. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی تئاتر مرغ دریایی من

تالار سینما و تئاتر

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
448
نوشته‌ها
1,864
راه‌حل‌ها
21
پسندها
20,685
امتیازها
613
محل سکونت
او (":

  • #1
«مرغ دریایی» را شخصی ترین نمایشنامه نویسنده معروف روسی، «آنتوان چخوف» می دانند. چخوف در این نمایشنامه از رنج و یاس آدم هایی میگوید که از یکنواختی زندگی به ستوه آمده اند. آنها عاشق اند اما نه عاشق کسی که با او زندگی می کنند. نمایشنامه پر از مثلث های عشقی، رابطه های تو در تو و داستان آدم های شکست خورده ای است که عشق های ناکام و کهنه خود را هنوز فراموش نکرده اند. حال «کیومرث مرادی» مرغ دریاییِ چخوف را با هملتِ شکسپیر درآمیخته و مرغ دریایی خودش را با بازی شبنم مقدمی، امیرحسین فتحی، زهرا بهروزمنش، رضا داودوندی، پانته آ قدیریان، وحید رزاقی، آرمیتا فروزنده، محمد مسگری، محیا صدرزاده، محمد حبیبی و بهزاد خلج بر روی صحنه تماشاخانه ایرانشهر آورده است.

مرادی در مرغ دریایی من، حکایت امروز و آدم های سرگشته فعلی را به روسیه یک قرن پیش انتقال داده است و این موضوع مهم ترین ویژگی این اجرا است. وی که سه سال برای این اجرا تحقیق و بررسی کرده، به داستان اصلی نمایشنامه چخوف وفادار بوده و زندگی کنستانتین و مادرش را به تصویر کشیده است. کنستانتینی که این بار گذشته اش همچون هملت، با رازآلودگی مرگ پدر همراه است. او در این نمایش رابطه های ناکام و مثلث های عشقیِ شکست خورده را نیز به تصویر کشیده و به درستی نشان می دهد که آدم های این قصه از زندگی خود رضایت ندارد و هر کدام به طریقی در جستجوی تجربه ای نو هستند. آنها عشق دیگری را پس زده، سراغ عشقی جدید می روند و این بار پس زده می شوند. گویا هیچ کس قرار نیست از آنچه دارد خوشنود باشد.
 

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
448
نوشته‌ها
1,864
راه‌حل‌ها
21
پسندها
20,685
امتیازها
613
محل سکونت
او (":

  • #2
مرادی در مرغ دریایی من، از عشق و تنهایی حرف می زند؛ دو عنصری که انسانِ همه ی ایام و مخصوصا انسانِ معاصر را به سوی خودکشی می کشاند. بررسی این دو عنصر باعث شده که جنبه روانشناسانه ی نمایش بر دیگر جنبه های آن پیشی گیرد.

وی به خوبی هملت را به مرغ دریایی تزریق کرده. داستان و دغدغه ی این شاهزاده دانمارکی در قامت کنستانتین روسی به خوبی نشسته است. کنستانتین در این نمایش همچون هملت، هم پدر و هم مادرش را به واسطه ی خیانت از دست داده است. پدر در انتهای باغ به قتل رسیده و جایی به خاک سپرده شده است. جایی که در آینده ای نه چندان دور آرامگاه کنستانتین نیز می شود. مادرش نیز به واسطه ی این خیانت از او دور شده و کنستانتین رنج دوری از مادر را نیز به دوش می کشد.
مرادی در این نمایش، آنیمای کنستانتین را در قالب یک شخصیت همیشه همراه به روی صحنه آورده است. آنیما مفهومی در روانشناسی یونگ است و به بخش ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه فرد گفته می شود که در مردان به صورت یک شخصیت درونی زنانه جلوه گر می گردد. در نمایش نیز آنیما کسی است که کنستانتین را هدایت کرده، با او حرف زده و گاهی عصبانی اش می کند. کنستانتین پیش از مرگ، آنیمایش را جسمی فیزیکی یافته است، می کشد و دور او را خط می کشد. پس از کشتن آنیماست که او جسم فیزیکی و مادی اش را نیز به مرگی خودخواسته مهمان می کند.

My-Seagull-6-compressor-300x284.jpg


مرغ دریایی من، از بازی های خوبی بهره برده است. «شبنم مقدمی» و «امیر حسین فتحی» دو شخصیت اصلی این نمایش به خوبی در نقش کنستانتین و آرکادینا ظاهر شده و چالش های مادر و پسری و ناتوانی شان در برقراری ارتباط با هم را نشان می دهند. دیگر بازیگرها نیز بازی قابل قبولی ارائه داده اند.

این نمایش اما از ضعف طراحی صحنه رنج می برد. مهم ترین ایراد در طراحی صحنه، توجه نکردن به جایگاه همه تماشاگران و طراحی عناصری است که مانع دیدن صحنه می شود. در طراحیِ دوسویه ی صحنه، در هر سو دو چراغ بلند قرار دارد. این چراغ ها در بسیاری از جایگاه های تماشاگران؛ مانع دیدن شدن صحنه و بازیگر شده و مخاطب باید مدام خودش را به راست و چپ بچرخاند تا بتواند بازیگر را ببیند. در سوی دیگر نیمکت های روی صحنه نیز مانع دیدن شدن برخی اتفاقات می شود، به خصوص صحنه ای که کنستانتین روی زمین دراز کشیده است. مرادی در این نمایش از صحنه ای آهنی استفاده کرده که حکم صحنه ی اجرای نمایش کنستانتین در باغ را دارد. این صحنه با پله هایی مارپیچی در دو طرف، به ارتفاع می رود و هر بار حرکتِ شتابزده ی بازیگر در آن موجب ایجاد لرزش این سازه می شود. این سازه هر چقدر که محکم باشد، اما لرزش آن هراس فروریختن را در دل مخاطب ایجاد می کند. این موضوع باعث می شود مخاطب نتواند لذت کافی از صحنه ای ببرد که تمرکز او را از قصه گرفته و متوجه سازه کرده است.
 

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
448
نوشته‌ها
1,864
راه‌حل‌ها
21
پسندها
20,685
امتیازها
613
محل سکونت
او (":

  • #3
مرادی برای این نمایش، نمایشنامه ای قوی نوشته و بیشترین انرژی خود را نیز بر مقوله نوشتن متمرکز کرده؛ آن قدر که گویی در حین کارگردانی، ریتم را فراموش کرده است. نمایش در برخی بخش ها به خصوص در بیست دقیقه پایانی از ریتم افتاده، خسته کننده و کش دار می شود.

یکی از ویژگی های نمایش های کیومرث مرادی که می تواند برای بسیاری از کارگردانان جوان الگو قرار گیرد، نحوه ی برخورد او با مخاطب و احترامی است که به وی می گذارد. در این نمایش نیز کیومرث مرادی، خود به صحنه آمده و ضمن تشکر از مخاطبان، از آنها می خواهد که موبایل هایشان را سایلنت کنند. این احترام که همراه با درخواست همیشگی تمامی سالن های نمایش است، همان موضوعی است که در بسیاری از کارها دیده نمی شود. بی شک مخاطب باید این مهم را رعایت کند، اما درخواست محترمانه کارگردان، می تواند کسانی را که فراموش کرده اند نیز به این امر راغب کند.

مرغ دریایی من، از نمایشنامه ای قوی، بازی های خوب، کارگردانی قابل قبول اما طراحی صحنه ای نه چندان خوب برخوردار است. نمایشی که ویژگی های مثبتش به اندازه ای هست که بتواند مخاطب را راضی از سالن بیرون بفرستد.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین