. . .

آموزش چگونه داستان نقد کنیم؟

تالار آموزش نقد نویسی

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #1
- نام داستان: اين مهم است كه عنواني كه نويسنده براي داستان خود برگزيده است داراي ارتباط منطقي با داستان باشد و همچنين با توجه به محتواي داستان از نظر كلامي نيز مناسب باشد. گاهي با توجه به خود داستان لازم است اسمي كاملا ساده و روزمره براي آن انتخاب شود و گاهي با توجه به سطح متفاوت داستان و مطالب ذكر شده در آن نام گذاري بايد از كلمات شكيل تر و سنگين تر استفاده كند.

2- ايده‌ی داستان: ايده‌ی اغلب داستان هاي علمي تخيلي ثابت است و در فانتزي هم كمي اوضاع بهتر است. حال اين استعداد نويسنده است كه از اين ايده چيز جديدي بيرون بكشد و نگاه تازه اي به آن داشته باشد. بنابراين ايده‌ی اوليه‌ی داستان به خودي خود تعيين كننده نيست، بلكه اين چگونگي پرداخت داستاني است كه بيش از ان اهميت مي يابد. ان چه بيشتر به ايده مربوط است نوع نگاه به ان است. مثلا در داستان «كفش» ايده همان ايده‌ی تاثير هوش مصنوعي بر زندگي بشر است، ولي نوع ايده پردازي و نگاه نويسنده شاكله اصلي داستان و جهت گيري آن را متفاوت مي سازد و ما را با داستاني جديد روبه‌رو مي كند.

3- فضاي داستان: منظور شرايط و كلياتي است كه داستان در آن رخ مي دهد. يك نمونه‌ی كاملا ملموس هري پاتر است، داستان كاملا در فضاي جادوگري رخ مي دهد. ديگري ارباب حلقه ها است كه داستان كاملا در محيطي اساطيري دنبال مي شود. يا بنيادهاي آسيموف كه مربوط به زندگي در فضا است يا ريشتر ده كلارك به به زلزله مربوط مي شود. مهمترين نكته در اين ميان فقط و فقط سليقه خواننده است كه از اين فضا خوشش مي آيد يا خير...

4- پرداخت داستان: چگونگي جمله بندي، اوج و فرودها، استفاده به جا و مناسب با توجه به نوع داستان از ديالوگ‌ها، بيان زيبا، ايجاد كشش، ايجاد حس تعليق، فضاسازي، استفاده از كلمات مناسب (ساده براي برخي داستان ها و سنگين تر براي داستاني ديگر كه با توجه به خود داستان بايد تصميم گيري شود.) و عواملي اين چنين پرداخت داستاني را تشكيل مي دهند. گاهي بايد داستان را خيلي نرم و روان بيان كرد، مثلا داستان «كفش» يا «چيزي از طرف شب» نياز با توجه به محتواي موضوعي، به فلسفه بافي ندارد، ولي داستان إآه زمين اگر...» با توجه به كليت داستان فضاسازي جدي تري را طلب مي كند. در داستان «سفرهايي با گربه هايم» بيان داستان كاملا يك نواخت است كه در وهله‌ی اول مي تواند نقطه ضعف به شمار آيد، ولي توجه به اين نكته كه داستان زندگي مردي را بازگو مي كند كه خود از هر گونه خطر كردن به دور است و اين نوع بيان با سبك زندگي شخصيت داستان كاملا همخواني دارد مي تواند عنصر مهمي در تغيير ديدگاه خواننده ايجاد كند. هر چند كه باز هم به سليقه‌ی خواننده است كه تا چه حد در داستان دنبال اوج و فرود باشد، به هر حال يك داستان نمي تواند -مگر وقتي ذاتا مي خواهد چنين باشد، همچون بوف كور- صرفاً خطي باشد. گاهي نيز نويسنده آن قدر محو ايده و فلسفه‌ی داستان است كه از پرداخت داستان دور مي ماند، و گاه برعكس، آن قدر در توصيفات گم مي شود كه حوصله نويسنده را سر مي برد، مثل آن چه در «سقوط» و يا «موشك ران» با آن روبه‌رو مي شويم.
گاهي داستان به جاي تعريف مستقيم از ديالوگ سازي استاده مي كند، مانند ان چه در «پنج ماه زمان تا...» مي بينيم و اين گونه پويايي و فضاسازي داستان خود را بهتر مي نماياند.
 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #2
5- پايان داستان: منطقي بودن، بديع بودن، جذاب بودن، به دور از كليشه و نيز عدم Happy Ending هاي فارسي !! نكته‌ی مهمي است. در خيلي از موراد يك داستان خوب مي تواند با پاياني بد كاملا از بين برود، ولي خيلي كم اتفاق مي افتد كه داستاني بد بتواند پاياني خوب داشته باشد !!

به هر طريق بعد از خواندن هر داستان حسي كه به خواننده منتقل شده است خود بهترين معيار معمول براي نتيجه گيري درباره ضعيف يا خوب بودن پرداخت داستاني است، البته به شرط اين كه مورد تاثير از جانب ساير عوامل قرار نگرفته باشد. مهمترين آن نيز فضاي كلي داستان است كه در بسياري از موارد تنها بر اين مبنا كه داستان جزو علايق خواننده است يا خير بقيه موارد هم به صورت پيش فرض ناديده انگاشته مي شود و به نوعي با گونه اي پيش داوري خواننده داستان را جلو مي برد. بهترين راه براي گريز از اين امر خالي كردن ذهن از هر گونه پيش زمينه‌ی منفي قبل از خواندن داستان است. همچنين پيش زمينه هاي مثبت را هم اغراق نكنيد، مثلا همه‌ی ما مي دانيم كلارك نويسنده بزرگي است، ولي داستان «روحي از گراندبكس» بسيار ضعيف است و حتي عشق به كلارك هم نبايد چشمان خواننده را كور كند كه حتما آن را شاهكار ادبي حساب كند!


نقد به چند روش و در چند سطح نوشته می‌شود:
نقد شرحی: در نوع اول نقد، منتقد نگاه نویسنده به موضوع را باز می‌کند، و شرح و توضیحی بر آن می‌نویسد. شرحی که منتقد می‌نویسد، الزاما نگاه نویسنده به آن موضوع نیست، بلکه می‌تواند بازگو کننده زوایای دیگری از اثر نویسنده باشد. این نوع نقد، در کنار خود اثر، میتواند خواننده را با نگاه دیگری به اثر آشنا کند. این نوع نقد می‌تواند له یا علیه اثر باشد و الزامی ندارد منتقد، به تعریف و تمجید از دیدگاه پدید‌آور بپردازد.

روش دیگر نقد، آن است که منتقد، در سطحی بالاتر از پدیدآورنده اثر، به دنبال نقاط قوت و ضعف کار او می‌گردد و در یک نقد، آنها را مطرح میکند. این نوع نقد، بیشتر در مورد آثاری که قضاوت بر آنها آسانتر باشد، و بررسی اثر از حالت سلیقه‌ای خارج شده و بر اساس معیار و ملاک مشخص انجام شود، قابل اجراست. در خصوص کارهای هنری، این نوع نقد را بر تکنیک هنرمند می‌توان وارد دانست، ولی نقدی که بر نوع نگاه و برداشت هنرمند از جهان می‌شود، از نوع اول است.

در نقد داستان، می‌شود از هر دو دیدگاه وارد شد. در مورد آثار ادبی، حد انتظار خاصی در مورد مسایل فنی اثر ادبی پدیدآمده مورد انتظار است، که در امتیاز دهی اصولی، باید طبق این حدود انتظار که مقیاس برآورد اثر هستند، حرکت کرد.

برای مثال، یک اثر، باید دارای نوعی منطق باشد و بر اساس چهارچوبی حرکت کند. نه فقط آثار رئالیسیتی، حتی آثار سوررئال، فانتزی و یا حتی مالیخولیایی، منطق خاص خود را دارند و این وفاداری به چهارچوب منطقی، اصلی است که نباید زیر پا گذاشته شود.
 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #3
چگونه نقد بنویسیم:
برای نوشتن نقد نوع اول، باید به تخیل خود میدان بدهید. نقد نوع اول نظر منتقد است، پس خجالت نکشید و هر چه فکر می‌کنید بنویسید!

برای نوشتن نقد نوع نوع دوم، اثر را باید خوب مطالعه و بررسی کرده باشید. شاید لازم باشد روی سابقه‌ی پدید‌آور بررسی‌ای انجام بشود، این کار را هم بکنید. از کلیات اثر شروع کنید و به جزئیاتش برسید. نقدهای دیگر را هم بخوانید، و بررسی کنید که آیا با آرای دیگر منتقدان، مخالفید یا موافق، آیا حرف دیگری (چه مخالف، چه موافق) در قبال موضوعاتی که مطرح کرده‌اند، می‌توانید بزنید یا خیر. پاسخهای پدید‌آور به نقدهای دیگر را بررسی کنید، مصاحبه‌هایش را مطالعه کنید، با او صحبت کنید. آرایی را که در اثرش آورده به چالش بکشید، از زیباییهای کارش یاد کنید و از آنها تعریف کنید. بر موضوع اثر تسلط کافی (نه کامل) کسب کنید. در آثار ادبی، شخصیتها و مکانها را یک به یک بررسی کنید. نظر خود را درباره هر یک بنویسید. سعی کنید با استفاده از توصیفات نویسنده، چهره افراد و موقعیت مکان‌ها را برای خود مشخص کنید. به دنبال تناقضات یا توصیفات تکمیل کننده در داستان بگردید، سیر وقایع، تغییرات و تبدیلات اشیاء و افراد را بررسی کنید. انطباق شخصیت افراد با اعمالشان را بسنجید، و از این کارها...! به یاد داشته باشید که یک اثر ادبی، الزاما واجد توصیف و تشریح مکان‌ها و آدم‌ها نیست، و این برای یک اثر، به خودی خود، ضعف و قدرت محسوب نمی‌شود. بسنجید که ایا اجزاء اثر، در جای خود هستند یا خیر. چه چیزی کم یا زیاد است، چه چیزی زائد است، جای چه چیزی خالی‌ست. همه‌ی این موارد را منظم و با طبقه بندی مناسب، لیست کنید. موارد بسیار دیگری هم هست، و لیست شما می‌تواند لیست مفصلی بشود! از زیاد یا کم بودن مواردی که یافته اید، وحشت زده و یا دلسرد نشوید. یافته‌‌هایتان را مرتب کنید و به دنبال چیزهای جدید بگردید. همه‌ چیز را مرتب کنید و به صورت یک مقاله بنویسید. اگر عادلانه و صادقانه کار کرده باشید، یک اثر ارزشمند انتقادی ساخته‌اید... مطمئن باشید به زحمتش می‌ارزد!
 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #4
نقد از منظر هدف و جایگاه منتقد

چکیده:

نقد يك اثر ادبی و به طور خاص داستان، از منظر هدف منتقد، می‌تواند به دو زيرشاخهٔ عمده تقسیم شود. در نوع اول، منتقد آزادانه ارزیابی شخص خود را از اثر هنری اعلام می‌کند. در نوع دوم، منتقد قصد دارد تا خود را به دیدگاه نویسنده نزدیک کند و تحلیلی از اثر ارائه دهد که مخاطب را کمک کند تا با داستان ارتباط برقرار کند.

گروه اول: بیان نظرات با محوریت دیدگاه منتقد

در گروه اول از نقدها، هدف منتقد، اعلام نظر شخصی و بیان برداشت خودش از داستان یا اثر ادبی است. در این گروه از نقد، منتقد آزادانه، نظرات خود را بیان می‌کند و می‌تواند حتی از آوردن دلیل هم خودداری کند. به عبارتی در این دسته،‌ نقد بیشتر جنبهٔ اعلام نظر دارد تا بررسی و تحلیل. به عنوان مثال، ممکن است منتقدی مجموعهٔ نظریات خود را در بارهٔ سری هری‌پاتر اعلام کند. احساس خود را بگوید، اعلام نظر کند که داستان به دل‌ش نشسته‌است یا خیر. تناقضات و معماهای داستان را دنبال کند. در بارهٔ شخصیت‌های داستان ابراز نظر کند و به عبارتی مانند یک "خوانندهٔ ساده" داستان را ارزیابی کند. این نوع نقد، بیشتر همان نتیجهٔ طبیعی و خودبخودی اثر است. هر اثر هنری، به خصوص داستان، قطعاً نظری را در مخاطبان خود بر می‌انگیزاند. نظری که ممکن است ابراز شود یا نشود. این نظر مخلوطی است از دیدگاه شخصی مخاطب، احساسی که در مخاطب ایجاد می‌شود و نیز قوت و ضعف خود اثر. این نقد، ساده‌ترین روش برای دانستن این موضوع است که آیا یک اثر هنری موفق بوده است یا نه. البته باید اضافه کنم که مهم‌ترین عاملی که توسط این نوع نقد ارزیابی می‌شود، همانا جذابیت داستان است. جذابیت یک داستان همان کششی است که داستان در روحیهٔ خواننده‌اش ایجاد می‌کند و او را وا می‌دارد که سیر وقوع حوادث را تعقیب کند. به عنوان مثال داستان‌های پلیسی آگاتاکریستی، داستان‌های سری هری‌پاتر و از این دست، نوعاً آثاری فوق‌العاده جذاب هستند. چیزی که در بارهٔ نقد نوع اول بسیار اهمیت دارد، تعداد نقدهایی است که بر یک اثر می‌شود. به عبارتی نقد نوع اول یک ارزیابی عمومی، یا ارزیابی عموم مخاطبان اثر است. به همین دلیل اعتبار آن با افزایش تعداد منتقدین و نقدها زیاد می‌شود. مثلاً اینکه، پنج یا شش نفر از یک داستان خوش‌شان بیاید، بسیار متفاوت است از اینکه 60 درصد از یک جامعهٔ یک‌صدهزار نفری، این داستان را بپسندند. به این ترتیب منتقدی که به نقد نوع اول، یا به عبارتی بیان دیدگاه و احساس شخصی خود در بارهٔ اثر می‌پردازد،‌ آزاد است تا آن‌طور که صلاح می‌داند نظرات خود را ابراز دارد و این نظر او هم به عنوان یک نظر، محترم و قابل اعتنا است.
 
آخرین ویرایش:

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #5
گروه دوم: تحلیل و ارزیابی داستان با تلاش برای نزدیک شدن به دیدگاه خالق‌اثر

در نقدهای نوع دوم، هدف منتقد چیزی است به غیر از ابراز نظر شخصی. منتقد این بار در مقام یک تحلیل‌گر به اثر نگاه می‌کند. این بار منتقد مانند جواهرشناسی است که قصد دارد عیار جواهری را تعیین کند. در این مقام، منتقد اثر هنری و به خصوص داستان، کاری خطیر را در پیش رو خواهد داشت.
مسلماً هر کس شیوهٔ خودش را برای این کار دارد، اما مواردی وجود دارد که می‌توان به عنوان شاخص تمام نقدهای حرفه‌ای در نظر گرفت.
یک نقد حرفه‌ای کل اثر را در بر می‌گیرد. اگر به طور خاص به داستان توجه کنیم، یک نقد حرفه‌ای از داستان، می‌بایست تمامی عناصر مهم داستان را پوشش دهد. مهم‌ترین عناصری که باید مورد مداقه قرار بگیرند موارد زیر است:

الف) طرح داستان

طرح یک داستان چهار چوب یا بدنه‌ای است که داستان بر روی آن سوار می‌شود. طرح داستان به زبان ساده، همان خلاصهٔ داستان است. چیزی است که اگر کسی بخواهد داستان را به صورت اجمالی برای دوستان‌ش تعریف کند، آن را می‌گوید. طرح داستان می‌تواند ماجرای داستان باشد، یا فضای داستان یا هر چیز دیگری. طرح داستان "پیرمرد و دریا" می‌شود:
« پیرمردی برای صید یک ماهی بزرگ با قایق خود به دریا می‌رود، با ماهی می‌جنگد و بعد از آنکه ماهی را صید کرد، قصد می‌کند تا به ساحل باز گردد. اما بمبک‌ها در راه ماهی را می‌خورند.»

ب)فضای داستان

فضای داستان به خصوص در داستان‌های ژانر علمی‌تخیلی و فانتزی بسیار اهمیت دارد. فضای داستان شامل جغرافیای داستان و زمان وقوع داستان است. فضای داستان هم‌چنین بسیار متاثر می‌شود از زمان و مکان‌هایی که در آنها حوادث اصلی داستان اتفاق می‌افتد. فضای داستان "پیرمرد و دریا" به سادگی هرچه تمام‌تر «یک قایق ماهی‌گیری و دریای بیکران» است و کل داستان در یک یا دو روز اتفاق می‌افتد. در عوض فضای داستان "ارباب حلقه‌ها" «دنیایی است خارج از دنیای معمول، با قوانین جادویی. موجودات و اماکن ناشناخته و بدیع نویسنده. به عبارت بسیار ساده، یک فضای فانتزی!» حوادث داستان هم در مدت زمان زیادی رخ می‌دهند؛ چندین سال. بیشتر داستان در دشت‌ها، جنگل‌ها و کوهستان‌ می‌گذرد.
 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #6


ج)شخصیت‌پردازی

شخصیت‌های یک داستان، خلق‌کنندگان ماجرای داستان هستند. الزامی ندارد که تمام شخصیت‌ها جاندار باشند. گاهی یک شی،‌ مهم‌ترین شخصیت یک داستان می‌شود. در داستان ارباب حلقه‌ها، خود حلقه، دارای شخصیت است. هم‌چنین در اغلب داستان‌ها شخصیت‌های محوری و شخصیت‌های جانبی وجود دارد. در بعضی داستان‌ها، شخصیت‌ها در قالب قهرمان و ضدقهرمان پدیدار می‌شوند و داستان حول نزاع این دو گونه شکل می‌گیرد.

د) فرم یا صورت ظاهری داستان

زبانی که نویسنده برای بیان اثرش به کار می‌برد، شیوهٔ نگارش، توصیفات، آهنگ کلام و در یک کلام آنچه که یک خواننده از داستان می‌بیند و می‌خواند، فرم داستان هستند. تمام تکنیک‌های فن بیان، مربوط به فرم داستان می‌شود.

ه)محتوی داستان

محتوی یک داستان، موضوعی است که نویسنده قصد دارد تا مخاطب را از آن آگاه کند. این محتوی می‌تواند یک احساس بدیع باشد یا مفهومی فلسفی. هم چنین می‌توان یک پیغام اخلاقی ساده باشد، یا اینکه تنها مشغول کردن مخاطب باشد. به هر حال،‌ محتوی داستان معمولاً همان چیزی است که نویسنده را وا می‌دارد تا داستان را خلق کند.
یک نقد حرفه‌ای، حداقل این پنج مورد را مورد مداقه قرار می‌دهد. در این مقام، منتقد سعی می‌کند تا هر چه بیشتر دیدگاه خود را به نویسنده اثر هنری نزدیک کند و هر یک از بخش‌های اثری هنری را به طور مجزا و نیز ترکیب‌ آنها را در کل، مورد بررسی و قضاوت قرار دهد. قضاوتی که منتقد در این جا می‌کند، یک ابراز نظر صرف نخواهد بود، بلکه منتقد خود را ملزم می‌داند تا دلایل‌ش را برای این قضاوت اعلام کند. منتقد بیان می‌کند که چه مسیری را طی کرده است تا در بارهٔ اثر به این نتیجه رسیده است. در اینجا، منتقد نقاط ضعف و قوت اثر را یک بار به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار می‌دهد. سپس ترکیب این نقاط را باهم به صورت کل در نظر می‌گیرد و نظر خود را دربارهٔ کل اثر اعلام می‌کند.
این نقد می‌تواند به نویسنده کمک کند تا کار خود را پیشرفت دهد، هم‌چنین با انجام تحلیلی که بر روی نوشتار انجام می‌گیرد، کمکی است به مخاطبِ اثر، تا مخاطب بتواند بهتر با مفاهیم نوشته ارتباط برقرار کند.

 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
923
امتیازها
308

  • #7
جمع‌بندی:

بسته به هدف منتقد، دو نوع نقد می‌تواند تمیز داده شود. یکی نقدی که در آن منتقد نظر خود را دربارهٔ اثر آزادانه بیان می‌کند و این نظر نتیجهٔ تاثیری است که داستان بر مخاطب می‌گذارد. دیگری نقدی است که منتقد در آن قصد دارد داستان را شناخته و تحلیل کند. در این مورد منتقد می‌بایست حداقل در پنج حوزهٔ طرح داستان، فضای داستان، شخصیت‌پردازی، فرم و محتوی، اثر هنری را مورد بررسی قرار دهد.

مهم‌ترین محصول نقدهای نوع اول،‌ برآورد جذابیت اثر و مخاطب‌پسندی آن است.

در نقدهای نوع دوم، محصول کار، شیوه‌ای است برای برقرار کردن ارتباط بین مخاطب و اثر هنری و نیز اعتبارسنجی کیفیت اثر از منظر غنای ادبی.

دنی کوبریک

...
1- شخصيت و قهرمان(شخصيت پردازي): قهرمانان و شخصيت هاي داستان كساني(اشيائي)كه با رفتارها و گفتارهاي خود داستان را به وجود مي آورند.آن ها از آغاز تا پايان داستان ثابت و بدون تغيير حضور دارند و گاه بر اثر عوامل گوناگون، به تدريج يا به طور ناگهاني فضاي داستان را تر ك مي كنند.
2- راوي داستان يا زاويه ي ديد(ــــــــــ): هر داستان به شيوه اي مطرح مي شود و گاه از چند شيوه براي روايت داستان استفاده مي شود.معمول ترين شيوه ي روايت داستان استفاده اول شخص(من) يا سوم شخص(او) است. در روايت اول شخص، نويسنده يكي از شخصيت هاي داستان و گاه قهرمان داستان است. اما در سوم شخص، نويسنده بيرون داستان قرار دارد و گزارش مي دهد.به اين نوع روايت «داناي كل» نيز اطلاق مي شود.
3- هسته يا طرح داستان(طرح داستان): ... (مانند آنچه قبلا گفته شد)
4- دورن مايه(محتوي داستان):فكر اصلي و مسلط بر هر اثر است و نويسنده آن را در داستان اعمال مي كند. درون مايه فكر اصلي و مسلط بر هر اثر است و نويسنده آن را در داستان اعمال مي كند. درون مايه در واقع جهت فكري و ادراكي نويسنده را نشان مي دهد.
5- لحن(فرم يا صورت ظاهري داستان):ايجاد فضا در كلام است. شخصيت ها خود را به وسيله ي زبان معرفي مي كنند و به خواننده مي شناسانن
د.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین