. . .

آموزش چگونه نویسنده شویم؟

تالار مطالب آموزش نویسندگی

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #1
چگونه نویسنده شویم؟ قطعا این پرسش در دسته ی آنهایی واقع است که بارها به ذهن علاقه مندان به قلم کشاندن خطور کرده است؛ ممکن است بگویید برای آغاز نوشتن حضور ایده ای نسبتا بکر و استعدادی واقع به پشتش کفایت می‌‌کند. اما لطفا دست نگه دارید! حقیقتا تمام ماجرا اینطور ساده نیست! بگذارید واضح تر بگویم...
برای شروع یک حرفه صرفا ابزار کار را در اختیار داشتن به دنبال چاشنی استعداد باطنی در معنای توانمندی، کفایت نمی کند. قطع بر یقین پا گذاشتن به دنیای یک فعالیت جدید و گسترده، نیازمند آموزشات ابتدایی و اندک آموخته ای در زمینه مورد نظر است و مابقی تجارب به واسطه ی کمر ب کار مدنظر بستن حاصل خواهند شد؛ منتهی آموزشات ابتدایی جهت شروع از لازمه های حائز اهمیت اند.
در این تاپیک بنده قصد دارم تعدادی از ابتدایی ترین نکاتی را که یک نویسنده ی تازه کار جهت نگاشتن رمان، داستان، مقاله، جستار و... نیازمند ب دانستنشان می‌‌باشد، قرار بدم. با آرزوی مفید واقع شدن عرایض بنده.💜📚
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #2

*_رابطۀ شما با زبان چگونه است؟_*


زبان خانۀ هستی است.
-مارتین هایدگر
اغلب ما خیال می‌کنیم که زبان فارسی را بلدیم؛ اما این کافی نیست. برای خوب نوشتن لازم است که به یادگیری زبان نگاه جدی‌تری داشته باشیم.

فرقی نمی‌کند که به چه زبانی می‌نویسیم، برای نوشتن به هر زبانی باید صورت‌های گفتاری و نوشتاری آن زبان را به‌خوبی بشناسیم. هر چقدر به ساختار زبانی که به آن می‌نویسیم مسلط‌تر باشیم شکل دادن به چیزهایی که در ذهن داریم راحت‌تر خواهد بود.

به زبان ایمان داشته باش -شخصیت‌ها از پی‌ات خواهند آمد و طرح و پی‌رنگ سرانجام پدیدار خواهد شد.
-کالوم مک‌کن
بسیاری از ما گمان می‌بریم زبان هم مثل یکی از اعضای بدن چیزی ا‌ست که از شکم مادر با ما زاده شده، و به همین خاطر جادوی زبان را نادیده می‌گیریم. غالباً متوجه نیستیم که زبان یکی از شگفت‌انگیزترین دستاوردهای بشری است. و چیزی است که بعد از میلیون‌ها سال زندگی بشر بر روی کره زمین شکل گرفته است؛ به این توجه نمی‌کنیم که زبان اصلی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی متمایزکنندۀ انسان از سایر موجودات است.

برای اینکه در زبان‌آموزی بهتر عمل کنیم، باید با نوعی حیرت به زبان نگاه کنیم. مانند همینگوی که می‌گفت با دیدن هر کلمه حس می‌کنم بار اول است که آن را می‌بینم.

نویسنده فردی است که به اهمیت و شگفتی زبان واقف است.
نویسندۀ حرفه‌ای کسی ا‌ست که زبان را می‌شناسد، زبان‌آور است و بیشتر و بهتر از سایرین از امکانات و ظرفیت‌های زبان بهره می‌برد.

بنابراین در گام اول بهتر است برای آموختن فارسی (یا هر زبانی که به آن می‌نویسیم) وقت بگذاریم، و بدانیم که «هر کلمه یک ثروت است

💜بنابراین، گام نخست برای آغاز نویسندگی، برقراری ارتباط با زبان مدنظر برای نگاشتن و آشنایی با جنبه های گفتاری و نوشتاری آن، هست. جادوی کلمات ب واسطه ی زبان اثرگذار خواهند شد و تا آنکه شخص ارزش زبانی را که با آن می‌‌نوبسد نداند، نمی تواند به شکلی کامل و شایسته، احساسات نهفته ب میان لغات را، القا کند.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #3
*_اگر استعداد نداشته باشم..._*


نگذارید افسانه‌های رایجی که دربارۀ استعداد ادبی ساخته شده بین شما و نوشتن فاصله بیندازد. در ابتدای مسیر نویسندگی هیچ بعید نیست که مغلوب این افسانه‌ها شویم و به‌راحتی از نوشتن دست بکشیم.

نه، قصد من این نیست که سخنرانی انگیزشی کنم و بدون دلیل و استدلال و با ساده‌انگاری بگویم که می‌توانید فوراً شاهکار خلق کنید.

اینکه تصور کنیم برخی از بدو تولد با استعداد درخشان نوشتن زاده می‌شوند و بدون مطالعه و تمرین جدی می‌توانند درست و زیبا بنویسند دور از آبادی است.

حرف دربارۀ مهارت نوشتن است؛ مهارتی که همه می‌تواند از طریق آشنایی با اصول نویسندگی و تمرین سنجیده آن را به‌تدریج بیاموزند.

در جوامع پیشرفته‌تر دهه‌هاست که دیگر توجه به افسانه‌های رایج دربارۀ نبوغ و استعداد ادبی محلی از اِعراب ندارد. دوره‌های مختلف و نظام‌مندی که در دانشگاه‌های اروپایی و امریکایی برای آموزش نویسندگی خلاق برگزار می‌شود شاهدی بر این ادعاست.

شاید خواندن کتابی مانند منحنی خلاقیت از الن گنت که با پایه‌های عملی و دقیق از افسانۀ استعداد می‌گوید کمک کند تا دیگر به خاطر کمبود استعداد خودخوری نکنید. با خواندن کتاب‌هایی از این دست متوجه می‌شویم که دست یافتن به خلاقیت ادبی ساختار و اصولی دارد که با جدی گرفتن آن می‌توان در مسیر خلق آثار ادبی و هنری حرکت کرد، و حتی به تولید شاهکار نیز امیدوار بود. یکی از چیزهایی که گنت روی آن تاکید می‌کند شناخت جدی حوزه‌ای است که می‌خواهیم در آن آثار خلاقانه تولید کنیم. او جی کی رولینگ را مثال می‌زند که پیش از نوشتن هری پاتر سال‌های سال مشغول مطالعۀ جدی و دیوانه‌وار ادبیات بوده، و همین جدیت در مطالعه زمینه‌ساز این شده که یک روز در ایستگاه قطار ناگهان ایدۀ نگارش هری پاتر به او الهام شود.

اما طرف دیگر ماجرا را هم ببینیم:

اگر واقعاً شیفته و تشنۀ نوشتن هستیم، باید نگرانی به خاطر کمبود ‌استعداد در نوشتن را کنار بگذاریم. نویسنده می‌نویسد، حتی اگر تمام عالم به او ثابت کنند که هیچ استعدادی برای نوشتن ندارد.

رابرت بنچلی می‌گوید:

«پانزده سال طول كشيد تا بفهمم استعداد نوشتن ندارم، اما ديگر نتوانستم اين كار را رها كنم چون بيش از حد معروف شده بودم.» (+)
پس به جای استعداد، به نوشتن فکر کنید. نه! به جای فکر کردن به نوشتن، بنویسید.

💜بنابراین، دومین گام پس از آشنایی و برقراری ارتباط با زبان مدنظر، دور ساختن تصورات نادرست در رابطه با حضور یا عدم حضور موردی ب نام -استعداد نویسندگی- هست؛ حضور استعداد در وجود یک شخص معنایی ندارد و صرفا کسب تجارب و مهارت است ک رمز موفقیت اشخاص در به انجام رساندن اعمال گوناگون خوانده می‌‌شود. ضمنا در قالب نویسندگی، نویسنده نمی‌نویسد ک سایرین تاییدش کنند! نویسنده خودسرانه می‌نویسد تا به غایتی برسد ک مابقی انگشت به دهان بمانند و این مورد ارتباطی با استعداد ندارد! آموزش صحیح و پشتکار می‌‌تواند رمز موفقیت باشد.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #4
*_یادداشت نویسی روزانه همه چیز را دگرگون می‌‌کند_*


چه کسی گفته در ابتدای راهِ نوشتن و وقتی که هنوز تازه‌کار و نابلد هستیم باید به نوشتن شعر و داستان و کتاب‌ بپردازیم؟

دلیل کاغذهراسی بسیاری از ما همین دغدغۀ نابهنگام برای خلق آثار ادبی است.

بهتر است تمرین نوشتن را با نگارش منظم یادداشت‌های روزانه شروع کنیم. اگر یادداشت‌نویسی را به عادت ثابت خودمان تبدیل کنیم، اولین قدم جدی و اثربخش را برای نویسنده شدن برداشته‌ایم.

صد البته که ژورنال‌نویسی روزانه فقط مختص مبتدی‌ها نیست. هزارها صفحه یادداشت روزانه، میراثی است که بسیاری از نامدارترین نویسندگان جهان از خود بر جای گذشته‌اند که بخش عمده‌ای از این روزنوشته‌ها در دوران پختگی آن‌ها به رشتۀ تحریر درآمده است. (یک نمونه شاخص آن که از به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های نثر معاصر فارسی یاد می‌شود کتاب «روزها در راه» از شاهرخ مسکوب است.)

لئو تولستوی با سال‌ها نوشتن دربارۀ خودش اعتماد به نفس لازم برای نوشتن شاهکارهایش را به دست آورد. او پیش از نوشتن شاهکارهایش، بیش از یک دهه به نوشتن یادداشت‌های روزانه پرداخت.
ضمناً بهتر است تاثیر روحی یادداشت‌‌نگاری روزانه را هم به خاطر بسپاریم. هر بار که از درونیات و روزمرگی‌های خود می‌نویسم به عبارتی خود را نوشتار درمانی می‌کنیم.

فیث جی. هارپر در کتاب «گندزدایی از مغز» برای بهبود روحیه و عملکرد ذهن پیشنهاد می‌دهد:

تمرین‌های نوشتاری یا درست‌ کردن دفتر خاطرات روزانه نقطۀ شروع بسیار خوبی برای گفتن تجربه‌تان است…قلم را روی کاغذ بگذارید و اجازه دهید با حوصله کار خودش را بکند. چیزهایی از وجودتان بالا می‌آیند و روی آب می‌افتند که اصلاً نمی‌دانستید که هستند یا نیازی به گفتن‌شان است. (ترجمۀ علی دیمنه | بنگاه نشر پارسه)
با پایبندی به عادت یادداشت‌نویسی روزانه هرگز از رویای نویسنده شدن دور نمی‌شوید!

💜بنابراین گام سوم برای تقویت توان نویسندگی، تحریر یادداشت های روزانه و حتی پراکنده است؛ تکرر این عمل ب شکل مداوم، باعث می‌شود قلم ما تقویت شود و حین تحریر نوشته هایی امثال داستان و غیره، دستمان ب شکل خودکار از توانمندی های پیشرفت یافته اش بهره بگیرد و اثری شاهکار خلق کند؛ پس عجول نباشید و بگذارید با تکرار مداوم نوشتن های متفرقه و یادداشت گونه، قلمتان تقویت شود.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #5
*_اهمیت خواب و رویا_*


تئودور آدورنو
فیلسوفی بود که رؤیاهایش را می‌نوشت. حتی مجموعه‌ای از خواب‌نوشت‌های او در قالب کتابی منتشر و به فارسی نیز ترجمه شده است.

یکی از رویاهای او را از کتاب «خواب‌نوشته‌ها» نقل می‌کنم:

آن‌طور که یادم می‌آید خوابم یک داستان پلیسی و بسیار پیچیده بود که خودم در آن نقش داشتم. یادم نیست در مورد چه بود. فقط آخرش را به خاطر دارم. با آگاتی بودم. او سه سرنخ مهم در مورد پرونده به دست آورده بود. این سرنخ‌ها عبارت بودند از گیره و حلقۀ نقره‌ای و نسخۀ بدلی بی‌ارزش تصویری مشهور (اثر گالینز بروف یا رینولد؟) از کودکی که لباس آبی روشن و یک کلاه گیس سفید پوشیده بود. شاید به حباب‌های صابون مربوط می‌شد. با نگاه به این سه سرنخ به نتیجه‌ای رسیدم: این سرنخ‌ها بی‌گناهی مرا در دادگاه ثابت خواهند کرد.

بعد، از نزدیک به تصویر کودک نگاه کردم و توی دلم خالی شد. آن تصویر کودکی خودم بود. آیا این مدرک گناه من بود؟ یعنی می‌خواست بگوید آیا من آن کودکم یا کودم فرد دیگری است؟ وقتم را با این کار تلف نکردم. فوری برگشتم به آگاتی گفتم که دو راه برایم باقی مانده است: پنهان شدن یا خودکشی. او با قاطعیت جواب داد که فقط مورد مقبول است: با ترس و وحشت از خواب پریدم.

لس‌آنجلس، اول ژوئیه ۱۹۴۲

ترجمۀ احسان لامع | بنگاه نشر پارسه

به‌محض بیدار شدن خواب‌هایتان را بنویسید. علاوه‌براین می‌توانید درک و دریافت خودتان از رویاهایتان را هم مکتوب کنید.

رویاها منشأ بسیاری از مهم‌ترین شاهکارهای ادبی و هنری جهان بوده‌اند. نادیده گرفتن رویاها بی‌توجهی به بسیاری از ایده‌های بالقوه است.

داشتن دفترچه‌هایی اختصاصی برای ثبت خواب‌هایی که می‌بینیم می‌تواند سند ارزشمندی از زیست ذهنی ما در دوره‌های گوناگون باشد.

💜بنابراین گام بعدی، اهمیت گذاری برای رویاهایی ست ک میبینیم و اتفاقات حائز اهمیتی که درون سیر رویاها، مقابل ما قرار می‌‌گیرند؛ می‌‌توانید حتی از آغاز نویسندگی که در خود توان خلق ایده نمی‌‌بینید، از خواب هایتان ایده بگیرید و قلمتان را گسترش دهید! پس با هر بار از خواب برخاستن، کوشش کنید خواب خود را ب یاد اورید و اگر آن را جالب توجه می‌‌دانید، بر روی کاغذ به تحریر بکشانیدش! لزوما احتیاجی نیست ایده ای کامل باشد و یا منحصر به فرد؛ می‌توان به آن پر و بال داد و یا حتی جهت تمارین نویسندگی از آن بهره برد.
 
آخرین ویرایش:

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #6
*_روی چکونگی تمرکز کنید_*


داشتن یک ایدۀ خوب کافی نیست؛ اصل ماجرا اجرای خلاقانۀ ایده با شکل و شیوه‌ای تازه است. ممکن است ایدۀ شما چندان بکر و تازه نباشد، اما اگر در اجرای ایده خلاقیت داشته باشید می‌توانید با ایده‌ای کهنه اثری تازه خلق کنید.

آلن رب گریه در جملۀ الهام‌بخشی می‌گوید:

نویسندۀ راستین، چیزی برای گفتن ندارد، تنها شیوه‌ای برای حرف زدن دارد.
پس می‌توان گفت که یک ایدۀ واحد را ده‌ها و صدها نویسندۀ اصیل می‌توانند به شیوۀ خاص خود اجرا کنند و میان همۀ اجرها تفاوت‌های عمده و اساسی وجود داشته باشد.

بنابراین به داشتن ایده‌های درخشان دل خوش نکنید. مدام دنبال آموختن راه و روش‌های تازه‌ای برای اجرای بهتر ایده‌هایتان باشید؛ چرا که ایدۀ خوب بدون اجرای خوب محکوم به نابودی است.

اولین گام برای رسیدن به شیوۀ بیانی خاص خود آشنایی گسترده با آثار دیگران است.
مطالعۀ متنوع و عمیق شما را با انواع شیوه‌های بیانی آشنا می‌کند و با بررسی آثار دیگران و تاثیرگرفتن از آن‌ها به تدریج می‌توانید اسلوب خاص خودتان را بسازید. در غیر این صورت ممکن است نوشته‌های خامدستانه و کلیشه‌ای خودمان را بکر و بدیع بدانیم؛ چرا که چرخ را از نو اختراع کرده‌ایم و با دستاوردهای ادبی دیگران آشنایی نداریم.

لیلی گلستان در کتاب آن‌چنان که بودیم می‌نویسد:

برخی نویسنده‌هایمان مثل بعضی از کارگردان‌هایمان می‌گویند کتاب نمی‌خوانند و فیلم نمی‌بینند مبادا روی‌شان اثر بگذارد!
فرهنگ و هنر کارش اثرگذار بودن است، این «مبادا» را از کجا آورده‌اید؟
بگذارید اثر بگذارد. بگذارید تأثیر بگذارد.
اگر از نقاشی دیگران، کتاب دیگران و فیلم دیگران تأثیر خوب بگیرید، عیبی دارد؟
اگر دریچه‌ای به روی‌تان باز شود و دیدتان را باز کند و بعد راهی به شما نشان دهد که بعدها بشود راه خود شما، عیبی دارد؟
تأثیر پذیرفتن لزوما کپی‌برداری نیست. تأثیر پذیرفتن یعنی دنیایتان بزرگ‌تر شود، دیدتان بازتر شود…


💜بنابراین گام بعد که از حائز اهمیت ترین نکات برای آغاز و استمرار نویسندگی ست، تقویت نحوه ی بیان و سبک بیان خودتان است که با مطالعات بسیار صورت می‌‌پذیرد؛ لزوما بکر بودن ایده مهم نیست، بلکه نحوه ی نقل قول و به تحریر کشاندن ایده اهمیت دارد. چه بسا نویسندگانی که از ایده های تکراری، نویسه هایی ماندگار آفریدند. پس مطالعه کنید و بخوانید، ایده های متوسط خود را بنویسید و به جای آنکه در پی ایده های بسیار جدید باشید، به دنبال نحوع ی بیان خاص خود بگردید.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #7
*_مشق بنویسید_*


موضوع ساده است اما اغلب افراد آن را دست‌کم می‌گیرند: نوشته‌ای را که دوست دارید بگذارید جلویتان و از روی آن بنویسید.

داستانی یا غیر داستانی، قدیمی و جدید بودن متن مهم نیست، مهم اشتیاق شما نسبت به آموختن از آن نوشته است.

حجم رونویسی هم به سلیقۀ شما بستگی دارد. ممکن است تصمیم بگیرید از روی تمام صفحات بنویسید؛ یا نه صرفاً به رونویسی از برخی پاراگراف‌ها اکتفا کنید.

رونویسی می‌تواند یکی آموزنده‌ترین کارهایی باشد که برای یادگیری اصول نوشتن تجربه می‌کنیم. تجربۀ غریبی هم نیست، در دوران دبستان به‌زور این کار را انجام می‌دادیم.حالا خودمان به‌دلخواه انتخاب می‌کنیم از روی متن‌هایی که دوست داریم رونویسی کنیم.

در فرایند رونویسی، راز زیبایی نوشته‌ها را کشف می‌کنیم.
تجربه نشان می‌دهد که همین تمرین ساده در مدت کوتاهی می‌تواند نگاه نویسندگان نوآموز را به نثر و نگارش جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر کند.

تجربۀ برخی از افرادی که به این شیوه عمل کردند را با شما به اشتراک می‌گذارم:


این کار فواید زیاد داشتی
۱. دایره لغات گسترش پیدا میکنه
۲. قدرت نوشتن خودم بیشتر میشه
۳. واسه نوشتن خیلی مشتاق‌تر میشم و مدام میخوام ادامه داستان رو خودم بنویسم.

۱. راستش من همیشه از رونویسی‌ها در می‌رفتم چون برام سخت بود که بشینم و پشت سرهم از روی یک متن بدون وقفه بنویسم.
۲. با رونویسی تونستم نکات نگارشی جدیدی پیدا کنم.
۳. متوجه شدم این تمرین چقدر میتونه تاثیر بذاره و من همیشه ازش طفره می‌رفتم:)
۴. محتوا برام شفاف تر شد و فهمیدم که اصلا چطوری باید نوشت.

وقتی متن را می‌خوانیم و رونویسی می‌کنیم انگار که با کسی داریم حرف می‌زنیم و این گفتگو را ثبت میکنیم روی کاغذ می آوریم.

رونویسی برای من خیلی تجربه جذابی بود. اول که حس کودکی بهم دست داد و روحم تازه شد.
دوم تمرکزم به شدت رفت بالا و‌ به نظرم چیزی شبیه مراقبه بود برام .
و‌ نکته سوم توجه به جزییات و به یاد سپردن اونها بود. چیزی که در روخوانی برای من اتفاق نمی‌افتاد.

وقتی متن را رونویسی می‌کردم و بلند می‌خواندم پرش ذهنی به شدت کاهش یافت و در کنار آن تمرکز بالا رفت.

[اول] بار اولی بود که این احساس را هنگام کتاب خواندن تجربه کردم. خواندن، تکرار و نوشتن هر واژه باعث می‌شد جملات تا مغز استخوانم نفوذ کنند برعکس همیشه که هنگام خواندن فکرم هزارجا میرود. ذهنم را کامل به نویسنده سپردم و حتی بیشتر از ذهنم، دست و دلم را هم.
[دوم] انگار تمرین نگارش کردم، تمرین واژه‌برداری، تمرین استعاره، ایجاد جرقه‌‌های تازه را حس کردم.
[سوم] زمانی که همپا با خواندن می‌نوشتم ذهنم فرصت یادگیری داشت چیزهایی مثل قرارگیری نشانه‌ها و علامت‌ها، آغاز و پایان هر بحث و بسط دادن آن‌ها باهم
[چهارم] خودم را از نویسنده جدا نمی‌دیدم، انگار هرآنچه او دیده تا بنویسد ، من مینوشتم تا ببینم.
[پنجم] هنگامی که قلم در دستم از بدیهی‌ترین چیزها مینویسد حتی از رو روان‌تر شده.
[ششم] نکات ریزی را میفهمیدم که با خواندن متوجه نمیشدم. حالا فهمیده‌ام که دستانم فکر میکنند…

دو نمونه متن برای رونویسی


می‌توانید همین حالا دست به کار شوید و از روی این دو متن بنویسید تا تاثیر رونویسی به سرعت حس کنید. هنگام رونویسی سعی کنید از روی متن بخوانید و صدای خودتان را بشنوید.

نوشتۀ غیرداستانی:



اگر «نویسندگی» را به معنی عمل کسی که می‌نویسد بگیریم هر کس را که بنویسد، اگرچه نوشتۀ او سیاهۀ خرج خانه یا دفتر حساب دکانش باشد، نویسنده باید خواند. در این حال نویسندگی کار دشواری نیست. الفبا را باید شناخت و مختصر خطی باید داشت که خواندنی باشد. اما در اصطلاح، این‌گونه کسان «نویسنده» خوانده نمی‌شوند. نویسنده کسی را می‌گویند که کارش اینست؛ یعنی معانی و مطالبی در ذهن دارد که از آن سودی یا لذتی عام برای خوانندگان حاصل می‌شود و آن معانی را به طریقی می‌نویسد که همه به خواندن نوشتۀ او رغبت می‌کنند و از آن لذت یا سود می‌برند. معنی «نویسنده» در عرف، باز هم از این خاص‌تر است. کسی که کتابی در نجوم بنویسد، اگرچه اصول این علم را درست بیان کرده و نکته‌های تازه‌ای در آن به میان آورده باشد نویسنده نیست، منجم است. مؤلف کتاب‌های تاریخ و جغرافیا و فیزیک و شیمی را هم نویسنده نمی‌خوانند. عنوان این نویسندگان «مورخ» و «فیزیک‌دان» و «شیمی‌دان» است. اما اگر کسی در یکی از این رشته‌ها کتابی بنویسد که هنرش در انشای عبارت و بیان مطلب دلنشین و ستودنی باشد او را، گذشته از عنوانی که دارد، «نویسنده» هم می‌خوانند. پس نویسندگی، هنر «خوب و زیبا نوشتن» است.


نویسنده کیست؟ نویسندگی چیست؟ | نوشتۀ پرویز ناتل خانلری | نقل از کتاب فن نویسندگی


نوشتۀ داستانی:


%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%82%D8%B1%D8%A8-%D9%88%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%85-%DA%AF%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%DA%AF.jpg


صفحۀ اول رمان خدای عقرب از ویلیام گلدینگ با ترجمۀ احمد میرعلایی



💜بنابراین این گام، در رابطه با رونویسی است؛ بسیار ساده که نیازمند تشریح نمی باشد. صرفا بایستی یکی از همان نویسه هایی را که دلخواه تان است، بگشایید و مقابل خود نهاده، از روی هر بخش یا حجمی از آن که مایل هستید بنویسید بلکه سپس، با معجزات اثر گذار آن مواجه شوید.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #8
*_راز در همین یک نکته است_*


اول این حرف مهم تریسی کیدر را بخوانیم:

«برای من، نوشتن اولین پیش‌نویسِ کار واقعاً دشوار است. پیش‌نویس اولیه معمولاً به درد نخور است و بیش از حد طولانی. کاری که من انجام می‌دهم این است که با سرعت تمام می‌نویسم تا فرصت این را پیدا نکنم که بابت نوشتۀ ضعیف‌ام پیشمان شوم. با خودم می‌گویم حداقلش این است که وقت زیادی نگرفت. من معمولاً برای هر کتاب ۱۰ پیش‌نویس می‌نویسم.»
اگر به حرف کیدر و بسیاری از نویسندگان دیگر توجه کنیم می‌بینیم که آن‌ها اذعان می‌کنند که پیش‌نویس اولیه هر نوشته‌ای ضعیف و مغشوش و درهم‌ریخته است.

اما ما در عمل چه می‌کنیم؟ غالباً می‌خواهیم در اولین نشست متنی خوب و اصولی بنویسیم؛ و به خاطر اینکه چنین چیزی عملی نیست سرخورده می‌شویم و خودمان و نوشته‌‌هایمان را زیر سوال می‌بریم.

«نوشته، حین نوشتن شکل می‌گیرد.»
اگر به این نکته توجه عملی و جدی داشته باشیم گام بزرگی برای نویسنده شدن برداشته‌ایم: بهتر است حین نوشتن پیش‌نویس اولیۀ هر متنی با نهایت سرعت پیش برویم و تا حد ممکن دستمان را از قلم یا کیبورد جدا نکنیم.

هنوز مردد هستید؟ دوست دارید با نقل قول دیگری به این شیوۀ کار پایبندتر شوید؟ پس این توصیۀ نویسندۀ رمان «خوشه‌های خشم»، جان اشتیان‌بک را بخوانید:

«آزادانه و تا آن‌جا که ممکن است پیوسته و به‌سرعت بنویس و همۀ چیزها را به روی کاغذ بریز. هیچ‌گاه تصحیح و بازنویسی نکن تا زمانی که کُل کار نوشته شود. بازنویسیِ مرحله به مرحله معلوم شده است که نوعی بهانه برای ادامه ندادن است. این مسئله همچنین جریان و ریتم کار را، که می‌تواند فقط از نوعی تداعی ناآگاهانه با موضوع به دست آید، کُند می‌کند.»
با اینکار «منتقد درون» خودمان را ساکت می‌کنیم، و اجازه نمی‌دهیم نشخوارهای ذهنیِ ناامیدکننده در کارمان وقفه ایجاد کند.

نکتۀ جالب اینجاست که وقتی با این شیوۀ پیش می‌رویم نوشته‌هایمان بهتر می‌شود؛ و عمیقاً درک می‌کنیم که اغلب ایده‌های خوب حین نوشتن الهام می‌شود.

بنابراین به جای اینکه هر بار خودتان را شکنجه کنید و با استرس و نگرانی منتظر جرقه‌ای برای شروع نوشتن باشید، دست به قلم شوید و موضوع نوشتن را در هنگام نوشتن کشف کنید.

مارگریت دوراس گفته بود: اگر بدانم می‌خواهم چی بنویسم، اصلاً چرا باید بنویسم؟

💜بنابراین، گام بعد می‌‌گوید که بایستی حین دست به قلم بردن، ذهن خود را باز بگذاریم تا ایده های خلاقانه خلق کند و از تصحیح حین نوشتن خودداری کنیم؛ اصلاح گر درونمان را به سکوت دعوت کنیم و سپس با پایان پذیرفتن نگاشته، مراحل تصحیح اش را در پیش بگیریم. پس حین به تحریر در آوردن یک نویسه، بی تفاوت باشید به ضعیف یا قوی بودن سطح قلمتان و تنها آنچه از ذهنتان تراوش می‌‌کند را قلم بزنید. بعد تر فرصت ویرایش دارید، اما ایده های نایاب و تشریحات خلاقانه ممکن است بعدتر نیایند.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #9
*_سوال نویسی خلاقانه_*


حتما شما هم از این قبیل سؤال‌ها شنیده‌اید: «اول دیوار بود یا تابلو؟» یا «اول مرغ بود یا تخم مرغ؟»

این سوال‌ها شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد؛ اما طرح آن‌ها می‌تواند محرک خلق ایده‌های تازه باشد.

البته که همۀ سوالات از این جنس نیست. گاهی ساده‌ترین و بدیهی‌ترین سوالات نیز می‌تواند بهانۀ خوبی برای نوشتن متن‌های عمیق و اساسی باشد.

باری، سؤال‌نویسی یکی از بهترین تمرین‌های نویسندگی است. دربارۀ هر چیزی که دوست دارید سؤال طرح کنید؛ سؤالات منطقی و سؤالات فرامنطقی.

سوالات منطقی که تکلیفش روشن است؛ یعنی سوالاتی که می‌توان جواب روشن و مشخصی برای آن‌ها داشت. اما سوالات فرامنطقی از نوعی دیگرند. مثلاً به این دو سوال پابلو نرودا نگاه کنید:

«آیا دود با ابرها گفت‌وگو می‌کند؟»
« آیا اجازه دارم از کتابم بپرسم که حقیقت دارد من او را نوشته‌ام؟»
یا این سوال سهراب سپهری:

«چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟»

این سوالات به تنهایی ارزش ادبی دارند و الزاماً نیازی به پاسخ دادن به آن‌ها نیست. حتی نرودا کتابی با عنوان «سوال‌ها» منتشر کرده که تماماً سوال است و دو سوال بالا را هم از همان کتاب نقل کردم.

مهم این است که خودتان را به پرسیدن سوال عادت بدهید. هر وقت حس کردید ایده ندارید خودتان را مجبور کنید که حداقل ۲۰ سوال مختلف بنویسید. همین تمرین کمک می‌کند تا نوشتن برایتان راحت‌تر شود.

نکته مهم: کیفیت سؤال‌ها را ارزیابی نکنید. مهم طرح مکرر سؤال است.
مرحلۀ بعدی پاسخ دادن به سوال‌هاست. صرفاً به همۀ سؤال‌ها جواب منطقی ندهید. برای خلق اثر ادبی بیشتر به جواب‌های فرامنطقی نیاز دارید. بسیاری از شعرها و داستان‌های خلاقانه پاسخی‌ است به سؤالی که نویسنده برای دریافت جواب آن کنجکاو بوده.

در نهایت اینکه جواب شاعرانه و طنزانه و فیلسوفانه فرقی ندارد. مهم این است که شما هیچ سؤالی را بی‌جواب نگذارید و از دانش و تخیل خودتان برای پاسخ به سؤال‌های استفاده کنید.

با مهارت در پرسشگری در استفاده از تجربۀ زیستۀ دیگران نیز تبحر می‌یابید.
چند نمونه برای تمرین

به سوالات زیر پاسخ نوشتاری بدهید، اما صرفاً به بله و خیر اکتفا نکنید. سعی کنید تا حد ممکن پاسخ خودتان را کِش بدهید و حتی به جاهای دیگر سرک بکشید. هر سوال جرقه‌ای برای خلق سوالات دیگر و رسیدن به هزارها پاسخ گوناگون است.

ترجیح می‌دهید هوش‌تان بیشتر باشد یا زیبایی‌تان؛ یا سر و زبان‌تان؟
فکر می‌کنید خوشبختی را باید یافت یا باید ساخت؟
بیشتر از عقل‌تان فرمان می‌برید یا از قلب‌تان؟
اگر از جنس مخالف بودید، شخصیت‌تان زیاد فرق می‌کرد؟
بیشتر تحت تاثیر کسی قرار می‌گیرید که قدرت بسیار دارد یا کسی که ثروت فراوان اندوخته است؟
به خودِ تلاش برای موفقیت بیش از نتیجه ارج می‌گذارید؟
فکر می‌کنید خوش‌شانس هستید یا بدشانس؟
فکر می‌کنید بیشتر در گذشته زندگی می‌کنید، یا در حال، یا در آینده؟
هیچ‌وقت از شادمانی یک دوست ناراحت شده‌اید؟
معلم بهتری هستید یا شاگرد بهتری؟
فکر می‌کنید بدی مفهومی ذهنی است که ما آن را تعریف کرده‌ایم؟
ترجیح می‌دهید عاشق خوبی باشید یا عاشق خوبی داشته باشید؟
با کسی که عاشقش هستید، اما می‌دانید او کس دیگری را بیش از شما دوست دارد، ازدواج می‌کنید؟
فکر می‌کنید خودتان را بیشتر دوست دارید یا دیگران را؟
زندگی طبق برنامه را ترجیح می‌دهید یا زندگی پر از چیزهای غیرمنتظره را؟
ترجیح می‌دهید در زندگی‌تان، کاری را عالی انجام دهید، یا چند کار را در حد کفایت؟
سر و وضع افراد بر تصور شما دربارۀ آنان تاثیری دارد؟

منبع سوالات: کتاب «آیا…؟ پرسش‌هایی برای ارزیابی ارزش‌های شما» | نوشتۀ ایولین مک فارلین و جیمز سیول |ترجمۀ مریم زویینی | نشر نگارۀ آفتاب | ۱۳۸۳

💜بنابراین گام بعد، که عملا برای مواقعی ب کار میرود ک ایده ای در اختیار نداریم، طرح پرسش است. خواه منطقی و خواه غیر منطقی که پاسخ دادن ب برخی شان تخیلی قوی میخواهد. پس هرگاه خود را تهی از ایده یافتید، بنشینید و صدها پرسش از جنبه های مختلف بپرسید و حتی کیفیت و کمیتشان برایتان مهم نباشد. در انتها به هرکدام پاسخی گسترده بدهید، ن صرفا بله یا خیر. نیازی نیست پاسخ شما منطقی باشد، میتواند خیالی ترین ناممکن باشد که قطعا جرقه ی یک ایده خواهد بود.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #10
*_عدد به عدد پیش بروید_*


ریچارد براتیگان
می‌گوید هفت سال تمرین کردم تا بتوانم نوشتن یک جملۀ درست را یاد بگیرم.

یکی از راه‌های جذاب یادگیریِ بهتر جمله‌نویسی، تفکیک جمله‌ها از یکدیگر است.

این کار ساده است: هر جمله یا پاراگراف کوتاه را در یک خط تازه بنویسید؛ و ترجیحاً عدد بزنید.

عدد زدن برای هر جمله و نوشتن جملات بعدی در سطرهای تازه باعث می‌شود حساسیت بیشتری به ساخت جمله‌ها پیدا کنیم. ضمن اینکه با این شیوه کارکرد و جایگاه هر جمله‌ای روشن‌تر می‌‎شود.

علاوه بر این، نگارش فهرست‌وار جملات، ترس از نوشتن را می‌کاهد؛ بر لذت نوشتن می‌افزاید؛ روند ساختار دادن به نوشته را تسهیل می‌کند؛ و در افزایش سرعت بازنویسی و ویرایش موثر است.

مالکوم گلدول در مسترکلاس نویسندگی خود روش کارش را اینگونه بیان می‌کند:

«من در ابتدا تمام متن کتاب را به صورت جملات جدا از هم می‌نویسم و عدد می‌زنم؛ در نهایت اعداد را از ابتدای جملات حذف می‌کنم و بین جملات و پاراگراف‌ها اتصال ایجاد می‌کنم.»


مثال:

این پیش‌نویس یکی از یادداشت‌های من است:

نمونه متن



صدالبته که گاهی اوقات می‌توان اعداد را حذف نکرد. نگاه کنید به داستان کوتاه از دونالد بارتلمی:


داستان کوتاه کوه شیشه ای از دونالد بارتلمی


نقل از مجموعه داستان کوتاه «پیشگفتاری بر هیچ» نوشتۀ دونالد بارتلمی، ترجمۀ مزدک بلوری، نشر نی

💜مورد بعد، تمرین به روی نگارش جملات است؛ نویسه های ما مفاهیم خود را با جملات نگارش شده می‌‌رسانند. پس چگونگی چینش لغات در یک جمله، از اهمیت زیادی برخوردار است. حال اگر جملات را با شماره بندی، سطر به سطر از یکدیگر جدا سازی کنیم، اهمیت نگارش آن جمله برایمان بیشتر می‌‌شود، چرا که آن جمله را تنها می‌‌بینیم و رسانده شدن مفهوم از بطن همان جمله برایمان ارزشمندتر می‌‌شود؛ بنابراین روی چینش لغاتش بیشتر کار خواهیم کرد. در غایت می‌‌توانیم اعداد را حذف کنیم. این عمل تمرین خوبی برای تقویت جمله نویسی ست.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین