- شناسه کاربر
- 72
- تاریخ ثبتنام
- 2020-10-12
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 21
- نوشتهها
- 212
- پسندها
- 1,063
- امتیازها
- 163
- سن
- 20
- محل سکونت
- جایی که شاد باشم!
?به نام خداوند لوح و قلم ?
نقد اولیه رمان 2? ?
5--
.جلد رمان:
جلد رمان ، بیلبورد آن است و حتی بدون اینکه خواننده یا نویسنده آن را بشناسد، باعث ایجاد توقع در خواننده میشود. در حالی که اگر خواننده کتابی را با پوشش ساده و آماتور ببیند، معتقد است که محتوای کتاب نیز ضعیف است.
اولین قسمت کتاب که خواننده با آن در ارتباط است، جلد روی کتاب است.این قسمت باید شامل نام نویسنده ، عنوان کتاب و موضوع از لحاظ دسته بندی باشد و تصاویر و فونت انتخاب شده باید بهترین کیفیت را داشته باشند و در سریع ترین زمان با مخاطب شما ارتباط برقرار کنند.
★.هم خوانی با ایده رمان:
هر رمانی بر حسب ماهیت دارای یک جلد است. جلد رمان در واقع همان لباسی است که در نگاه اول هویت و شخصیت کتاب را میسازد. پس از آن محتوای کتاب است که مشخص میکند ظاهر کتاب متناسب با درون آن خواهد بود یا خیر.
در طراحی پشت جلد رمان بهتر است رمان به صورت خلاصه شرح داده شود و حتی می توان خود نویسنده را نیز به صورت خلاصه معرفی کرد. باید سعی شود در خلاصه نویسی پشت کتاب جملات به نحوی نوشته شود که تمامی سوالات یا اطلاعات مورد نیاز در مورد رمان را به مخاطب برساند. و همچنین جلد رمان باید متناسب با ایده و محتوای رمان باشد به گونهای که خواننده با دیدن آن با صحنههای رمان آشنا شود.
★.ترکیب رنگی جلد:
رنگهایی که در جلد به کار میرود باید با ژانر هماهنگی داشته باشد برای مثال: استفاده از رنگهای شاد در جلد ژانر عاشقانه و طنز را نشان میدهد.
★.کیفیت عکس و زیبایی جلد:
عکس موجود در جلد باید واضح باشد تا به زیبایی جلد بیافزاید.
?
6--
شروع رمان:
پاراگراف اول هر رمانی، حکم دروازهی ورود به جهان آن رمان را دارد، جهانی که هر نویسندهای در پی ترغیب خواننده به ورود به آن است. اگر داستان به گونهای آغاز شود که خواننده تمایل پیدا کند به جهان خیالینِ آن وارد شود، خواننده آن داستان را تا به انتها خواهد خواند. اما اگر پاراگراف اول جذابیت لازم برای ترغیب خواننده به ادامه دادن خواندن داستان را نداشته باشد، خواننده یا در همان ابتدای داستان و یا در اواسطش دست از خواندن میکشد؛ بنابراین اولین پاراگرافی که می نویسی نقش خیلی مهمی در جذب خوانندگان دارد و نباید با موضوع های تکراری شروع شود چون خواننده با خواندن اولین پاراگراف به یاد رمان دیگری میافتد و از خواندن رمان دست میکشد. شروع رمان باید با یک «قلاب» خواننده را به دام بیندارد و هم اینکه لازم نیست جذابیتهای داستان را مثل بمب در ابتدای داستان منفجر کنید.
?
7--
سیر رمان
سیر رمان باید به گونه استاندارد باشد یعنی از روی حوادث و اتفاقات درون رمان با توصیف مناسب عبور کرد زیرا اگر سیر رمان کند باشد باعث خستگی ذهن خواننده می شود و اگر هم به تندی باشد باز هم خستگی خواننده را به دنبال دارد. بلکه باید حوادث درون رمان را به گونهای باشد که باعث شود قدرت تخیل خواننده افزایش پیدا کند و حضور خود را در آن حوادث احساس کند.
بنابراین برای داشتن یک سیر متعادل نباید حوادث را در ابتدا مثل بمب فنجر کنید پس نیاز به اندکی صبر دارد.
?
8--
عناصر مهم رمان:
عناصر رمان برابر با اجزای تشکیل دهنده داستان.
عناصر مهم داستان عبارتند از:
★.پیرنگ:
در حقيقت اين عنصر بمنزله چارچوب و اسکلت داستان است که شش عنصر گره افکني، کشمکش، هول و ولا، بحران، نقطه اوج و گره گشايي را در بر مي گيرد. نقد عنصر مذکور جهت پرده برداشتن از لايه هاي ساختار کلي داستان از اهميت ويژه اي برخوردار است.
پیرنگ به یک سری حوادث مرتبط به هم گفته می شود که یا زایده ی تخیل نویسنده هستند یا واقعیت دارند و به صورت قصه در می آید.پیرنگ در ادب داستانی، ساختمان و اسکلت بندی یک داستان است و همچنین آن را نقشه رمان یا داستان مینامند.
پیرنگ دو نوع می باشد
¹.پیرنگ باز: در این نوع پیرنگ نویسنده علاقه ای به گره گشایی و حل مسائل ندارد و آن را به عهده ی خواننده قرار می دهد.
².پیرنگ بسته: این نوع پیرنگ در رمان هایی مورد استفاده قرار می گیرد که ژانر پلیسی داشته باشند و محتوا اسرار آمیز باشد.
?
★.زاویه دید:
زاويه ديد، دريچه اي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد و همچنین «ذهنی»است که موضوع با توجه به احساس نویسنده مطرح خواهد شد.در داستان و رمان، زاویه دید موقعیت راوی در توصیف وقایع است؛ زاویه دید ازین جهت دارای اهمیت است که تمام داستان شما از فیلتر این زاویه دید عبور می کند. هر چیزی در داستان شما باید از یک زاویه دید ارائه شود.
?
★.لحن:
حالتی که در یک متن ادبی، نظرش را برای شنونده بیان میکند. لحن سخن او احساسش را نسبت به مخاطبش بیان میکند.
لحن شیوه ی پرداخت نویسنده نسبت به موضوع داستانش است. لحن در داستان همانند صدای گویندهای است كه نماینده ی حالات گوناگون در بیان است و همچنین لحن، آهنگ نویسنده است و میتواند صورت های گوناگون به خود بگیرد و خندهدار، گریهآور، جدی یا طنزآمیز باشد.
لحن، شیوة بیان هر شخصیت است که حاصل تجربیات شخصی، اجتماعی و روحیات و عواطف درونی است.
توی رمان دوتا لحن ادبی و محاوره ای وجود داره که اگر لحن ادبی و محاوره ای با هم باشه باید توانست این تعادل بینشون رو برقرار کرد، در مونولوگ ها به صورت ادبی و در دیالوگ ها به صورت محاوره ای بیان شود.
?
★.فضا:
احساس، حالت و كیفیتی ملموس كه به ادراك فوق حسی و همچنین حسی متوسل میشود و اثر هنری آن را ایجاد میكند.فضا در رمان، احساسی هست که نسبت به صحنه های مختلف داریم و در فضا سازی باید از آنچه در صحنه وجود دارد و احساس برانگیز است استفاده کرد.
مثل: سردی و گرمی، زبری و نور و تاریکی و ...
و در فضا سازی باید حوادث به خوبی توصیف شود و هماهنگی ای بین زمان و نظم حوادث ایجاد شود، اسم های زیبا برای مکان و اشیاء انتخاب شود.
فضا خلأی است که میتواند شیئی را در خود جای دهد یا از چیزی آکنده شود. فضا موجودیتی نیست که تعریف دقیق و مشخصی داشته باشد، با این حال قابل اندازهگیری است.
?
★.شخصیت:
یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در رمان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در رمان ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی ، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد.
یکی از عناصر مهم بعد از پیرنگ، شخصیت و شخصیت پردازی در داستان است. پرداختن به این امر دشوارتر از پیرنگ است چرا که کارهای یک شخصیت می تواند
مورد تقلید و تکرار قرار گیرد و تاثیر بسزایی بر روی خواننده بگذارد. هر داستانی شخصیتهای اصلی و فرعی دارد. مهم است که شخصیتهای داستان شما جذاب باشند و به درستی معرفی شوند.
ما شش نوع شخصیت داریم که عبارتند از:
*.شخصیت قالبی: شخصیت هایی با الگوهای قابل پیش بینی هستند.یعنی ما می توانیم طرز عمل و نوع رفتارشان را تا حدودی پیش بینی کنیم.
*.شخصیت نمادین : به نویسنده کمک می کند تا مفاهیم اخلاقی را در قالب عمل در آورد.
*.شخصیت تمثیلی: شخصیت های جانشین شونده، تمثیلی نام دارند. یعنی شخصیتی که جانشین خلق و خو می شود.
*.شخصیت قراردادی: کسانی هستند که طبق یک قرار داد نانوشته، از ویژگی های یکسان برخوردار هستند.و خلق و خوی قدیمی دارند.
*.شخصیت نوعی: نشان دهنده خصوصیات گروه یا طبقه ای از مردم است که او را از دیگران متمایز می کند.
*.شخصیت همه جانبه: شخصیت هایی که دست نویس نویسنده هستند.
?
تهیه و نوشته شده توسط شیدا و نگار
نقد اولیه رمان 2? ?
5--
.جلد رمان:
جلد رمان ، بیلبورد آن است و حتی بدون اینکه خواننده یا نویسنده آن را بشناسد، باعث ایجاد توقع در خواننده میشود. در حالی که اگر خواننده کتابی را با پوشش ساده و آماتور ببیند، معتقد است که محتوای کتاب نیز ضعیف است.
اولین قسمت کتاب که خواننده با آن در ارتباط است، جلد روی کتاب است.این قسمت باید شامل نام نویسنده ، عنوان کتاب و موضوع از لحاظ دسته بندی باشد و تصاویر و فونت انتخاب شده باید بهترین کیفیت را داشته باشند و در سریع ترین زمان با مخاطب شما ارتباط برقرار کنند.
★.هم خوانی با ایده رمان:
هر رمانی بر حسب ماهیت دارای یک جلد است. جلد رمان در واقع همان لباسی است که در نگاه اول هویت و شخصیت کتاب را میسازد. پس از آن محتوای کتاب است که مشخص میکند ظاهر کتاب متناسب با درون آن خواهد بود یا خیر.
در طراحی پشت جلد رمان بهتر است رمان به صورت خلاصه شرح داده شود و حتی می توان خود نویسنده را نیز به صورت خلاصه معرفی کرد. باید سعی شود در خلاصه نویسی پشت کتاب جملات به نحوی نوشته شود که تمامی سوالات یا اطلاعات مورد نیاز در مورد رمان را به مخاطب برساند. و همچنین جلد رمان باید متناسب با ایده و محتوای رمان باشد به گونهای که خواننده با دیدن آن با صحنههای رمان آشنا شود.
★.ترکیب رنگی جلد:
رنگهایی که در جلد به کار میرود باید با ژانر هماهنگی داشته باشد برای مثال: استفاده از رنگهای شاد در جلد ژانر عاشقانه و طنز را نشان میدهد.
★.کیفیت عکس و زیبایی جلد:
عکس موجود در جلد باید واضح باشد تا به زیبایی جلد بیافزاید.
?
6--
شروع رمان:
پاراگراف اول هر رمانی، حکم دروازهی ورود به جهان آن رمان را دارد، جهانی که هر نویسندهای در پی ترغیب خواننده به ورود به آن است. اگر داستان به گونهای آغاز شود که خواننده تمایل پیدا کند به جهان خیالینِ آن وارد شود، خواننده آن داستان را تا به انتها خواهد خواند. اما اگر پاراگراف اول جذابیت لازم برای ترغیب خواننده به ادامه دادن خواندن داستان را نداشته باشد، خواننده یا در همان ابتدای داستان و یا در اواسطش دست از خواندن میکشد؛ بنابراین اولین پاراگرافی که می نویسی نقش خیلی مهمی در جذب خوانندگان دارد و نباید با موضوع های تکراری شروع شود چون خواننده با خواندن اولین پاراگراف به یاد رمان دیگری میافتد و از خواندن رمان دست میکشد. شروع رمان باید با یک «قلاب» خواننده را به دام بیندارد و هم اینکه لازم نیست جذابیتهای داستان را مثل بمب در ابتدای داستان منفجر کنید.
?
7--
سیر رمان
سیر رمان باید به گونه استاندارد باشد یعنی از روی حوادث و اتفاقات درون رمان با توصیف مناسب عبور کرد زیرا اگر سیر رمان کند باشد باعث خستگی ذهن خواننده می شود و اگر هم به تندی باشد باز هم خستگی خواننده را به دنبال دارد. بلکه باید حوادث درون رمان را به گونهای باشد که باعث شود قدرت تخیل خواننده افزایش پیدا کند و حضور خود را در آن حوادث احساس کند.
بنابراین برای داشتن یک سیر متعادل نباید حوادث را در ابتدا مثل بمب فنجر کنید پس نیاز به اندکی صبر دارد.
?
8--
عناصر مهم رمان:
عناصر رمان برابر با اجزای تشکیل دهنده داستان.
عناصر مهم داستان عبارتند از:
★.پیرنگ:
در حقيقت اين عنصر بمنزله چارچوب و اسکلت داستان است که شش عنصر گره افکني، کشمکش، هول و ولا، بحران، نقطه اوج و گره گشايي را در بر مي گيرد. نقد عنصر مذکور جهت پرده برداشتن از لايه هاي ساختار کلي داستان از اهميت ويژه اي برخوردار است.
پیرنگ به یک سری حوادث مرتبط به هم گفته می شود که یا زایده ی تخیل نویسنده هستند یا واقعیت دارند و به صورت قصه در می آید.پیرنگ در ادب داستانی، ساختمان و اسکلت بندی یک داستان است و همچنین آن را نقشه رمان یا داستان مینامند.
پیرنگ دو نوع می باشد
¹.پیرنگ باز: در این نوع پیرنگ نویسنده علاقه ای به گره گشایی و حل مسائل ندارد و آن را به عهده ی خواننده قرار می دهد.
².پیرنگ بسته: این نوع پیرنگ در رمان هایی مورد استفاده قرار می گیرد که ژانر پلیسی داشته باشند و محتوا اسرار آمیز باشد.
?
★.زاویه دید:
زاويه ديد، دريچه اي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد و همچنین «ذهنی»است که موضوع با توجه به احساس نویسنده مطرح خواهد شد.در داستان و رمان، زاویه دید موقعیت راوی در توصیف وقایع است؛ زاویه دید ازین جهت دارای اهمیت است که تمام داستان شما از فیلتر این زاویه دید عبور می کند. هر چیزی در داستان شما باید از یک زاویه دید ارائه شود.
?
★.لحن:
حالتی که در یک متن ادبی، نظرش را برای شنونده بیان میکند. لحن سخن او احساسش را نسبت به مخاطبش بیان میکند.
لحن شیوه ی پرداخت نویسنده نسبت به موضوع داستانش است. لحن در داستان همانند صدای گویندهای است كه نماینده ی حالات گوناگون در بیان است و همچنین لحن، آهنگ نویسنده است و میتواند صورت های گوناگون به خود بگیرد و خندهدار، گریهآور، جدی یا طنزآمیز باشد.
لحن، شیوة بیان هر شخصیت است که حاصل تجربیات شخصی، اجتماعی و روحیات و عواطف درونی است.
توی رمان دوتا لحن ادبی و محاوره ای وجود داره که اگر لحن ادبی و محاوره ای با هم باشه باید توانست این تعادل بینشون رو برقرار کرد، در مونولوگ ها به صورت ادبی و در دیالوگ ها به صورت محاوره ای بیان شود.
?
★.فضا:
احساس، حالت و كیفیتی ملموس كه به ادراك فوق حسی و همچنین حسی متوسل میشود و اثر هنری آن را ایجاد میكند.فضا در رمان، احساسی هست که نسبت به صحنه های مختلف داریم و در فضا سازی باید از آنچه در صحنه وجود دارد و احساس برانگیز است استفاده کرد.
مثل: سردی و گرمی، زبری و نور و تاریکی و ...
و در فضا سازی باید حوادث به خوبی توصیف شود و هماهنگی ای بین زمان و نظم حوادث ایجاد شود، اسم های زیبا برای مکان و اشیاء انتخاب شود.
فضا خلأی است که میتواند شیئی را در خود جای دهد یا از چیزی آکنده شود. فضا موجودیتی نیست که تعریف دقیق و مشخصی داشته باشد، با این حال قابل اندازهگیری است.
?
★.شخصیت:
یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در رمان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در رمان ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی ، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد.
یکی از عناصر مهم بعد از پیرنگ، شخصیت و شخصیت پردازی در داستان است. پرداختن به این امر دشوارتر از پیرنگ است چرا که کارهای یک شخصیت می تواند
مورد تقلید و تکرار قرار گیرد و تاثیر بسزایی بر روی خواننده بگذارد. هر داستانی شخصیتهای اصلی و فرعی دارد. مهم است که شخصیتهای داستان شما جذاب باشند و به درستی معرفی شوند.
ما شش نوع شخصیت داریم که عبارتند از:
*.شخصیت قالبی: شخصیت هایی با الگوهای قابل پیش بینی هستند.یعنی ما می توانیم طرز عمل و نوع رفتارشان را تا حدودی پیش بینی کنیم.
*.شخصیت نمادین : به نویسنده کمک می کند تا مفاهیم اخلاقی را در قالب عمل در آورد.
*.شخصیت تمثیلی: شخصیت های جانشین شونده، تمثیلی نام دارند. یعنی شخصیتی که جانشین خلق و خو می شود.
*.شخصیت قراردادی: کسانی هستند که طبق یک قرار داد نانوشته، از ویژگی های یکسان برخوردار هستند.و خلق و خوی قدیمی دارند.
*.شخصیت نوعی: نشان دهنده خصوصیات گروه یا طبقه ای از مردم است که او را از دیگران متمایز می کند.
*.شخصیت همه جانبه: شخصیت هایی که دست نویس نویسنده هستند.
?
تهیه و نوشته شده توسط شیدا و نگار
انجمن نویسندگی رمانیک
انجمن رمان نویسی رمانیک ، داستان نویسی و کتابخوانی - تایپ رمان - نوشتن رمان - دانلود رمان - بهترین انجمن رمان نویسی و نویسندگی - رمان آنلاین
romanik.ir
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نام موضوع : پایه های نقد (2)....با توضیح کامل
دسته : آموزش نقد نویسی