. . .

آموزش کلیشه چیست؟

تالار مطالب آموزش نویسندگی

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #1
حتماً برای شما هم پیش آمده که با بخش هایی از پیرنگ، یک عبارت یا شخصیت در داستانی مواجه شوید که نه تنها در آن ابتکاری به چشم نمی خورد بلکه در آثار دیگر نیز بسیار تکرار شده اند. کلیشه های رایج در داستان، تأثیر دراماتیک و قدرت تخیلی یک داستان را تضعیف می کنند. در ادامه تعریف کلیشه، نمونه هایی از کلیشه ها در پیرنگ، شخصیت ها و همچنین کلیشه های توصیفی ارائه می شود و با شیوه اجتناب از بکارگیری این کلیشه ها در نوشتار خود آشنا خواهید شد.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #2

کلیشه چیست؟​

کلمه کلیشه به معنای عبارت یا عقیده ای است که بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است و فقدان تفکر بدیع و مبتکرانه را تداعی می کند. معنای وسیع تر و دیگری از آن، یک چیز یا شخص بسیار قابل پیش بینی است.

این کلمه از ریشه فرانسوی clicher بر گرفته شده است که به معنای نوشته یا تصویریست که برای چاپ روی چوب یا فلز حک می کنند. که بطور ضمنی به کپی کردن، برداشتن و تولید مجدد چیزی بدون تغییری در آن اشاره دارد.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #3
کلیشه در فرهنگ فارسی عمید این گونه تعریف شده است:

۱. نوشته یا تصویری که برای چاپ روی چوب یا فلز حک کنند.۲. [مجاز] هر چیز تکراری.

همچنین معنای کلیشه در لغت نامه دهخدا بصورت زیر است:

کلیشه. [ک ِ ش ِ] (فرانسوی ، اِ) در اصطلاح چاپ، تصویر

در نوشتار کلیشه ای، ایده ها و عبارات موجود کپی می شوند (به عنوان مثال کلیشه "یک شبِ تاریک و طوفانی" در فضاسازی). این ایده ها و عبارات بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته اند.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #4

نمونه های کلیشه و شیوه اجتناب از آن ها​

1. کلیشه های پیرنگ مربوط به یک ژانر خاص​

عناصر آشنای ژانرها به ما این امکان را می دهند که رمان ها را در ژانرهایی چون فانتزی، رازگونه، عاشقانه و غیره دسته بندی کنیم. هر ژانر دارای تروپ های (مجاز، trope) خاص خود است که این به معنی مضامین و موضوعاتی است که تکرار می شوند (واژه مجاز در دو معنی بکار می رود: 1. به‌کارگیری واژه و سخن در معنای دیگر و غیر واژگانی آن است 2. به مضامین و موضوعاتی اشاره می کند که تکرار می شوند). به عنوان مثال، در رمان های فانتزی و تخیلی (از ارباب حلقه ها گرفته تا هری پاتر) اغلب شاهد ظهور یک "ارباب تاریکی" هستیم که به دنبال قدرت کامل است و شخصیتی انتخاب شده (chosen one) باید آنها را شکست دهد.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #5
تروپ با کلیشه مترادف نیست. در بسیاری از داستان های فانتزی مشهور شرورانی وجود دارند که به دنبال قدرت هستند. نحوه برخورد شما با مضامین آشنا تعیین می کند که آیا رمان تخیلی (یا علمی تخیلی یا ادبی) شما در برگیرنده کلیشه است یا خیر. یک تروپ هر نوع پیرنگ، شخصیت، فضاسازی، یا الگویی است که ما آنرا تشخیص می دهیم. تروپ همه جا است، از طغیان بر علیه یک دولت دیکتاتوری گرفته تا یک مرشد خردمند تا صحنه تعقیب و گریزی که در آن اتومبیل در تقاطع تصادف می کند.

تروپ ها داستان ها را پیش می برند. یک داستان به صرف استفاده از یک نوع تروپ خوب یا بد نخواهد بود. همه داستان ها تروپ دارند. کیفیت یک داستان بر اساس نحوه استفاده از این تروپ ها تعیین می شود.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #6
آنچه ما در مورد تروپ ها دوست داریم، حس آشنا و هیجانی است که با خواندن آن ها به ما دست می دهد، و به خصوص وقتی تروپ های مورد علاقه ما به شیوه های جالبی که انتظارشان را نداریم دستخوش تغییر می شوند.

چیزی که تروپ ها را غیرجذاب و کسالت آور می کند قابل پیش بینی بودن آن است. و این همان زمانی است که یک تروپ به کلیشه تبدیل می شود.

به عنوان مثال، برخی از کلیشه های موجود در پیرنگ فانتزی موارد زیر هستند:

  • پسری یتیم تنها کسی است که می تواند یک ستمگر وحشتناک را شکست دهد.
  • در یک دنیای جادویی، دوقلوهایی تحت تأثیر سرنوشت از هم جدا می شوند.
  • گروهی از ماجراجویان در جستجوی یک طلسم یا حلقه جادویی هستند.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #7
احتمالاً هم اکنون پیش خود می گویید که مگر "هری پاتر" اثر جی. کی. رولیینگ مطابق کلیشه اول نیست؟ یا سری کتاب های "آواز شیر" از تامورا پیرس با کلیشه دوم مطابقت ندارد و سومین کلیشه هم "ارباب حلقه ها" اثر تولکین را برای ما تداعی می کند؟

آشنایی با این تروپ ها در رمان های فانتزی، تا حدودی عاملی است که باعث می شود رمان های جدیدی که از این نقاط پیرنگ استفاده می کنند، کلیشه ای بنظر برسند. خوانندگان ممکن است اینگونه استدلال كنند كه استفاده رولینگ از تروپ " قهرمان یتیم" كلیشه است. اگرچه رولینگ از چنین موضوع آشنایی استفاده می کند؛ اما در عین حال او هری را با شخصیت های اصلی و فرعی بی شماری در داستان احاطه کرده است. در واقعیت، نه تنها هری بلکه کل دنیای جادوگران با وظیفه مبارزه با لُرد تاریکی روبروست و دیگر شخصیت ها نقش های مهمی را ایفا می کنند.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #8
به همین ترتیب در سری کتاب های "آواز شیرها" اثر تامارا پیرس، شخصیت اصلی داستان دختریست که خودش را به عنوان برادر دوقلوی خود جا می زند تا بتواند یک شوالیه شود و این باعث می شود بر عنصر تعویض جنسیت بیشتر از رابطه بین دوقلوها تمرکز شود. کلیشه دوقلوها جنبه های جالب توجه داستان را تحت الشعاع قرار نمیدهد.

به روش های بسیاری می توان آنچه به عنوان کلیشه در نظر گرفته می شود را تغییر داد. نکات زیر به شما کمک می کنند تا از بکار بردن کلیشه های مخصوص ژانر خود اجتناب کنید:

  1. لیستی از کلیشه های رایج تهیه کنید.
  2. طرح کلی و یا پیش نویس خود را بررسی کنید: آیا این کلیشه ها را شامل می شود؟
  3. به این فکر کنید که چطور می توانید در تروپ های خاصِ ژانر خود، تغییری بوجود آورید. مثلاً رولینگ کلیشه "پسر یتیمی که باید به تنهایی شخصیت شرور را شکست دهد" به داستانی تبدیل می کند که به اهمیت حمایت عاطفی و عملی دوستان و جامعه قهرمان می پردازد.
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #9

2. کلیشه های شخصیتی: نمونه ها و پرهیز از شخصیت های تک بعدی​

خلق شخصیت های باورپذیر از جمله مهم ترین عناصر در ایجاد داستان های لذت بخش هستند. شخصیت های کلیشه ای در رمان ها ما را مستأصل می کنند از آنجا که شخصیت هایشان ساختگی و جعلی بنظر می رسند.

نمونه هایی از شخصیت های کلیشه ای در ادامه آمده است:

  • فردی عجیب و غریب، خردمند و مسن، که گویا با سِحر و جادو، کلید اصلی را برای رسیدن شخصیت اصلی به اهداف خود دارد.
  • فردی یاغی و غمگین بدون هیچ هدفی در زندگی
  • دختر ساده ای که با جادو در نیمه شب ( که خود کلیشه است) دگرگون می شود تا قلب قهرمان خوش سیمای داستان را از آنِ خود کند
  • دختر نوجوان طعنه زنی که با اکراه دنیا را نجات می دهد
 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,223
امتیازها
619

  • #10
دلایل مختلفی وجود دارد که باعث می شود استفاده از این کلیشه های شخصیتی برای خواننده جالب نباشد:

  • از آنجایی که چنین شخصیت هایی تهی از پیچیدگی های شخصیتی هستند، واقع گرا نیستند؛ مثلاً چرا پیرمرد خردمند هرگز مشکوک، بدخلق، خشمگین نیست و از کمک کردن سر باز نمیزند؟
  • به نظر می رسد این شخصیت ها فقط راه حل های آسانی برای پیشبرد پیرنگ داستان هستند: مثلاً یک اتفاق یک شبه باعث می شود دختر ساده بتواند توجه پسر داستان را به خود جلب کند و هیچ علت واقعی وجود ندارد، فقط یک رویداد واحد است که همه چیز را به طور معجزه آسایی تغییر می دهد.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
151
پاسخ‌ها
6
بازدیدها
244

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین