. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی سریال *شاهگوش*

تالار سینما و تئاتر

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #1
سریال‌های «GEM» هرچقدر هم که غیراخلاقی باشند تکلیف‌شان با مخاطب روشن است؛ آنها که این سریال‌ها را روی آنتن می‌فرستند نه ادعای فرهنگ‌سازی دارند، نه به دنبال اعتلای نام هنر ایرانی در آن سوی آب‌هایند و نه از نظر اخلاقی و عقیدتی پای‌بندی خاصی به آموزه‌های دینی نشان داده‌اند. آنها فهمیده‌اند مخاطب امروز ایران که خسته از کار روزانه به خانه می‌رسد نه دنبال پند اخلاقی است، نه به دنبال تماشای خنده‌های دندان‌نمای مرجانه گلچین و نه به دنبال دیدن استهزای یکی از خوانندگان محبوبش توسط بازیگری تازه به دوران رسیده!...

دومین قسمت مجموعه «شاهگوش» را با این امید خریدیم که شاید حضور فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ بی رمقی قسمت اول را تا حدی جبران کند اما فقط تماشای 5 دقیقه ابتدایی این قسمت کافی بود تا امیدمان نومید شود! نومیدی نه از این بابت که با 3 هزارتومان می شد دو دی.وی.دی روز هالیوود مثل «پیشخدمت» و «حاشیه اقیانوس» را خریداری کرده و آنها را تماشا کرد بلکه نومیدی از کارگردانی به نام داوود میرباقری که خاطره ها ازش داریم.

آیا واقعا این میرباقری است که چنین شلخته و بی نظم بازیگران را جلوی دوربین برده و اغلب سکانسها را با تکیه بر بداهه های آنها رقم می زند؟ آیا این میرباقری است که تیپهای کلیشه ای که از سیروس گرجستانی و مرجانه گلچین در سریالهایی مانند «بزنگاه» و «زن بابا» دیده بودیم را مرتب تکثیر می کند؟! آیا این میرباقری است که حتی یک پرداخت جزیی برای کاراکتری که بنا بود استهزای «ابی» باشد فراهم نکرده و دست تنابنده را باز گذاشته تا هر شکلکی که می خواهد جلوی دوربین درآورد؟ آیا این داوود میرباقری بوده که حتی از پس قرار دادن درست هنروران مقابل دوربین برنیامده است؟ آیا میرباقری به احمد مهرانفر اجازه داده که همان تیپ «ارسطو»ی سریال «پایتخت» را مجددا در «شاهگوش» به جریان اندازد؟

نه آقای میرباقری! شما شبکه خانگی را نشناخته اید

زمانی که میرباقری تصمیم گرفت سریالی برای شبکه خانگی بسازد از این نکته سخن گفت که از قابلیتهای این شبکه چنان که باید استفاده نشده و حالا او آمده تا این قابلیتهای شناخته نشده را کشف کند اما تماشای دو قسمت ابتدایی «شاهگوش» این ظن را تقویت می کند که انگار حضور سیدداوود میرباقری در این عرصه بدون اطلاع از اوضاع و احوال سریالهای پیشین این شبکه است و انگار جناب میرباقری شبکه خانگی را با آیتمهای نمایشی «آقا رشید» اشتباه گرفته است که هر کس در برابر دوربین هر کاری که از دستش برمی آید برای خنداندن مخاطب انجام می دهد اما دریغ از لبخندی اندک که بر لب بنشیند.

نه آقای میرباقری! شما شبکه خانگی را نشناخته اید. شما اگر فقط یک مشاور درست داشتید که درباره اوضاع و احوال این شبکه به شما اطلاعات بدهد می دانستید همین چند ماه پیش مهران مدیری با حداقل هزینه سریالی را برای این شبکه ساخت به نام «ویلای من» که هرچند فرسنگها از آثار درخشان همین کارگردان فاصله داشت اما لااقل یکی دو شخصیت کاملا سمپاتیک مانند «جمشید هزارپا» را که اشارات گزنده اجتماعی هم در آنها بود در سریالش قرار داده و به همین واسطه هم که شده تماشای اثرش را برای مخاطب قابل تحمل می کرد.

آقای میرباقری! کیانوش گرامی را که می شناسید؟ همو که زمانی در گروه تدارکات کیمیایی بود اما پله پله خود را بالا کشید تا این روزها که به بازیگر ثابت نقشهای جاهل مسلک سریالهای تلویزیونی بدل شده! همین آقای گرامی اخیرا فیلمی به نام «سیاهی لشگر» را برای شبکه خانگی ساخت(!) که پر از ایرادهای تکنیکی و ساختاری است اما از آنجا که لااقل این آقای گرامی توانسته شخصیت واقعی خودش و همبازی اش امیر غفارمنش را در فیلم به کار گیرد فیلمش حال به هم زن نشده است. آقای میرباقری! یعنی شما حتی این کار را هم نمی توانستید بکنید؟ یعنی به جای اینکه از بازیگران تان بخواهید صحنه را مجالی کنند برای شیرین کاری های مشمئزکننده از آنها می خواستید خود واقعی شان را جلوی دوربین بازی کنند. آیا این هم شدنی نبود؟

مخاطبی که عاشق «GEM» شده

آقای میرباقری! مخاطبان امروزی نه معتاد به سریالهای «GEM» که عاشق سریالهای این شبکه شده اند. عشق هم می دانید چه معنایی دارد! یک ور عشق، عشق است و ور دیگرش، نفرت! این نفرت می دانید شامل حال چه کسانی می شود؛ شامل حال آنهایی که محصول سرگرم کننده وطنی را در اختیار مخاطب قرار نداده اند و او مجبور شده پناه ببرد به خوراک آن ور آبی! هیچ می دانید او که دو قسمت ابتدایی سریال «شاهگوش» را خریده و حتی به اندازه یک ربع هم از تماشا لذت نبرده بر عمق نفرتش نسبت به محصولات وطنی افزوده شده است!

یک نکته دیگر را می گویم و تمام؛ آقای میرباقری! سریالهای «GEM» هرچقدر هم که غیراخلاقی باشند تکلیفشان با مخاطب روشن است؛ آنها که این سریالها را دوبله و روی آنتن می فرستند نه ادعای فرهنگ سازی دارند و نه به دنبال اعتلای نام هنر ایرانی در آن سوی آبهایند و نه از نظر اخلاقی و عقیدتی پای بندی خاصی به آموزه های دینی نشان داده اند. آنها فهمیده اند مخاطب امروز ایران که خسته از حداقل 8 ساعت کار به خانه می رسد نه دنبال پند اخلاقی است، نه به دنبال تماشای خنده های دندان نمای مرجانه گلچین و نه به دنبال دیدن استهزای یکی از خوانندگان محبوبش توسط بازیگری تازه به دوران رسیده! این مخاطب بخت برگشته نیاز دارد به اندکی احترام و وقتی این احترام را که مرتب در تریبونهای رسمی و غیررسمی از آن دم زده می شود در محصولاتی مانند همین «شاهگوش» نمی بیند کانال تلویزیون را عوض کرده و ابتدا کلیپ «شما»ی ابراهیم حامدی را از «Pmc» می بیند و بعد هم می رود سراغ تماشای زنبارگی «سلطان سلیمان» از شبکه «GEM»! همین مخاطب هنوز هم از تماشای یک کمدی درست مثل «آدم برفی» لذت می برد حتی اگر بارها و بارها آن را دیده باشد پس مشکل از مخاطب نیست! مشکل از آنهایی است که همه جور امکاناتی در اختیارشان است اما به دلیل کهولت سن و یا نداشتن مشاوران کارآمد نمی توانند به اندازه دو دهه قبل شان هم مفید باشند.



شبکه ایران
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #2
بعد از اینکه قسمت اول «شاهگوش»، آنطور که باید انتظارها را از سریالی ساخته و پرداخته داوود میرباقری برآورده نکرد و با انتقادهای ریز و درشت زیادی روبرو شد، عوامل سریال، مدام تاکید می کردند که تازه از قسمت دوم به بعد رو می آید. از بازیگران گرفته تا نویسنده و روابط عمومی و سایر عوامل، متفق القول بودند که از زمان شروع فصل کلانتری، جذابترین بخش های آن آغاز می شود و روند صعودی پیش می گیرد.

چهارشنبه هفته گذشته، دومین قسمت سریال به بازار آمدت و اتفاقا بخش اعظمی از آن هم در کلانتری گذشت اما از آن اتفاق مورد نظر که همه حرفش را می زدند خبری نبود. در قسمت دوم هم انتظار مخاطبان از کمدی که امضای میرباقری روی آن است برآورده نشد و انتقادها به اوج خود رسید.

نکته قابل توجه اینجا بود که این انتقادها از سوی منتقدان صاحب نظر و متخصص سینما و تلویزیون نبود و عموما از سوی مخاطبان سریال مطرح می شد؛ آن هم مخاطبانی که از روز اول، طرفداران پر و پا قرص آن بودند و حتی صفحه «شاهگوش» در فیس بوک را هم به علایق شان اضافه کرده بودند.

در این گزارش، نظرات مثبت و منفی نسبت به چهار شخصیت اصلی، یعنی محسن تنابنده، حامد میرباقری، مرجانه گلچین و احمد مهران فر، انتقاد به کارگردانی میرباقری و موقعیت های کمدی بحث برانگیز آن را بر اساس نظرات منتشر شده از سوی مخاطبان، بررسی می کنیم.

1. داود میرباقری - این سریال تو نیست

در کنار تمام انتقادهایی که به شخصیت های مختلف سریال وارد شد، خود داود میرباقری، بیشتر از همه در تیررس انتقادها قرار دارد. از میان کامنت های منتشر شده در سایت های مختلف از جمله صفحه اصلی خود سریال در فیس بوک، کمتر نظری به چشم می خورد که «شاهگوش» را شاهکار یا حتی نزدیک به مطلوب قلمداد کرده باشد.
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #3
خیلی معتقدند که خود میرباقری هم آنطور که باید «شاهگوش» را جدی نگرفته و حتی یک اپسیلون هم از دقت و توانایی که سر «مختارنامه» صرف کرده برای آن نگذاشته. در یک کلام می شود گفت که به نظر اکثر کاربران «شاهگوش»، سریال میرباقری نیست: «ما از آقای میرباقری، انتظار بیشتری داشتیم؛ سریال قوی نیست.» «سریال «شاهگوش» بد نیست اما واقعا در اندازه میرباقری نبود که چنین چیزی بسازد.»، «انتقاد دارم به کارگردانی اثر که اصلا در شأن آقای میرباقری نبود که چنین چیزی بسازد.»، «انتقاد دارم به کارگردانی اثر که اصلا در شأ« آقای میرباقری نبود. فیلمنامه هم که شبیه اکثر فیلمفارسی هایی هست که ساخته شده.»، «میرباقری به ساخت سریال های کیفی مشهور بود! منتظر قسمت های بعدی هستم ولی فک نکنم چیز بهتری از آب دربیاید.»

البته برخی از مخاطبان، نظراتشان را یک مقدار جزئی تر مطرح کرده اند و مثلا نسبت به ریتم کندو انتخاب بازیگران آن گلایه دارند: «من انتقاد دارم به ریتم کند سریال، به قصه نداشتن، به بازی بد حامد میرباقری، به نقشی که به اکبر عبدی دادین و اصلا مناسبش نبود و ...»، «سکانس های سریال واقعا طولانی ان، آدم خسته می شه از دیدنشون.» البته در کنار این نظرات، تعدادی از مخاطبان هم نوشته اند که کلا میرباقری کارش را بلد است و این کارش هم مثل کارهای قبلش خوب از آب درآمده.

۲. مرجانه گلچین - تکرار مکررات

با اینکه مرجانه گلچین در دو قسمت اول، بار زیادی از وزن کمدی سریال را به دوش داشت و انتظار می رفت میرباقری، کاراکتر جدید و جذابی برایش خلق کند اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد و گلچین در نقش «گلاب»، یک بار دیگر کاراکتر کمدی همیشگی اش را تکرار کرد؛ کاراکتری که رضا عطاران سر «بزنگاه» آن را خلق کرد و از آن به بعد، به تیپ رایج گلچین در کمدی های بعدی تبدیل شد. این مسئله در همین دو قسمت اعتراض بسیاری از مخاطبان را هم برانگیخت.

برخی از مخاطبان در صفحه فیس بوک این سریال نوشته اند: «هنر کارگردان به اینه که بتونه از باتزیگش ارائه متفاوتی از نقش بگیره اگه قرار باشه تکرار نقش های قبلی باشه که چه فرقی بین کارگردانا هست؟» یا «مرجانه گلچین با اینکه عالی بازی می کنه اما تکرار مکرراته یعنی باید نویسنده ها نقشو متفاوت تر بنویسند یا مثلا کارگردان یه بازی متفاوت بگیرد.»
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #4
از این قبیل نظرات، در این صفحه زیاد به چشم می خورد. برخی مخاطبان هم نظر داده اند: «خیلی کلیشه ای هست شبیه نقش هایی هست که بازی کرده قبلا.» یا «متفاوت نبودند! مثل نقش های دیگشون بازی می کنن، تنوع در بازیشون ندیدم.» و همچنین «خانم گلچین دارن تکراری میشن. من خیلی دوستشون دارم ولی دوست ندارم ایوشن کلیشه ای بشن.» البته به نظر بعضی ها هم مرجانه گلچین به طور کلی بازیگر خوبی نیست اما اینجا آنطور که انتظار می رفت بازی خوبی ارائه نداده: «بازیش که کلا خوبه ولی اینجا اون طور نه.»

۳. محسن تنابنده - یک آن و دیگر هیچ

گریم جالب «شب نما» و تقلیدش از خواننده لس آنجلسی با بازی محسن تنابنده، یکی از اتفاق های مهم «شاهگوش» بود و نقش بسیار مهمی روی جذب مخاطبان داشت و تا مدت ها سریال روی موج او سوار بود. اصلا خیلی هات فقط به خاطر همین یک کاراکتر، سراغ خرید آن رفتند. برخلاف انتظار اما اوج جذابیت این نقش، همان سکانس اول بود و با وجود بازی خوب تنابنده، نتوانست جذابیتش را ادامه دهد. با اینحال اما نقش «شب نما»، تنها نقشی بود که با انتقاد زیادی از سوی مخاطبان روبرو نشد. بیشتر مخاطبان در نظراتشان گفته بودند که گریم تنابنده، عامل اصلی موفقیت اوست اما با اینحال، تقلید از کیک خواننده مشهور، چندان هم کم حاشیه نبود.

برخی مخاطبان از این تقلید، شدیدا گلایه داشتند: «محسن تنابنده از جمله بازیگرانی ست که در هر نقشی ظاهر شود به بهترین وجه ممکن آن را ایفا می کند ولی در نقش شب نما متاسفانه اینگونه نبود. تقلید از یک خواننده واقعا کار درستی نبود واقعا متاسفم.»
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #5
غیر از قضیه تقلید از خواننده معروف، سایر نظرات به نسبت مثبت بودند: «در مورد جایگاه این نقش تو داستان الان نمی توان قضاوت کرد ولی اگر بنا رو روی بازی آقای تنابنده بگذاریم ایشون خیلی خوب بازی کردند.»، «از اول هم می شد حدس زد که تنابنده عالی بازی می کنه فقط زیاد خوب نتوانسته موقع خوندن آهنگ ها صداشو شبیه آن خواننده بکنه. با اینحال به نظرم بهترینه»، «من که فقط به خاطر تنابنده نگاه می کنم سریال رو...»

۴. احمد مهران فر - کم حاشیه و کم انتقاد

احمد مهران فر، یکی از شخصیت های کم حاشیه سریال است. البته نه اینکه نقشش خیلی مورد توجه قرار گرفته باشد نه! اما به نسبت سایرین، انتقاد کمتری به بازی او وارد شده. البته خیلی ها هم نوشته بودند که مهران فر و تنابنده، وزنه اصلی سریال میرباقری هستند و اصلا به خاطر حضور آنها بوده که تصمیم به تماشای آن گرفته اند و اگر بازی آنها در سریال تمام شود، قید خریدش را می زنند.

از طرف دیگر در نظرسنجی صفحه اختصاصی این سریال در فیس بوک هم بیشتر مخاطبان، مهران فر را بهترین دانسته اند و به بازی با او اندکی اختلاف نسبت به محسن تنابنده، رأی مثبت داده اند. با این حال همه روی این نکته اتفاق نظر دارند که این کارکتر توسط میرباقری شکل نگرفته و مهران فر، کارکتر «ارسطو» را در این سریال تکرار کرده.
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #6
بیشتر مخاطبان معتقدند که میرباقری شخصیت ارسطو را عینان از داخل «پایتخت» دوربر کرده و گذاشته وسط «شاهگوش» حالا با یک مقدار بالا و پایین: «شخصیت صولت بیش از حد اغراق شده. ارسطو بهتر بود.»، «مهران فر و تنابنده نبودن عمرا سریال رو نمی خریدم». علاوه بر مهران فر، طناز طباطبایی هم از آن دست بازیگرانی است که انتقاد چندانی به شخصیتش در «شاهگوش» نشده غیر از اینکه بعضی ها نوشته اند آنطور که باید کار را جدی نگرفته و به نسبت سایر نقش ها، برایش وقت نگذاشته. نکته قابل توجه اینجاست که درباره نقش فرهاد اصلانی هم تا الان، انتقاد خاصی صورت نگرفته و بیشتر نظرها مثبت بود.

۵. حامد میرباقری - نقطه ضعف سریال

بازی ضعیف حامد میرباقری در همین دو قسمت اول باعث شد تا بخش عمدهای از انتقادها به سمت او برود و بعضا دیگر ضعف های سریال چندان به چشم نیاید. اگر به بخش نظرسنجی سایت ها یا صفحه اختصاصی این سریال در فیس بودک سر بزنید، با حجم وسیعی از انتقادات و نظرات روبرو می شویئد که بیشتر از دو سومشان، بازیگر نقش امیرعلی را نشانه گرفته اند. این انتقادها تا جایی پیش رفته که بخش قابل توجهی از مخاطبان، کارگردان سریال را به دلیل انتخاب پسرش برای بازی در نقش اصلی به شدت سرزنش کرده اند: «یکی نیست به آقای میرباقری بگه چرا با این کارا خودتو بدنام می کنید؟! آخه مگه می شه بازیگر و هنرو به پسرتون تزریق کنید؟ واقعا متاسفم براتون آقای میرباقری».
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #7
یکی دیگر از معترضان نوشته: «حامد میرباقری چرا این نقش رو بازی کرد؟ چون پسر داود میرباقری هست؟ توی بخش خصوصی هم آیا پارتی بازی رواج داترته؟ خب بابا جان این بچه هنرپیشه نمی شه مگه زوره؟»

برخی مخاطبان هم پیشنهاد داده اند که حامد میرباقری برود و به طور آکادمیک یاد بگیرد: «اصلا بلد نیست بازی بکنه، پیشنهاد می کنم بازیگری رو به طور آکادمیک یاد بگیره» یا «خیلی مصنوعی و خشک بازی می کرد و اصلا نمی شد روش اسم بازیگر گذاشت.» البته آنطور که پیداست از قسمت سوم به بعد و تمرکز قصه روی اتفاق های درون کلانتری، نقش حامد میرباقری کمرنگ تر می شود. البته قطعا این نظرات منفی فراوان هم در کمتر شدن نقش این بازیگر کم تاثیر نیست.

۶. شاهگوش - مخلوطی از کمدی های دیگران

جدای از انتقادهای مختلفی که به «شاهگوش» وارد شده، سریال کمدی میرباقری را می شود پازلی دانست متشکل از قطعات کارهای کمدی دیگران. بخش های کلانتری که به تعبیر خیلی ها قدرتمندترین بخش هاست و خود عوامل هم وزن بیشتری برای آنها قائلند را می توان نمونه ای کاملا اقتباسی از صحنه های «مومیایی ۳» محمدرضا هنرمند دانست. تمام موقعیت های کمدی که میرباقری در این بخش خلق کرده، نمونه جذابترشان در کار هنرمند دیده می شد. همانطور که ماشین اختراعی طناز طباطبایی در قسمت اول، به تعبی ریکی از مخاطبان سایت کافه سینما، آدم را یاد فیلم «دیگه چه خبر» تهمینه میلانی می اندازد؛ موقعیت های کمدی که شاید در آن ایام به دلیل مقتضیات زمان ساختشان، جذاب به نظر می رسید اما الان در دهه ۹۰، چندان جواب نمی دهد.
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #8
باز هم به نوشته یکی دیگر از کاربران، می شود گفت که «دوره اینجور فانتزی بازیا خیلی وقته که تموم شده.» اگر فارغ از تمام انتقادهای چند وقت اخیر، «شاهگوش» را فقط و فقط با خودش مقایسه کنیم و از تمام حواشی آن فاکتور بگیریم، می توانیم بگوییم که اگر میرباقری آن را در زمان «آدم برفی» و دهه هفتاد می ساخت، شاید نمونه قابل توجهی از آب درمی آمد.

با استناد به بسیاری از نظرات منتشر شده در سایت های مختلف می توان اینطور ارزیابی کرد که «شاهگوش» برای بیشتر مخاطبان، حکم یک علامت سوال بزرگ را دارد؛ علامت سوالی پشت این جمله معروف که: «آقای میرباقری چرا بعد از پروژه قدرتمند «مختارنامه»، سراغ کمدی «شاهگوش» رفتی؟»
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #9
برای اقبال «شاهگوش» می توان دلایل بسیاری ردیف کرد؛ از تمکن مالی تهیه کنندگان خصوصی این مجموعه که باعث شد هر بازیگری با هر نوع دستمزدی پایش به شبکه نمایش خانگی باز شود و بخشی از قصه را به عهده بگیرد، تا ابعاد خبری و رسانه ای فراوانی که در حوالی مجموعه و حتی هنگام ضبط قسمت های اولیه رخ داد، اما آنچه می خوانید، خلاصه نکاتی است که شاهگوش را مقبول طبع مردم کرده، بی آنکه تابلو باشد.

به هر طرفدار شاهگوش که بگویید یک تکیه کلام از سریال بگو، نمی تواند! چیزی یادش نمی آید. این نشانه تفاوت طنزی است.
کمدی متفاوت

بخند بی دلیل

به هر طرفدار شاهگوش که بگویید یک تکیه کلام از سریال بگو، نمی تواند! چیزی یادش نمی آید. این نشانه تفاوت طنزی است که میرباقری از آن بهره می برد. عادت سریال های ۹۰ شبی است که با تکیه کلام میزان نفوذشان را در عامه مردم بسنجند و آرام آرام جا بیفتند ولی میرباقری از این کار سر باز زده و جای خالی چنین ترفندی را – شاید – با تیپ های متنوع پر کرده. شاهگوش می خواهد بخنداند ولی همچنین از لودگی یا شوخی های بی پروا هم دوری کند. میرباقری می خواهد از میانه طنزهای قاسم خانی طور، مدیری وار و تلویزیونی روش، راه جداگانه ای برای خودش ایجاد کند. موفق شدن یا نشدنش، بحث دیگری را طلب می کند.

شکستن خط قرمز

تابوهای پوشالی

شوخی با پلیس یکی از تابوهای همیشگی سینما و تلویزیون است. هر چند نمونه های کوچکی از آن را قبل ترها در مومیایی ۳ (محمدرضا هنرمند) دیده بودیم ولی اشاره مستقیم به نیروی انتظامی و شوخی با محیط و کارکنان کلانتری، از آن اتفاق هایی است که با چراغ سبز پلیس رخ داده و دست میرباقری باز گذاشته شده برای ساختن فضایی شاد و پرشوخی! حالا این مجمع ببوها را (اصطلاحی از خود سریال) بگذارید کنار شوخی با خواننده آن ور آبی، خواندن ترانه هایی خاص، همگون سازی با دادستانی متنفذ سابق و … میرباقری که به دلیل سابقه خوبش، از اعتماد فراوانی برخوردار است، با ذائقه سنجی متناسب سراغ نقاط حساس مردم رفته و تابوهایی را می شکند که نه هنجارشکن لقب بگیرد و نه مجموعه اش به محاق افتد اما در عین حال برای مردم تر و تازه باشد و خط شکن!

کارگردانی

استادی به نام داود

«شبکه نمایش خانگی به قبل و بعد از شاهگوش تقسیم می شود.» این حرف ایوبی رییس سازمان سینمایی در مراسم رونمایی از شاهگوش بود. این ادعا البته پربیراه هم نیست چون نوع کار میرباقری نشان می دهد که برای او شبکه نمایش خانگی، تلویزیون و سینما فرقی ندارد و در همه آنها وسواس را جای داده. شاید تزریق همین ظرافت جزیی نگری سینمایی باعث شود تا سطح توقع مخاطبان بالا برود.

هر چه از قسمت های شاهگوش گذشت، این دقت سنجی نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر هم شد. انگار که ابعاد و تاثیرگذاری این رسانه جدید بیش از قبل برای میرباقری عیان شد و با بهره گیری از بازخوردها، برخی ایرادات در ضرباهنگ داستان را برطرف کرد و هر قسمت را یکدست شده تحویل باز داد. کسانی که در قسمت های اول و دوم سریال به خواب آور بودن شاهگوش ایراد می گرفتند، الان کوتاه آمده اند؛ هر چند این معضل کامل برطرف نشده و اشکال به قصه کم توانش برمی گردد که گره های مختلف ایجاد نمی کند و کند پیش می رود.

بازیگران خوش سابقه

از هر جایی، ستاره ای

شاهگوش، سریال پربازیگری است. این نکته درباره اولین سریال داود میرباقری نکته عیانی است؛ حتی بازیگر پرتوانی چون اکبر عبدی در نقش رحمان در پایان همان قسمت اول می میرد ولی نامش برای یک قسمت هم که شده در تیتراژ و پوستر شاهگوش عنوان می شود. حضور عبدی، تنابنده، اصلانی، آذرینگ، گلچین، طباطبایی، توسلی و … ترکیب متنوعی است از بازیگران مشهور؛ بازیگران کارکشته تئاتری، سینمایی، تلویزیونی و سیمرغ گرفته و حتی چهره های جوان و جویای نام. همین مجموعه که برخی نام ها را برای اولین بار در کنار هم قرار داده، فضای جدیدی برای مخاطبان و البه تبلیغات حاشیه ای سریال ایجاد کرده است.

بازیگران پرتوانی که با سابقه تیپ سازی های موفق به شاهگوش آمده اند تا مخاطب را جلب کنند. کافی است نگاهی بیندازید به «هادی کاظمی» در نقش زهره یا «احمد مهرانفر» در نقش صولت خنجری که توانسته اند با بازی درخور توجه شان فضای کلانتری را نجات دهند و خنده بر لب بینندگان بنشانند.

حالا اینها را بیفزایید به بازی پرکشش «محسن تنابنده» که هر نقشی را از آب و گل درمی آورد و جان می بخشد، یا حمید آذرنگ که لهجه کرمانشاهی و تیک عصبی اش را به خوبی جا انداخت. حالا اگر بازیگران دیگری جای آنها بازی می کردند، می توانستند تا این حد موفق باشند؟
 

.Mahdieh

رمانیکی حامی
نویسنده افتخاری
شناسه کاربر
940
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-17
آخرین بازدید
موضوعات
308
نوشته‌ها
919
پسندها
3,381
امتیازها
340
سن
23
محل سکونت
√کره خاکی√

  • #10
تنوع کاراکترها

من لهجه دارم

جدا از بازی بازیگران توانا و امتحان پس داده، سریال پر از کاراکترها و تیپ های متنوع است؛ از جاهل زندانی و مشتری های کله پزی گرفته تا سرباز عشق صدا و متوهم و … انگار که نویسندگان این مجموعه تلاش کرده اند تا از هر نوع تیپ و سلیقه ای، نماینده ای در مجموعه شان داشته باشند و این روند را هم ادامه دهند/ افزودن هانیه توسلی برای تامین روح بانوی ایده آل، حضور رضا کیانیان در نقش مربی کشتی گیر خاص، دختر سرکش و هنجارشکن، مزاحم خیابانی سوشک صفت و انبوهی تیپ های مختلف از جامعه، باعث شده تا در کلانتری ۱۰۰ ملت (انتخاب اسم کلانتری را هم که دارید؟) ما با معجونی مواجه باشیم که نمونه هایی کاریکاتوری را به نمایش می گذارد. از طرفی، حضور همین تیپ ها با لهجه های مختلف می خواهد همه قشرها و قومیت ها را در این معجون خودساخته شریک کند. کرمانشاهی ها، مازنی ها، ترک ها و تیپ های لهجه داری که بعدها به داستان پا می گذارند، اثبات همین ادعاست.

معجزه گریم

دستان پرتوان

اولین عکسی که از این پروژه منتشر شد، نشانه ای از قدرت نمایی عبدالله اسکندری بود. گریم سنگین محسن تنابنده که او را شبیه خواننده آن ور آبی کرد. لک و پیس خاص احمد مهرانفر تا هیچ نشانی از ارسطو نداشته باشد و … اسکندری که در مختارنامه، قدرتش را در گریم های سه بعدی به رخ کشیده بود. در این مجموعه تلاش عجیبی دارد تا شبیه سازی انجام بدهد و آدم ها را شبیه آدم های معروف کند.

البته انتشار تصاویر بعدی از شاهگوش نشان داد که اسکندری تمایلی ندارد کارهایش را بیش از این رونمایی و خبری کند ولی وقتی تصویر گوش شکسته و موی فر کیانیان منتشر شد. نشان داد که اگر داستان در هر قسمت کاراکتر جدید رو می کند. باید منتظر سورپرایزهای اسکندری و تیمش باشیم تا معجزه ای نشان دهد و از بازیگران شناخته شده. آشنایی زدایی کند. بی شک یکی از عوامل موفقیت تیم شاهگوش، اتاق کوچک گریم است!
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین