نقد و بررسی نقد و بررسی دلنوشته فریاد ماه|دمیورژ

[دمیــــــورژ]

دلنوشته فریاد ماه
دلنویس: آرمیتا حسینی به قلـــــــــــــــم ســــــــــــــــــــــــرخ
ژانر: فلسفی، تراژدی

مقدمه
اکنون که می‌نویسم خواب یا بیدار بودنم را نمی‌دانم
در پایان مسیر بیدار شدن یا دوباره خوابیدنم را نیز، هیچ نمی‌دانم
چه روز باشد چه شب
ماه در مغزم صدا می‌کند و چیزی می‌گوید
انگار ذرات نوری که متعلق به خودش نیستند
درونش ولوله به پا کرده‌اند و او
تمام آشتفگی شب‌های تنهایی‌اش را
در سرم جار می‌زند
گاه می‌خواهد بیدار شوم و از اوضاع خورشید به او خبر دهم
و گاه فریاد می‌زند که بخوابم و او را تنها نگذارم
در خوابم از او پرسیدم که خواب یعنی چه؟
نورش را که به صورتم پاشید
فهمیدم خواب یعنی بی نور بودن
یعنی تاریکی
یعنی نادانی
و من از آن تاریکی آنقدر وحشت دارم که هربار در خواب و بیداری، نور ماه را از او می‌ستانم
من دزد صدای نورانی ماه هستم!

سخن دلنویس: هدفم مثل اکثر وقت‌ها، انتقاد از جهالت تاریکی هست که داره هوای شهر رو آلوده می‌کنه و درخت‌ها رو قطع
به امید روزی که جهالتی نباشه:)

 

[نیکـ]

سلام^^
🌿🌻
دلنوشتت برای خیلی جذاب بود
سبکی که بکار بردی
خیلی قشنگ بود
خیلی خوب توصیفات انجام دادی و تونستی خواننده رو به ژرف اون لحظه و حس ببری
جمله بندی و ارایه هم خیلی خوب استفاده شده بودن🌻
قلمت ماندگار
@نویسنده دمیورژ^_^

 

[فاطره]

سلام و خداقوت خدمت نویسنده عزیز‌..
از اسم دلنوشتت خیلی زیاد خوشم اومد و یه حس زیبایی بهم دست داد...😄
مقدمه رو خیلی دوست داشتم و با جون و دل احساسش کردم،اما یه قسمتیش نوشته بودی خواب یعنی تاریکی یعنی نادانی،اگه کلمه یعنی رو ۱ بار مینوشتی و بین کلمات ویرگول میزاشتی عالی تر بود به نظرم..
دزد صدای نورانی ماه؟یه مقدار درکش سخت بود اما ۲ تا معنی به نظرم رسید،که اگه توضیح بدی معنیش چی بود ذهنم رو آسوده میکنی🫡🌹
فلسفی بودنش رو پسندیدم مخصوصا هدفت رو...😍
صفحه اول گفتگوی ماه و شما،پرانتز رو اشتباه بستی فکر کنم...
اینکه انقدر با کلمات زیبا بازی کردی و فلسفه چینی کردی رو خیلیییی دوست دارممم...🤤
#۵ چمن راز نوشتی*چمن زار
#۶ نوشتی به ما گفتم*ماه
#۱۰ دستاشان *دستانشان
خیلی عالی جهالت و تاریکی که در دنیا هست رو به رخ کشیدی...🌻👌
به نظرم کارت حرف نداشت و ارزش چاپ شدن و خونده شدن رو داره...💯🫶🏼
#۱۷ _ #۱۸ قسمت نتیجه گیری بود که خوب بود اما به نظرم یه مقدار از حالت قبل دلنوشته ات دور شدی،اما به نظرم نمیشد تغییر دیگه ای ایجاد کرد ولی بازم یه نگاهی بنداز....😁
باز هم میگم،عالییی بود،من به شخصه از خوندن دلنوشته ترس داشتم چون بعضیاشون چرند بود و بعضیاشون غیرقابل درک،اما این فوقالعاده و واقعی بود،خیلی خوب بود،خیلیییییی🫂🩵
به امید چاپ کتاب و دست به دست شدنش در شهر🫡🌹

 

[دمیــــــورژ]

سلام و خداقوت خدمت نویسنده عزیز‌..
از اسم دلنوشتت خیلی زیاد خوشم اومد و یه حس زیبایی بهم دست داد...😄
مقدمه رو خیلی دوست داشتم و با جون و دل احساسش کردم،اما یه قسمتیش نوشته بودی خواب یعنی تاریکی یعنی نادانی،اگه کلمه یعنی رو ۱ بار مینوشتی و بین کلمات ویرگول میزاشتی عالی تر بود به نظرم..
دزد صدای نورانی ماه؟یه مقدار درکش سخت بود اما ۲ تا معنی به نظرم رسید،که اگه توضیح بدی معنیش چی بود ذهنم رو آسوده میکنی🫡🌹
فلسفی بودنش رو پسندیدم مخصوصا هدفت رو...😍
صفحه اول گفتگوی ماه و شما،پرانتز رو اشتباه بستی فکر کنم...
اینکه انقدر با کلمات زیبا بازی کردی و فلسفه چینی کردی رو خیلیییی دوست دارممم...🤤
#۵ چمن راز نوشتی*چمن زار
#۶ نوشتی به ما گفتم*ماه
#۱۰ دستاشان *دستانشان
خیلی عالی جهالت و تاریکی که در دنیا هست رو به رخ کشیدی...🌻👌
به نظرم کارت حرف نداشت و ارزش چاپ شدن و خونده شدن رو داره...💯🫶🏼
#۱۷ _ #۱۸ قسمت نتیجه گیری بود که خوب بود اما به نظرم یه مقدار از حالت قبل دلنوشته ات دور شدی،اما به نظرم نمیشد تغییر دیگه ای ایجاد کرد ولی بازم یه نگاهی بنداز....😁
باز هم میگم،عالییی بود،من به شخصه از خوندن دلنوشته ترس داشتم چون بعضیاشون چرند بود و بعضیاشون غیرقابل درک،اما این فوقالعاده و واقعی بود،خیلی خوب بود،خیلیییییی🫂🩵
به امید چاپ کتاب و دست به دست شدنش در شهر🫡🌹

خیلی ممنونم
اره یک سری ایرادات تایپی داره که باید ویرایش بشه