به نام خدا!
سلام خدمت شما نویسندهی گرامی و خسته نباشید میرسانم به عرض قلمتان.
نقد دلنوشتهی خانهی غم زده اثر خانم مهدیه مومنی.
منتقد: رُمَیصا.پَکس
نام اثر:
نویسندهی عزیز، نامی که شما برای نوشتهیتان انتخاب کردهاید؛ در نگاه اول، زیبا است اما گیرا نه! در واقع یک خواننده تا آن اندازه که باید و شاید جذب نام انتخابی شما برای نوشتهتان نمیشود. نام انتخابی شما، از نظر همخوانی با ژانر بررسی شد و با توجه به اطلاعات بنده و نظر شخصی و نوشتهی شما؛ نام انتخابی با ژانر تناسب دارد، یعنی نامی که انتخاب کردهاید، جلوهی زیادی از "تراژدی" دارد و به خوبی این ژانر انتخابی را بازتاب میکند. ژانر "عاشقانه" اگر با دید یک نویسنده به این نام نگاه کنم، میتوانم بگویم که میشود
رنگ و بویی از ژانر عاشقانه را در آن پیدا کنم. "خانهی غم زده" میتواند اشاره به قلب یک عاشق داشته باشد یا یک عشق یکطرفه و بی سرانجام که دنیای اطراف شخصیت را مانند خانه ای غم زده جلوه میدهد. اما اگر با دید عادی یک خواننده به نام انتخابی شما نگاه کنم، باید بگویم ژانر عاشقانه در آن به خوبی گنجانده نشده.
از نظر هماهنگی و تناسب با متن؛ نام انتخابی شما فقط با مقدمهتان نزدیکی دارد و سایر نوشتههای دیگر این نوشته، با نام انتخابی بیگانه هستند.
نظر
منتقد: به نظر بنده نام انتخابی شما جدا از اینکه باید با متن سازش داشته باشد؛ باید با حس و حالی درونی شما گنجانده شود. یعنی به شما اشاره داشته باشد چون غالبا نوشته شما به احساسات خودتان اشاره دارد و تشبیهی در نوشته وجود ندارد که حاکی از یک خانهی غم زده باشد به استثنای مقدمه.
مقدمه:
مقدمهی انتخابی شما؛ با نام انتخابی اثر، سازش کمی داشته و با ژانر عاشقانه هم هماهنگی دارد اما ژانر تراژدی نه!
اصولا ژانر تراژدی اشاره به غم و یاسی ژرف دارد در حالی که نوشتهی مقدمهی شما، نوید امید و شادی میدهد.
نوشتهی مقدمهی شما با نام انتحابی نوشته، مطابقت ندارد! زیرا نام اثر غمیگن است و یاس در آن پیدا در حالی که مقدمهی انتخابی سراسر شادی و امید است.
مقدمهی اثر با سایر نوشتههای اثر هم مطابقت ندارد به همان دلایلی که در بالا ذکر شده است.
شروع:
شروع یک نوشتهی در واقع یکی از مهمترین بخشهای نوشتن است. زیرا قدرت جذب یا دفع خواننده را دارد.
شروع نوشتهی شما؛ سطحی پایینتر از معمول داشت. نویسندهی عزیز، شروع نوشتن یک اثر، باید ارتباط مستقیم با "نام اثر" و ژانرهای انتخابی داشته باشد و نوید باقی نوشته را بدهد.
شروع نوشتهی شما مستقل بود. یعنی جوری نبود که بشود از طریق آن حال و هوای سایر قسمتهای نوشته را حدس زد.
شروع با ژانرهای انتخابی، نام و مقدمه مغایرت داشت.
سیر:
سیر نوشتهی شما گاه در سطح معمولی پیش میرفت و گاه کند میشد.
این سطح کند، به شدت احساس شده و خواننده را دلزده میکند.
احساس یاس را به خوبی میتوان از سیرتان گرفت اما غم نه. احساس دلزدگی نسبت به باقی نوشته را به خواننده داده و هیچ هیجانی به نوشته نمیدهد.
آرایههای ادبی:
آرایه ادبی بسیار کم به چشم میخورد و گاه حتی حس نمیشوند.
توضیفات::
توصیفات بسیار ضعیف بوده و حال و هوای نویسنده برای خواننده قابل درک نیست به جز یاس مفرط!
جهان ما در این نوشته به قلم کشیده شده اما توصیف چندانی ندارد که خواننده بتواند دیدگاه نویسنده را حدس بزند.
توصیفات با نام اثر مغایرت دارد!
توصیفات با مقدمهی اثر مغایرت دارد!
شروع نوشتهی شما هم توصیف کمی دارد و خیلی سریع از روی آن گذشته اید.
نظر
منتقد: برای بهتر شدن کارتان، باید حس و حال خود و اطرافتان را با استفاده از آرایه بیان کنید. بیشتر به اطرافتان دقت کنید. عمیق تر به احساستان توجه کنید.
سعی کنید برای نوشتهتان از کلمات جدید استفاده کنید.
علائم نگارشی:
این مورد به خوبی رعائت نشده بود و بارزترین آن نیم فاصلهها بودند.
نثر و لحن:
ثابت و بدون تغییر!
فضاسازی:
با توجه به نام انتخابی شما برای اثر؛ انتظار میرود فضاسازی را به طور درست انجام دهید. فضاسازی میتواند توصیف یک خانه باشد یا حتی توصیف درست باورهای خودتان در چارچوب احترام به هنجارها.
فضای نوشته متغیر بود و امکان انس گرفتن خواننده با نوشته را از آن میگرفت.
شخصیت پردازی:
به عقیدهی برخی شخصیت پردازی فقط مربوط به انسان است در حالی که اینطور نیست. شخصیت اصلی یک نوشته میتواند حتی یک حلقه باشد مانند فیلم ارباب حلقهها یا یک قالیچه یا حتی یک حس باشد.
شخصیت پردازی شما در این نوشته؛ سطحی ضعیف داشت. در مورد احساسات خودتان و بالطبع خودتان بود اما شما فقط سخن از ناامیدی را به میان آورده بودید و این حس را خیلی خوب به خواننده دادید.
میتوانستید بخشهای دیگری از باورها و اعتقاداتتان را هم در میان کلمات بگنجانید.
میشد بیشتر دنیا را توصیف کنید.
آدمها؛ اشیاء، احساسات، کنشها، واکنشها و...
این مورد بسیار ضعیف اعمال شده بود.
در آخر پیشنهاد
منتقد:
در انتخاب نام
دلنوشته تجدید نظر شود.
آرایههای ادبی بیشتر اعمال شود.
توصیفات بیشتر، فضاسازی و شخصیت پردازی بیشتر اعمال شود.
سیر حالت نوسانی داشته باشد یعنی گاهی تند با هیجان و گاهی کند با یاس.
ژانر اجتماعی به ژانرهایتان اضافه شود
توصیفات شما از احساسات مطابق نظر شخصی بود اما تاکید بسیاری روی آن داشتهاید که این میتواند نوعی بیاحترامی به احساسات دیگران تلقی شود.
تگ صلاحدید
منتقد: برنزی
رده سنی: نوجوانان
قلمتان مانا!
@Nil@85 پایان کار