم‌های من نمی‌شود کودکی‌های من را به من باز گردانید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #7
بزرگ که می‌شویم بعضی‌ها را هیچ، بعضی‌ها را کم و بعضی‌ها را بی‌نهایت دوست داریم.
وقتی که بچه بودیم قضاوت کردن را نمی‌دانستیم و کوچک و بزرگ یکسان بودند؛ بزرگ که می‌شویم قضاوت‌های درست و غلط باعث شد که مرز دوست داشتن‌های ما تغییر کند، کاش هنوز هم همه را به اندازه همان کودکی ده تا دوست داشتیم.
کودک که بودیم اگر با کسی دعوا می‌کردیم ساعتی بعد از یادمان می‌رفت، گاه بی تاب می‌شوم از این همه صبری‌ که‌ ثانیه‌ها دارند و هیچ گاه هم سَر نمی‌رود؛ بزرگ شدن تنها آرزویی بود که به امتحانش نمی‌ارزید! دلم برای آن دخترک کر و کثیف با پاهای خاکی و صورتی پر از بستنی تنگ شده است، دلم برای آن قلب پاک و زلال تنگ شده است، دلم می‌خواهد مثل کودکی‌هایم شاد شاد آواز بخوانم، قاصدکی را ببینم و تا ته دنیا دنبالش بدوم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 15 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #8
روزگار کودکی، یادت بخیر؛ بازی‌ها بی‌ریا بود، رویاها ماورا بود، ماورای آن‌چه امروز در خیال‌مان هم نمی‌گنجد، بزرگ شدیم؛ ولی خیالمان کوچک شد، دنیایمان کوچک شد، محدود شدیم به دغدغه‌هایمان، دیگر نمی‌توانیم خیال پردازی کنیم. روزگاری بود که تمام جهان را از دریچه‌ی چشم کودکی می‌دیدم که شاد و رها بود و آن زمان بود که همه چیز زیبا به نظر می‌رسید با این‌که گذشت، با این‌که رفت، با این‌که نماند، با این‌که بی وفا بود، باز به یادش هستیم؛ چون صفا داشت؛ ولی به راستی او بی‌وفا بود یا ما، کنارمان بود و ما بی توجه به او در فکر دنیایی که در آن بزرگ باشیم، دنیایی بدون او، بدون کودکی و اکنون می‌دانیم چه اشتباهی کرده‌ایم.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 15 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #9
کودکی یادش بخیر؛ ادای بزرگ‌ترها را در می‌آوردیم، در بازی‌هایمان نقش بزرگ‌ترها را بازی می‌کردیم و چه صادقانه دوست داشتیم بزرگ شویم؛ ولی امروز چه مشتاقانه در پی کودکی می‌دویم و افسوس که هرگز دست‌مان به آن نخواهد رسید.
لبخندهای از ته دل، خنده‌هایی زیبا، خوابی راحت از برای خستگی بازی‌های کودکانه روز، زنگ در زدن‌های پر استرس، من زنگ می‌زنم و تو جواب بده‌های عادلانه، چه زود گذشت، گویی خواب بودیم و کودکی‌‌مان همان رؤیایی‌ست اکنون به یاد می‌آوریم. با این‌که گذشت، با این‌که رفت، با این‌که نماند، با این‌که بی وفا بود، باز به یادش هستیم، چون صفا داشت؛ ولی به راستی او بی وفا بود یا ما، کنارمان بود و ما بی توجه به او در فکر دنیایی که در آن بزرگ باشیم، دنیایی بدون او، بدون کودکی و اکنون می‌دانیم چه اشتباهی کرده‌ایم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 15 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #10
کودکى کو، شادمانى‌ها کجاست؟
خاطرات دوران کودکی مانند خواب و رویا است مثل شربت‌های تلخ کودکی‌هایم شدی... .
بچه که بودیم دل‌هایمان بزرگ بود، بزرگ شده‌ایم درد دل را به صد زبان به کسی می‌گوییم... هیچ کس نمی‌فهمد چه بودیم، ادای بزرگ‌ترها را در می‌آوردیم، در بازی‌هایمان نقش بزرگ‌ترها را بازی می‌کردیم و چه صادقانه دوست داشتیم بزرگ شویم؛ ولی امروز چه مشتاقانه در پی کودکی می‌دویم و افسوس که هرگز دست‌مان به آن نخواهد رسید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 15 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
2
بازدیدها
78

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین