. . .
تالار مطالب آموزش نویسندگی

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #1
توضیح مختصر ژانر ها در ادبیات
 

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #2
۱ . کمدی

به ظاهر، هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پرده شوخی نموده می‌شود. در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست‌های‌شان بیشتر جنبه شادی‌آور و عمدتا سرگرمی دارد و معمولا بیننده بدان توجه جدی نمی‌کند. تماشاگر از قبل می‌داند که فاجعه بزرگی اتفاق نخواهد افتاد، بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است. قهرمانان کمدی اکثرا افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه‌اند که در طول نمایش مرتکب اشتباهات و یا رفتارهایی می‌شوند که مخاطب بر دردسرساز بودن یا اشتباه بودن این اعمال اشراف کامل دارد .

در لغت‌نامه آکسفورد در تعریف کمدی آمده است: « نمایش صحنه‌ای سبک و سرگرم‌کننده با شخصیت‌های مضحک که به ویژه وقایع روزمره زندگی را نشان می‌دهد و سرانجام هم با پایان خوش خاتمه می‌یابد. »

کمدی در اصطلاح ادبیات نمایشی دلالت دارد بر نمایشنامه‌ای سبک، با شخصیت‌های سرگرم‌گننده و پایانی خوش
 

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #3
۲ . طنز

در لغت‌نامه دهخدا طنز به معنی افسوس کردن، افسوس داشتن، بر کسی خندیدن، عیب کردن، طعنه، سخریه و سخن به رموز گفتن آمده است .

برخلاف کمدی که در آن خنده غایت و هدف است، طبیعت طنز بر خنده استوار است و خنده وسیله‌ای برای بیان معایب و آگاه کردن اذهان نسبت به عمق رذالت‌ها و خیا*نت‌ها است. طنزنویس به ظاهر می‌خنداند ولی در باطن انسان‌ها را به تفکر وا می‌دارد. او بدی‌ها را به شکل اغراق‌آمیز بزرگ جلوه می‌دهد تا کم‌اهمیتی آنها از بین برود و مرکز توجه و اصلاح قرار گیرد؛ زیرا تا انسان به زشتی اعمال خود پی نبرد اصلاح نمی‌شود. طنز، اشاره و تنبیهی است اجتماعی که عزلت و غفلت را مجازات می‌کند و هدف آن اصلاح و تزکیه است نه ذم و مردم‌آزاری. این نوع خنده، خنده علاقه و دلسوزی است؛ ناراحت می‌کند اما ممنون می‌سازد. کسانی را که معروض آن هستند به اندیشه وا می‌دارد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #4
۳ . هجو

در لغت‌نامه دهخدا هجو به معنی « نکوهیدن، شمردن معایب کسی، عیب کردن، دشنام دادن کسی را به شعر» آمده است .

هجو در شعر فارسی نخستین جلوه طنز و سنتی برگرفته از ادبیات عرب دوران جاهلیت است. شاعر هجاگوی از هجو به منزله سلاحی برنده استفاده می‌کرد تا به وسیله آن شخص مورد نظر را با گزنده‌ترین و ر×ک×ی×ک‌ترین زبان ممکن و با دشنام مورد حمله قرار دهد و بکوبد .

در هجو اغراض کاملا فردی است و از هرگونه آرمان‌خواهی اجتماعی تهی است. همین نکته میان طنز و هجو فاصله می‌گذارد
 

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #5
۴ . تراژدی

تراژدی یکی از شکل‌های نمایشی است که ریشه در مناسک مذهبی یونان باستان دارد. تراژدی توسط تسپیس اریکاریایی معرفی شد و نام خود را از «تراگویا» به یونانی یعنی بز و « اویدیا » یعنی سرود گرفته است .

از منظر ادبی و داستانی تراژدی اشاره به نبرد انسان با خدایانی دارد که تقدیر انسان را رقم می‌زدند که حاصل نبرد بر سر تقدیر به مرگ و شقاوت منتهی می‌شده است.

تراژدی گونه‌ای دیگر از شعر است که در اوج شکوفایی قرن پنجم پیش از میلاد به وجود آمد. این نوع ژانر بر طبق روایت‌های متفاوت از جشن‌های «دیونوسوس» زاییده شده است که نخست از بدیحه‌سرایی آغاز شد.

تراژدی از اشعار دیتیرامبیک ریشه می‌گیرد، از آن پس تراژدی اندک اندک در هر مرحله بهتر از مرحله پیشین شد .

چهار نوع تراژدی داریم:

تراژدی مرکب که یکسره عبارت است از تحول و تعرف

تراژدی دردانگیز

تراژدی‌ای که به خلق و سیرت می‌پردازد.

و نوع دیگر که در دنیای دیگر می‌گذرد.

بعد از انواع تراژدی آنچه اهمیت دارد قهرمان داستان تراژدی است
 

زهرا بانو

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
3
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
35
نوشته‌ها
382
پسندها
1,796
امتیازها
158
محل سکونت
Sh

  • #6
۵ . حماسه

حماسه در لغت‌نامه دهخدا، به معنی دلاوری و دلیری کردن معرفی شده و در ناظم‌الاطبا نیز همین معنی را دارد.

حماسه به معنای دلاوری و شجاعت و از قدیمی‌ترین و مهیج‌ترین انواع ادبی است. حماسه شرح دوران قبل تاریخ است. گزارشی از اوضاع و احوال نخست و تاریخ صدور جهان و روزگار مردمان نخستین را بیان می‌کند. در حماسه سخن از جنگ‌هایی است که برای استقلال یا بیرون راندن و شکست دشمن یا کسب نام و به دست آوردن ثروت صورت گرفته است. از این رو حماسه هر ملتی بیان کننده آرمان‌های آن ملت است.

حماسه از دسته شعرهای وصفی است که مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و مردانگی و افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی است؛ به نحوی که شامل مظاهر مختلف زندگی آنان گردد.

در منظومه حماسی، شاعر احساسات خویش را نشان نمی‌دهد و در مورد شخصی داوری نمی‌نماید. شاعر در شعر حماسی، داستان‌های شفاهی در مورد شرح پهلوانی‌ها، عواطف و احساسات مختلف مردم روزگار را با مظاهر میهن‌پرستی و فداکاری توصیف می‌کند.

منظومه‌های حماسی دو نوع‌اند:

*منظومه‌های طبیعی مثل شاهنامه و اسکندرنامه

*منظومه‌های مصنوعی مثل حماسه رامایانا و مهاباراتا
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,390
امتیازها
100

  • #7
*ژانر چیست؟
مفهوم ژانر از کلمه ای فرانسوی گرفته شده است که معنی آن، نوع دسته و مشتق است.
ژانر متشکل از معیار‌های متفاوتی است که انواع هنر هم‌چون داستان‌نویسی، سینما و… را دسته‌بندی می‌کند و مورد پوشش خود قرار می دهد.
در ساده‌ترین تعریف، ژانر یا گونه قالب داستان است و باید اتفاقات و حوادث، تکیه بر آن خلق و نوشته شود.
در این قسمت، مثالی ساده می‌زنیم تا راحت‌تر متوجه شوید.
با کلی زحمت و مشقت خمیر کیک را فراهم می‌کنیم، حال نوبت آن است که به خمیر شکل بدهیم و در فِر بگذاریم تا بپزد.
چگونه به خمیری که شُل و وا رفته‌است شکل می‌دهند؟
بله! با قالب.
اگر بدون آن‌که خمیر را در قالب بریزیم، در فِر قرار دهیم چه اتفاقی می‌افتد؟ خمیر به هر سو که دلش خواست می‌رود و نه تنها فِر را کثیف می‌کند بلکه ظاهر زیبایی را خلق نمی‌کند.
رمان همان خمیر و قالب خمیر همان ژانر است.
ژانر به رمان شکل و شمایل می‌دهد و سبب آن می‌شود که رمان روی یک خط صاف حرکت کند و از مسیر اصلی منحرف نشود.
بر فرض مثال: من ژانر رمانم را عاشقانه انتخاب می‌کنم،بنده حق ندارم که در اواسط رمان داستان را معمایی کنم و شخصیت اصلی را به دنبال کشف معما بفرستم.
این موضوع مثل این می ماند که شما قصد سفر به اروپا را دارید اما در جاده قم و تهران دیده می‌شوید.
ژانر به دو دستۀ ادبی و غیر ادبی تقسیم می شود.
ژانر ادبی به دو دستۀ روایی و غیر روایی تقسیم بندی می‌گردد.
رمان حماسه و داستان کوتاه و… همگی جزو دسته‌های ژانر ادبی روایی هستند.
بعضی از رمان ها ممکن است آن‌قدر ریز و تخصصی شوند که برای منی که همیشه رمان‌های معمولی را خوانده‌ام، مطالعه اش سخت باشد و نیاز به کمک داشته باشم؛ پژوهش‌گران به این نوع ژانر {ژانر زیر} می‌گویند.

حتی شما اگر معنی و مفهوم و کاربرد ژانر را ندانید می‌توانید به درستی فرق بین هر ژانر را تشخیص دهید. مثلا دوستتان در تلگرام به شما پیام می دهد که:
_عاطی یه رمان توپ و پلیسی می‌خوام، داری؟
یا مثلا دایی کوچکتان آرام در گوش‌تان پچ پچ می‌کند:
_ یه فیلم ترسناک باحال آوردم مامان باباتو بپیچون با هم ببینیم.
می‌بینید که در هر سنی که باشیم؛ معنی و مفهوم ژانر را می‌دانیم اما اگر این موضوع را تخصصی‌تر کنیم بهتر است مخصوصا برای همکاران بنده{نویسنده های عزیز}
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,390
امتیازها
100

  • #8

*اهمیت ژانر در رمان
کماکان در بالا به اهمیت ژانر پرداختیم.
ژانر اصلی‌ترین و قابل تفکرترین بخش رمان است و نویسنده باید در انتخاب ژانر دقت بالایی داشته باشد. نویسنده ابتدا باید بداند که چه می‌خواهد بنویسد، قدم بعدی آن است که خلاصه‌ای کامل روی برگه بنویسد و بارها آن ‌را بخواند، بتواند تشخیص دهد که رمانش را می‌خواهد از کجا شروع کند؟ چگونه ادامه دهد و چطور به پایان برساند؟ موضوع رمانش چیست؟ و فضای حاکم بر آن چه فضایی‌ست؟ بر فرض مثال اگر ژانر رمانش جنایی است باید تک تک کلمه‌ها بوی خون بدهد، اگر ژانر ترسناک است باید خواننده با خواندن خط به خط رمان ترس و دلهره را حس کند.
اگر اینها را نداند نمی‌تواند ژانر درستی برای رمان خود انتخاب کند.
بعضی از خواننده ها (خصوصاً من) زمانی که می‌خواهند رمان را بخوانند به ژانرش دقت می‌کنند. اگر می‌خواهید رمان جذابی داشته باشید و نویسندهٔ محبوبی در بین نوجوانان و جوانان باشید باید به سلیقهٔ کاربران توجه کنید.
مثلا امروزه رمان‌های تخیلی و خوناشامی در بین جوانان و نوجوانان باب شده و طرفداران زیادی دارد و هر کس که این رمان را بهتر بنویسد بین همه محبوب‌تر است.
اگر برای رمان ژانر ثابتی انتخاب نشود نمی‌توان روند داستان را روی خطی صاف جلو برد و بالاخره خواه یا ناخواه از مسیر اصلی منحرف می‌شود.
این موضوع مثل این می‌ماند که یک انسان در بدن خود استخوانی نداشته باشد و در هر سمتی که دلش خواست ولو می‌شود.
در ابتدای مطلب عرض کردم که ژانر، قالب داستان است و وجود نداشتن آن در رمان غیر ممکن است.
در صورتی که این عمل از شما سر بزند دو حالت برای شما ایجاد می‌شود:
یا حاصلش طرفداران کمی می‌شود زیرا هنوز موضوع اصلی رمان شما مشخص نیست یا اصلا طرفدار پیدا نمی‌کند و در پشت صحنه نقد‌های مناسبی نخواهید دید.
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,390
امتیازها
100

  • #9
*انتخاب ژانر مناسب برای رمان
ما در کره‌ی ٔ‌زمین زندگی می‌کنیم و برای خود دنیایی داریم مگر نه؟ حیوانات هم برای خود دنیایی دارند! گیاهان هم همین‌طور!
نویسندگی هم برای خود دنیایی دارد.
دنیایی بسیار گسترده و بزرگ که هر روز به نسبت مساحتش افزوده می‌شود.
این جهان شهرهای متعدد و جالبی دارد که بازدید از آن خالی از لطف نیست.
یکی از شهرهای دنیای نویسندگی ژانر نام دارد. این شهر هم مساحت بسیاری در خود جای داده و تقریبا برای شهرهای اطراف ناشناخته است.
این شهر چند روستا دارد که هر کدام به صورتی به نویسنده کمک می‌کند. یکی از روستاها اجتماعی نام دارد، آن روستایی که کنار دریاست عاشقانه، روستایی که در جنگل سیاه وجود دارد ترسناک، روستایی که در تاریکی به سر می‌برد تراژدی نام دارد، کناری اش پلیسی و دیگری جنایی و…
نویسنده عزیز و محترم!
اگر می‌خواهید بتوانید ژانری مناسب و منتبق با داستان خود بیابید سوار اتوبوس شوید و بیایید با من تا از تک تک روستاهای این شهر دیدن کنیم.
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,390
امتیازها
100

  • #10
*معرفی روستاهای شهر ژانر
“عاشقانه:

شخصی که این ژانر را برای رمان خود انتخاب می‌کند باید از روحیه ای لطیف و مهربان برخوردار باشد.
اگر نویسند این نوع ژانر یک مونث و ترجیحا دختر باشد مطمِئنا اثر بهتری خلق می‌کند.
مثال:
مرد سی و نه ساله‌ای در زندان به سر می‌برد به جرم قتل همسر و فرزندانش و ده سال است که در زندان زندگی می‌کند.
حالا شما قضاوت کنید.
آیا این مرد با روحیه ای خشن و خشک، قاتل و بی رحم می‌تواند عاشقانه‌نویسی کند؟
انصافا نه.
برای همین گفتم که باید نویسنده این ژانر از روحیۀ مهربانی بهره مند باشد.
درست است که رمانِ این ژانر باید از صحنه‌های عاشقانه پر باشد و خواننده بتواند عشق و عطوفت را از خط به خط رمان حس کند اما تا حدی.
هر چیزی حد و مرزی دارد و این موضوع درباره عاشقانه‌نویسی هم صدق می‌کند.
نویسنده باید مواظب باشد که زیادش نکند تا باعث دلزدگی خواننده شود. همان‌طور که شیرینی خامه‌ای را بیشتر از پنج تا بخورید دل را می‌زند و موجب می‌شود دوماه دیگر را اصلا لب به شیرینی‌جات نزنید این ژانر هم همین‌طور است.
نویسنده باید رمانی زیبا که به واقعیت نزدیک باشد را خلق کند.
گلی دختری مهربان و خجالتی است که با مادرش زندگی می‌کند و پدرش فوت شده‌است. در رشته‌ی گرافیک درس می‌خواند و دختر سربه‌راهی است. می‌گذرد تا این‌که با بنزی تصادف می‌کند، سرش به زمین برخورد می‌کند و فراموشی می‌گیرد. مردی که با او تصادف کرده‌است قلی نام دارد. او مردی خودخواه و خوش‌گذران است و زمانی که گلی به هوش می‌آید به او می‌گوید که نامزد اوست و با هم اوقات خوشی را سپری می‌کنند.
تا اینجای ماجرا، داستان کاملا عادی و معمولی‌ست و ژانر عاشقانه به خوبی خود را نشان می‌دهد؛ اما اگر نویسنده داستان را این‌گونه ادامه دهد: گلی متوجه دروغ قلی می‌شود و با چاقوی میوه‌خوری قلی را به قتل می‌رساند و از آن به بعد زندگی روی جهنمی‌اش را به گلی نشان می‌دهد، او با مردی به نام اصغر آشنا می‌شود و اصغر از گلی یک قاتل می‌سازد و…
خب می‌بینید که در این قسمت رمان ژانر تغییر کرد و این موضوع کاملا اشتباه‌است.

“اجتماعی:

همان‌طور که از نام این ژانر پیداست محتویات داستانش به جامعه و اتفاقاتی که در آن میفتد زنجیر شده است.
حوادثی که در میان مردم رخ می‌دهد، انسان هایی که نقش به سزایی در اجتماع دارند، نقد و بررسی مشکلات موجود در جامعه مانند اعتیاد و… به طور خلاصه به رمانی که به جامعه و انسان‌هایش مربوط شود ژانر اجتماعی تعلق میگیرد.
کسی که اطلاعات عمومی بالایی دارد و بیشتر در جامعه بوده {شاغل و یا دانشجو باشد} به خوبی می‌تواند از پس نوشتن این نوع ژانر برآید و نوشته‌هایش ملموس‌تر و واقعی‌تر است.
مثال:
کریم یک پسر فلج است و بسیار گوشه گیر است و تا به حال وارد اجتماع نشده، او از اتفاقاتی که در دنیای بیرون رخ می‌دهد بی‌خبر است و اطلاعاتش به تلویزیون، رادیو و اینترنت محدود می‌شود.
حالا من می‌خواهم از شما سوالی بپرسم!
آیا کریم می‌تواند یک رمان با ژانر اجتماعی بنویسد و آن رمان موفق و چاپ شود؟
جواب پنجاه پنجاه است زیرا او تا حدودی جامعه را می‌شناسد و اگر باهوش باشد و از همه مهم‌تر قلم خوبی داشته باشد می‌تواند رمان قابل قبولی بنویسد اما نمیتواند آن حس کشش را به خواننده منتقل کند. کسی که بیشتر از کریم در جامعه بوده به خوبی می‌تواند رمانی با ژانر اجتماعی بنویسد و آن حس کشش را به خواننده رمانش بدهد
زیرا جامعه و مشکلات زندگی را با تک تک سلول‌های بدنش حس کرده و با انسان‌های گوناگونی نشست و برخاست کرده و به قول یار گفتنی آدم شناس است و دقیقا می‌داند هر خوردی چه بازخوردی خواهد داشت.
نکتۀ بعدی راجع به این ژانر حقیقت‌نویسی و عدم توهین به هر گونه مذهب و ملیت است. حقیقت‌نویسی در این ژانر بسیار حائز اهمیت است، خصوصا اگر قصد نوشتن رمانی اجتماعی سیاسی دارید.
این‌که به هیچ نوع از انسان‌ها توهین نکنید کمتر از حقیقت‌نویسی بی‌اهمیت نیست.
بعضی از نویسنده‌های محترم صفحه های دفترشان را پر از دروغ و خالی‌بندی‌های بچگانه پر می‌کنند. نویسنده‌های گرامی!
به این نکته که چند نفر رمان شما را می‌خوانند دقت کنید، به این موضوع که هر رده سنی ای رمان شما را مطالعه می‌کنند و ممکن است الگو قرارش دهند فوق العاده دقت کنید.

“ترسناک:

زمانی که عنوان ترسناک را در قسمت ژانر فیلم یا رمانی مشاهده می‌کنیم ناخودآگاه قلب‌مان تند می‌کوبد و با خود می‌گوییم صحنه‌هایی فوق العاده ترسناک و دلهره‌آور در انتظارمان است.
به نظر من این نوع رمان نیاز به خلاقیت فکری زیادی دارد.
نویسنده باید کاری کند که خواننده با خواندن رمان شما بترسد و بدنش مور مور شود، باید صحنه ها را آن‌قدر دقیق و وهم آور توضیح دهید که خواننده حس کند در حال دیدن فیلم است.
خواننده باید حس کند که خودش هم در داستان حضور دارد و هر چیزی که در صحنه اتفاق میفتد را با تمام وجود حس و لمس کند.
خلاصه این‌که اگر بخواهید ژانرتان را ترسناک انتخاب کنید کارتان حسابی سخت می‌شود زیرا باید طوری بنویسید که خواننده غرق رمان شود و با کوچک‌ترین تکان و یا حرکتی تا مرز سکته برود، این‌طور است که رمان‌تان پر‌طرفدار و یا شاید جهانی می‌شود.

“هیجانی:

توضیح این ژانر از روی نامش به خوبی پیداست.
در این ژانر خواننده باید اوج هیجان را حس کند و با خواندن رمان قلبش تند بکوبد و آدرنالین خونش بالا برود.
نویسنده باید صحنه‌هایی با هیجان بالا بنویسد تا بتواند خواننده را به وجد بیاورد و لذت ببرد. در این ژانر حتما نباید پای پلیس را وسط کشید و یا کم کم مسیر رمان را به سمت جنایی ببرید در این صورت شما به نوعی به جاده خاکی زده‌اید، همین که در رمان‌تان هیجان و صحنه‌های اکشن و جذابی داشته باشید کافیست.
بر فرض مثال دختری سرزنده که در مسابقات موتور سواری شرکت می‌کند و حاشیه‌هایی پر‌فراز و نشیب این داستان می‌تواند گزینۀ خوبی برای این نوع ژانر باشد.

“تراژدی:

در این رمان داستان زندگی افرادی رنج کشیده و اتفاقات پر تنشی که در زندگیشان اتفاق میفتد روایت می‌شود، زندگی‌ که از اتفاقات ناگوار و ناراحت کننده مملوست.
این ژانر را دختری پولدار و بدون غم و درد که حتی طعم گرسنگی را هم نچشیده نمی‌تواند بنویسد. کسی که چیزی را حس نکرده نمیتواند آن را توصیف کند چه برسد به اینکه بخواهد بنویسد. خانمی که تاحالا هر چیزی که خواسته برایش فراهم بوده، سردش نشده و خلاصه غمی ندارد نمی‌تواند این ژانر را بنویسد.
این نوع رمان باید با صحنه ای ناراحت کننده همانند فوت عزیزترین فرد زندگی شخصیت اصلی شروع شود، با غم و بغض ادامه پیدا کند و با نا امیدی تمام شود.
به طور خلاصه به حضورتان برسانم که باید طوری بنویسید که خواننده بعد از خواندن رمان شما تا یک ماه افسردگی بگیرد.
چیزی که بسیار قابل اهمیت است این است که بعضی ها در قسمت ژانر {کلمه} درام را مینویسد و این بسیار متحیر کننده است.
البته چندان هم دور از فکر نیست زیرا بیشتری از نویسنده ها فرق بین ژانر و سبک را درک نمیکنند. به امید خدا در مقالۀ بعدی بحث ما همین خواهد بود و شما متوجه خواهید شد که ژانر با سبک بسیار متفاوت است.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
673

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین