نقد و بررسی نقد و بررسی رمان په ژاره|میم.ز

[مدیر رمانیکی خوان]

اسم رمان: په ژاره(دلتنگی)
نوشته:میم.ز
ناظر: @Laluosh
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه:
تنها یک تصمیمی که وابسته به نظر دیگران بود، باعث شد مسیر زندگی‌اش تغییر کند. تصمیمی که برخلاف آن‌چه تصور می‌کرد، سرانجام دیگری برایش رقم زد. سرانجامی که باعث شد عقلش کیش و مات شود و صدای فریاد قلب شکسته‌اش، گوش آسمان را کَر کند!
«جلد دوم مجموعه هایش»

 

[پ.الف]

سلام مائده‌ی عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه! @MoOn!
من بالاخره په‌ژاره رو خوندم و خیلی به دلم نشست.
اسم رمانت جدید بود، ژانرها کاملاً به‌درستی انتخاب‌شده بودند. خلاصه خوب بود می‌تونست بهتر باشه و یه‌خورده بیشتر از اتفاقاتی که قراره در طول رمان بیفته صحبت کنی. و مقدمه‌ات هم خیلی‌خوب بود و به ژانر عاشقانه ارتباط داشت و در طول رمان که من خوندم توصیف احساس حالت کاراکتر ها و بقیه توصیفات عالی بود. توصیف مکان زمان و... کاملاً درست بود. ولی جایی‌که باعث شد من گیج بشم توی رمانت این بود که تو اول گفتی که مادر کمند ناشنواست اما بعدا در طول رمان بقیه جوری کار انجام می‌دادند در برابرش که انگاری مادرش لال هستش به‌جای ناشنوا.. چون کمند هرچی می‌گفت مادرش متوجه میشد ولی نمی‌تونست حرف بزنه و زبان ایما و اشاره حرف میزد.حتی یه جا گفته اون موقع آتش‌سوزی که ده سال پیش اتفاق‌افتاده به‌خاطر ناشنوا بودنش کسی صداش رو متوجه نشده؛ و این باعث می‌شه که خواننده گیج بشه که آیا مادر کمند لال هست یا ناشنوا این ابهام رو برام رفع کن لطفا..
و مثل همیشه قلمت خیلی عالیه خسته نباشی^^
@مدیر رمانیکی خوان

 

[~مَهوا ~]

سلام مائده‌ی عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه! @MoOn!
من بالاخره په‌ژاره رو خوندم و خیلی به دلم نشست.
اسم رمانت جدید بود، ژانرها کاملاً به‌درستی انتخاب‌شده بودند. خلاصه خوب بود می‌تونست بهتر باشه و یه‌خورده بیشتر از اتفاقاتی که قراره در طول رمان بیفته صحبت کنی. و مقدمه‌ات هم خیلی‌خوب بود و به ژانر عاشقانه ارتباط داشت و در طول رمان که من خوندم توصیف احساس حالت کاراکتر ها و بقیه توصیفات عالی بود. توصیف مکان زمان و... کاملاً درست بود. ولی جایی‌که باعث شد من گیج بشم توی رمانت این بود که تو اول گفتی که مادر کمند ناشنواست اما بعدا در طول رمان بقیه جوری کار انجام می‌دادند در برابرش که انگاری مادرش لال هستش به‌جای ناشنوا.. چون کمند هرچی می‌گفت مادرش متوجه میشد ولی نمی‌تونست حرف بزنه و زبان ایما و اشاره حرف میزد.حتی یه جا گفته اون موقع آتش‌سوزی که ده سال پیش اتفاق‌افتاده به‌خاطر ناشنوا بودنش کسی صداش رو متوجه نشده؛ و این باعث می‌شه که خواننده گیج بشه که آیا مادر کمند لال هست یا ناشنوا این ابهام رو برام رفع کن لطفا..
و مثل همیشه قلمت خیلی عالیه خسته نباشی^^
@مدیر رمانیکی خوان

ممنون از وقتی که گذاشتی پری قشنگم 🤍
مادر کمند، کَر و لالِ...
و خب چندجایی اشاره کردم که به زبان اشاره با هم حرف می‌زنن🤍

 

[H A D I S]

سلام عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه♡
من رمانت رو خوندم و خیلی خیلی لذت بردم
و خب تنها نکته ای ک به ذهنم رسید درمورد رمانت این بود که بعضی جاها اون زبان تغییر میکرد
درکل یا رمان باید آمیانه باشه یا ادبی اگه ادبی بود باید کلا ادبی نوشته بشه
همیین
موفق باشیییی♡

 

[~مَهوا ~]

سلام عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه♡
من رمانت رو خوندم و خیلی خیلی لذت بردم
و خب تنها نکته ای ک به ذهنم رسید درمورد رمانت این بود که بعضی جاها اون زبان تغییر میکرد
درکل یا رمان باید آمیانه باشه یا ادبی اگه ادبی بود باید کلا ادبی نوشته بشه
همیین
موفق باشیییی♡

سلام بانو، ممنون از وقتی که گذاشتی💙
پرش لحن فقط توی یه سری کلمات داشتم مثل گلدان که نوشتم گلدون.
اینا رو وقتی تموم شد چک می‌کنم ویرایش می‌زنم😍💙