. . .

نقد فیلم Tenet - تنت

تالار سینما و تئاتر

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #1
نقد فیلم Tenet - تنت

نقد فیلم Tenet - تنت


در وصف فیلم Tenet باید گفت: ایده‌ای جذاب، اکشنی مسحور کننده اما ایرادی همیشگی. دیالوگی از فیلم می‌گوید: «نیازی نیست بفهمی، فقط حسش کن». سوال اینجاست که عدم شناخت کاراکتر‌ها و انگیزه‌شان در کنار ارائه فرضیه‌های مداوم و پیچیده، دست و پای احساس را نمی‌بندد؟
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #2
اگر از همان فیلم کوتاه سه دقیقه‌ای نولان یعنی Doodlebug «حشره»، رد پای او را تا آخرین ساخته‌اش یعنی فیلم تنت، دنبال کنیم، گرایش او به جهان‌های موازی و شکست زمانی در روایت‌هایش، کاملا قابل مشاهد است. همچنان می‌رسیم به همان کاراکتر اصلی فیلم کوتاهش که به ظاهر به دنبال حشره‌ای افتاده تا او را از بین ببرد اما به ناگاه با خودش در بُعد کوچکتری (یا بهتر بگویم در جهانی دیگر) مواجه می‌شود. بعد‌تر هم بُعد بزرگترِ او، بالای سرش سبز می‌شود. یعنی سه جهان متفاوت. با نقد فیلم Tenet همراه باشید.

مواجهه با این جهان‌های موازی در فیلم‌های نولان، کارکرد‌های متفاوتی دارد. جدای از آنکه کشف هر کدام از این جهان‌ها در دل فیلم، با نوعی غافل گیری همراه است و مخاطب را شوکه می‌کند، نولان از این الگو برای یک قاعده همیشگی در فیلم‌هایش نیز بهره می‌برد. قاعده‌ای که آن را در این گزاره خلاصه می‌کنم: «شکار، شکارچی می‌شود یا بلعکس». رد این گزاره را به نوعی می‌شود در تمام فیلم‌های او جستجو کرد.

به عنوان مثال، در همین فیلم کوتاه حشره، کاراکتر در قامت شکارچی، به دنبال آن است که حشره‌ای را شکار کند اما ناگهان خودش در معرض شکارچی دیگری قرار می‌گیرد. در فیلم اول او یعنی Following «تعقیب»، نویسنده‌ای بر حسب کنجکاوی، هر بار به دنبال یک نفر به راه می‌افتد تا از مکان‌هایی که او می‌رود سر در بیاورد. طبعا او به عنوان شکارچی به دنبال شکار سوژه‌هاست. اما بعدتر می‌بینیم که او خودش به عنوان یک سوژه مناسب، برای حضور در یک ماجرای جنایی، به وسیله فرد دیگری شکار می‌شود.
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #3
دیوید واشنگتن در حالی که ماسک برای ورود به فضای زمان معکوس زده است در فیلم تنت


اگر از همان فیلم کوتاه سه دقیقه‌ای نولان یعنی Doodlebug «حشره»، رد پای او را تا آخرین ساخته‌اش یعنی فیلم تنت، دنبال کنیم، گرایش او به جهان‌های موازی و شکست زمانی در روایت‌هایش، کاملا دیده می‌شود
در Memento‌ ما از ابتدا با مردی همراه می‌شویم که همسرش را از دست داده است و در قامت یک قربانی ظاهر می‌شود. اما در انتهای فیلم هویت دیگری را برایش متصور می‌شویم. در Insomnia پلیسی که خودش به دنبال قاتل است، ناگهان موضعش تغییر می‌کند و حال باید مراقب باشد که خودش شکار نشود. نولان در فیلم‌های بلاک باستری‌اش هم از این قاعده استفاده می‌کند. وقتی به ظاهر، کاراکتر جوکر در زندان است و به عنوان شکار دستگیر شده است، ناگهان همه را به طعمه خود بدل می‌کند. یا کاراکتر بن در ابتدای فیلم The Dark Night Rises‌ به عنوان یک گروگان در هواپیما معرفی می‌شود اما خودش در ادامه افسار بازی را به دست می‌گیرد.
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #4
این قاعده، فضایی سرشار از بی‌اعتمادی را بر فیلم‌های نولان حاکم می‌کند. بی‌اعتمادی کاراکتر‌ها به هم و همینطور مخاطب به کاراکتر‌ها. همچنین مخاطب‌ها را در مواجهه ابتدایی با فیلم به خوبی شوکه می‌کند. به گونه‌ای که می‌توان گفت اکثرا فریب آدم‌های کت و شلواری (لباس فرم سرمایه داری) فیلم‌های نولان را می‌خورند. هر چند که خود این آدم‌های کت و شلواری نیز، همواره تحت تاثیر زنان فتنه بر انگیزی بر گرفته از زنان فیلم نوآر قرار می‌گیرند تا آن‌ها نیز از این فضای فریبکاری مصون نباشند. اما از سوی دیگر همین قاعده جا به جایی شکار و شکارچی و غافل گیری بعدی‌اش، ممکن است به قیمت یکبار مصرف کردن فیلم هم تمام شود. به نوعی که اگر تمام قدرت فیلم بر همین افشاگری متمرکز باشد، پس از کشف آن، دیگر این قاعده به تنهایی انگیزه دوباره تماشا کردن فیلم را ایجاد نمی‌کند. اگرچه که فیلم‌های نولان به واسطه شکست زمانی، ارائه اطلاعات زیاد از طریق دیالوگ و طرح معمای پیچیده، نیاز به تماشای بیش از یکبار را برای مخاطب ایجاد می‌کند، اما سوال اینجاست که پس از چند بار تماشا و فهم کامل معمای فیلم، چه عنصر دیگری باید با مخاطب همراه شود تا فیلم Tenet هیچ گاه در طی زمان از خاطرش نرود و حتی در زندگی‌اش جریان یابد؟
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #5
این عنصر هرچه که هست ریشه در احساسات و عواطف مخاطب دارد. ریشه در شناخت خوب مخاطب از پیشینه کاراکتر‌ها، نیت‌هایشان و همراهی با آن‌ها در تمام طول فیلم. این مهمترین و اولین قدم است. پیش از طراحی هر صحنه اکشن جذاب و یا خلق معمایی پیچیده. فریب و غافل گیری اگرچه همه را شوکه می‌کند و از تماشای اولین بار فیلم راضی. اما قطعا یک شخصیت پردازی درست است که در دفعات بعدی تماشای فیلم، لذتش با مخاطب همراه می‌شود و کاراکتر‌ها یقه او را می‌چسبند و بعد از اتمام فیلم هم رهایش نمی‌کنند. این مهمترین دریچه برای ورود به فیلم تنت و اساسا ریشه یابی کارنامه نولان است.

در ادامه جزییات فیلم تنت فاش می‌شود

سیتور آنتاگونیست فیلم تنت


سوال اینجاست که پس از چند بار تماشا و فهم کامل معمای یک فیلم، چه عنصر دیگری باید با مخاطب همراه شود تا فیلم Tenet هیچ گاه در طی زمان از خاطرش نرود و حتی در زندگی‌اش جریان یابد
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #6
قاعده شکار و شکارچی، با گسترش ایده جهان‌های موازی، به فیلم تنت هم آمده است. شروع روایت فیلم به نوعی از این نقطه است که کاراکتری به نام نیل (با بازی رابرت پاتینسون) در جهت معکوس زمان حرکت کرده تا در مسیر پروتاگونیست (با بازی جان دیوید واشنگتن) قرار بگیرد و حلقه زمانی‌اش را تکمیل کند. جایی که خود نیل هم می‌گوید: اتفاقی که افتاده، افتاده». آن‌ها باید طبق مسیر از پیش تعیین شده حرکت کنند تا حلقه‌های زمانی خود را کامل کنند و موجب نجات جان بشریت از نابودی به وسیله آن الگوریتم شوند.

نولان نیز مثل همیشه، فیلم را یا یک حادثه شروع می‌کند. حادثه‌ای که در آن کاراکتر‌ها بیش از مخاطبان اطلاع دارند و طرح و توطئه آن پیش از شروع فیلم، برنامه ریزی شده است. نتیجه می‌شود آن که ما باید با کنجکاوی تمام به دنبال کاراکتر‌ها بیفتیم تا از ماجرا سر در آوریم. اما این حادثه ابتدایی چند تفاوت مهم با شروع‌های قبلی نولان دارد. نکته اول آنکه فیلم با حضور خود آنتاگونیست شروع نمی‌شود. عنصری که به فیلم‌های قبلی نولان کمک می‌کرد که مخاطبان انتظارشان را با دیدن یک آنتاگونیست جذاب بالا ببرند و منتظر نبردی جذاب‌تر بمانند. اما در اینجا به خصوص در مرتبه اول تماشای فیلم، آنقدر متوجه خطر موجود در صحنه نمی‌شویم. این درست است که مثل همیشه باز هم با یک سرقت در فیلم نولان طرفیم. اما سرقت چه چیز و از سمت کی؟ آنقدر مشخص نیست. اهمیت ماجرا نیز همین طور. شاید بیراه نباشد که در همین ابتدا از موسیقی گورنسن (جایگزین بر حق هانس زیمر در این فیلم نولان) باید تمجید کرد که بار زیاد هیجان ابتدای فیلم و سایر لحظات اکشن را او تامین می‌کند.
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #7
تفاوت بعدی این شروع، در یکسان بودن اطلاعات ما و پروتاگونیست است. ما همزمان با کاراکتر اصلی، اولین مواجه‌مان را با پدیده تنت تجربه می‌کنیم در حالی که از جزییات آن خبر نداریم. حال انتخاب این مقطع زمانی از کاراکتر پروتاگونیست، دست نولان را باز گذاشته تا هر چقدر که بخواهد به ما درباره این پدیده اطلاعات بدهد و از پیچیدگی آن کم کند. از سوی دیگر، بی‌اطلاعی پروتاگونیست از جهان‌های موازی موجود در فیلم (و همین طور بی اطلاعی ما) بستر را برای یک استفاده دیگر از قاعده شکار و شکارچی فراهم کرده است. جایی که پروتاگونیست در نمایشگاه آسلو با یک نفر درگیر می‌شود که در جهت معکوس زمان که پیش می‌رویم در می‌يابیم که آن فرد خودش است. خودش به دست خودش لو رفته یا بهتر بگویم شکار شده. این شکل از زاویه دید باز هم موجب غافل گیری می‌شود.

دیوید واشنگتن و رابرت پاتینسون در محفظه معکوس کننده زمان در فیلم تنت


حرف فیلم تنت را در یک گزاره خلاصه کنیم:‌ «بمبی که منفجر نشده، برای کسی اهمیت نداره». خطری که حیات آیندگان را تهدید می‌کند، به مثابه بمبیست که هنوز به انفجار در نیامده است.
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #8
اما قبل از آنکه به سراغ معنای تقابل دو بًعد گذشته و آینده یک کاراکتر برویم و به پیچیدگی‌های زمانی فیلم بپردازیم، بیاییم همان پرسش ابتدایی مطلب را طرح کنیم. قبل از انفجار هواپیما یا سرقت پلوتونیوم و یا از همه مهمتر نجات جان بشر، باید ابتدا بپرسیم که این پروتاگونیست به واقع چه کسیست؟ اصلا چرا این کار‌ها را انجام می‌دهد؟ پیشینه او چیست؟ آيا بعد از رو شدن جهان‌های موازی و فهم روایت زمانی، انگیزه‌های دیگری برای تماشای فیلم وجود دارد؟ برای اینکه مقصودم را واضح‌تر بیان کنم، از فیلم‌های قبلی فیلمساز مصداق می‌آورم.

در فیلم Inception «تلقین»، کاب در کنار مسیر دزدیدن فکر سرمایه‌دارها به وسیله ورود به لایه‌های خوابشان، پیش داستان قدرتمند دیگری هم دارد که ما را قدری به او نزدیک می‌کند. ما می‌دانیم که کاب قبل از ورود به این ماجرا، با همسرش مدام به لایه‌های خواب می‌رفتند تا جایی که همسر او مرز میان خیال و واقعیت را گم کرده‌ است. پس در مواجهه با لحظاتی که ناگهان همسر کاب وارد ناخودآگاه او می‌شود، مسیر فیلم برایمان اهمیت می‌یابد و همچنین متوجه اهمیت خطر این موضوع برای کاب هم می‌شویم. فراتر از تمام این‌ها، این موضوع که کاب باید به دنبال راهی برای بازگشت به خانه و دیدار بچه‌هایش باشد نیز، انگیزه اصلی او را برایمان مطرح می‌کند.
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #9
حتی در فیلم Interstellar‌ «میان ستاره‌ای»، یک رابطه پدر و دختری را در پیشینه کاراکتر کوپر، قبل از ورود به ماموریتش دیده‌ایم که با تمام ایراداتش، اگر بعد‌ها سخن از نجات جان بشریت به میان آمد، قدری انگیزه این کاراکتر‌ را بفهمیم و هدفی روشن از تصمیم او در ذهن داشته باشیم.

اما در فیلم تنت عملا هیچ شناختی از پیشینه و نیت کاراکتر پروتاگونیست نداریم. حال شاید این سخن هم به میان بیاید که با توجه به نام گذاری کاراکتر به اسم «پروتاگونیست» که حتی نام او را هم نمی‌دانیم، تعمدی بودن این اتفاق از سوی فیلمساز مطرح باشد. این تمهید در فیلم قبلی نولان یعنی دانکرک در نظر گرفته شده بود و از ابتدای فیلم هم هیچ سربازی به طور ویژه به ما معرفی نشد. در آن فیلم بنای کارگردان بر پرداختن به قهرمان جمعی به جای قهرمان فردی بود. طبعا با قرارداد ابتدایی فیلم و مسیری که همه سربازان طی می‌کردند، صحبت از شخصیت پردازی و پیشینه کاراکتر‌ها راه به جایی نمی‌برد. چرا که زاویه دید نولان به واقعه دانکرک، اساسا نیاز به پرداخت ویژه‌ای از هیچ کدام از سربازان نداشت.

نولان و عوامل فیلم در پشت صحنه فیلم تنت
 

شکارچی

رمانیکی محروم
رمانیکی
شناسه کاربر
4
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
موضوعات
19
نوشته‌ها
242
پسندها
1,030
امتیازها
153
محل سکونت
جهنم سیگاری🚶🏿‍♂️🚬

  • #10
اما در فیلم تنت قاعدتا نباید از ما انتظار داشت که در لحظات پایانی فیلم، بغض کاراکتری که نمی‌شناسیم را درک کنیم. یا نباید در لا به لای این همه فرضیه زمانی، انتظار حس کردن پدیده تنت را داشت به جای فهم آن. آن هم در حالی که در فیلم‌های اخیر نولان عادت داریم که کاراکتر‌هایی را تنها به دلیل بیان سیل عظیمی از تئوری‌ها که ذهنمان را به بازی بگیرند (مثل کاراکتر پریا در این فیلم) تماشا کنیم. دیگر چه رمقی برای احساس باقی می‌ماند؟ این در حالیست که فیلم از ما انتظار همراهی و همذات پنداری با کاراکتر‌ها را دارد.

اما بگذارید از لحظات احساسی فیلم که سهمشان کم است هم مثال بیاورم تا مقصودم را از این لحظات بهتر بیان کنم. تنت در این لحظات است که به خوبی حس می‌شود. همچون اولین مواجهه پروتاگونیست با جهت معکوس زمان. به گونه‌ای که فیلم برای لحظاتی از ضرباهنگ تند و هالیوودی‌اش فاصله می‌گیرد و به جای آن، صدای نفس‌های پروتاگونیست را می‌شنویم. پرنده‌ای در جهت معکوس باد را می‌بینیم. چاله‌ آبی که وارونه بر می‌گردد را به تماشا می‌نشینیم و بر خلاف جهت ماشین‌ها حرکت می‌کنیم. این‌ شکل از روایت که تماما بر تصویر و فضاسازی بنا شده است، در مقابل سیل عظیمی از توضیحات بعضا آزار دهنده فیلم، می‌تواند توجیه کننده حس کردن پدیده تنت باشد. حتی در صحنه‌های اکشن هم، مواجهه اولین بار با ماشینی که به صورت معکوس به سمت پروتاگونیست و نیل می‌آید کاملا ترس و هیجان حاصل از معکوس کردن حادثه را القا می‌کند. در اجرایش هم کمتر می‌توان ایرادی وارد کرد.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
16
بازدیدها
245
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
211
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
132
پاسخ‌ها
11
بازدیدها
185

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین