Like crazy<3
مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقامدار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقرهای
کاربر ثابت
- مدیر کتابدونی
- - رصد
- شناسه کاربر
- 1249
- تاریخ ثبتنام
- 2021-11-25
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 448
- نوشتهها
- 1,862
- راهحلها
- 21
- پسندها
- 20,680
- امتیازها
- 613
- محل سکونت
- او (":
سریال One Punch Man فقط یک انیمهی تحسینشده نیست، بلکه یکی از پدیدههای حوزهی سرگرمی در سالهای اخیر است.
بعضیوقتها به آثاری برخورد میکنیم که مرزهای مدیومشان را پشت سر میگذارند و علاوهبر اینکه روی دنیای بزرگتر بیرون تاثیر میگذارند، بلکه به پدیدهای تبدیل میشوند که هیچکس نباید آن را صرفا به دلیل عدم آشنایی با آن مدیوم دست کم بگیرد. چنین تعریفی کاملا دربارهی انیمهی سریالی «وان پانچ من» صدق میکند. «وان پانچ من» از آن آثاری است که فقط مخصوص انیمهبینها نیست، بلکه توانایی شگفتزده کردن هرکسی را دارد. اتفاقا اگر از من بپرسید، «وان پانچ من» را قبل ار هرکس دیگری به کسانی پیشنهاد میدهم که تا حالا سروکارشان به انیمههای سریالی نخورده است و فیلمهای زنده را به هرچیز دیگری ترجیح میدهند. مخصوصا کسانی که عاشق داستانهای علمی-تخیلی، هیولایی و ابرقهرمانی هستند، اما هالیوود همیشه آنها را ناامید میکند. «وان پانچ من» یک انیمهی ابرقهرمانی است. اگرچه این روزها هرکسی که از مادر گرامیاش قهر میکند یک فیلم یا سریال ابرقهرمانی میسازد و این بهطور خشک و خالی نکتهی شگفتانگیزی دربارهی این انیمه محسوب نمیشود، اما باید بدانید «وان پانچ من» یک داستان ابرقهرمانی کلیشهای، دلسردکننده یا ضعیف هالیوودی دیگر نیست. فکر میکنید این انیمه برای چه به پدیدهی دنیای سرگرمی یک سال گذشته تبدیل شده است: تمامیاش به خاطر این است که «وان پانچ من» ابرقهرمان و دنیایی را به تصویر میکشد که تاکنون نمونهاش را با این دیوانگی، جذابیت، بامزهای و البته «تفاوت» ندیدهاید.
اگر تاکنون با توجه به اسم سریال این «تفاوت» را حدس نزده باشید، حتما میپرسید جاذبهی مرکزی سریال که آن را از تمام آثار ابرقهرمانی دیگر متمایز کرده چیست؟ این موضوع در همان سکانس افتتاحیهی سریال مشخص میشود. زندگی به خوبی و خوشی در توکیو جریان دارد که ناگهان بیگانهی عضلانی بنفشرنگی به روی زمین سقوط میکند و یک انفجار بزرگ ایجاد میکند و به پیادهروی در میان آسمانخراشهای شهر و نابودی اطرافش ادامه میدهد. ما در دنیایی هستیم که حضور ابرقهرمانان یک موضوع عادی است و حتی یک انجمن ابرقهرمانان هم وجود دارد. بنابراین خیلی زود ابرقهرمانانی مثل لایتینگ مکس و مرد خندان برای مبارزه با این بیگانه به میدان فرستاده میشوند، اما او تمامی آنها را به راحتی از سر راهش برمیدارد. تا اینکه سروکلهی یک قهرمان کچلِ با اندامی معمولی و لباسی ضایع پیدا میشود.
بیگانه پس از برخورد با قهرمان ما شروع به توضیح دادن گذشتهاش و قدرتهایش میکند و یک ساعت به کُریخوانی ادامه میدهد. او از این میگوید که اسمش مرد واکسینی است. که از آلودگیهایی که انسانها ایجاد کردهاند خلق شده و آمده تا انسانها را نابود کند. که انسانها چیزی جز انگل و باکتری نیستند و از عصبانیت شروع به بزرگشدن و بزرگشدن میکند. دندانهای بلندی از فکهایش بیرون میزند، چشمانش قرمز میشود و صدایش کلفت میشود و روی قهرمان کچل ما سایه میاندازد و در همین حین از قهرمان ما میپرسد که چطور جرات کردی من را به مبارزه بطلبی؟ اما قبل از اینکه جملهاش به پایان برسد، قهرمان کچل ما دستش را مشت میکند، چند سانتیمتر عقب میبرد و توی گوش بیگانهی وراج داستان پایین میآورد. بدن بیگانه به تکههای ریزی منفجر شده و پخش میشود.
ناگهان اسم سریال جدی جدی به حقیقت تبدیل میشود: قهرمان «وان پانچ من» با یک مشت میتواند تمام دشمنانش را شکست دهد. بله فقط یک مشت! قهرمان کمحرف و سادهی داستان که سایتاما نام دارد قادر به کلهپا کردن هیولاهایی بزرگتر از گودزیلا با یک مشت است و این همان چیزی است که تمام انتظارات ما از زیرژانر ابرقهرمانی را از همان دقایق اولیهی سریال درهم میشکند. شکستن انتظارات و کلیشهها فقط به قدرت منحصربهفرد و فرا-فرا-بشری سایتاما خلاصه نمیشود، بلکه در ظاهرا او هم پیداست. اگر قرار بود ظاهر سایتاما را حدس بزنیم، حتما مردی در مایههای رابرت داونی جونیور، هنری کاویل یا هر بازیگر خوشسیمای دیگر را به یاد میآوردیم. یا حالا که داریم دربارهی قهرمان یک انیمه حرف میزنیم، ممکن بود آن کاراکترهای خوشاندامی که از موهای ژولیده اما مرتبِ رنگی بهره میبرند را به خاطر میآوردیم. اما سایتاما به هیچکدام از اینها شبیه نیست. سایتاما در تضاد با دیگر ابرقهرمانان هالیوودی و انیمهای قرار میگیرد. اینجا با کاراکتر کچلی با چشمهای گردی طرفیم که همیشه متعجب است و اصلا اُبهت و کاریزمای اولیهی یک ابرقهرمان کلاسیک را ندارد.
بعضیوقتها به آثاری برخورد میکنیم که مرزهای مدیومشان را پشت سر میگذارند و علاوهبر اینکه روی دنیای بزرگتر بیرون تاثیر میگذارند، بلکه به پدیدهای تبدیل میشوند که هیچکس نباید آن را صرفا به دلیل عدم آشنایی با آن مدیوم دست کم بگیرد. چنین تعریفی کاملا دربارهی انیمهی سریالی «وان پانچ من» صدق میکند. «وان پانچ من» از آن آثاری است که فقط مخصوص انیمهبینها نیست، بلکه توانایی شگفتزده کردن هرکسی را دارد. اتفاقا اگر از من بپرسید، «وان پانچ من» را قبل ار هرکس دیگری به کسانی پیشنهاد میدهم که تا حالا سروکارشان به انیمههای سریالی نخورده است و فیلمهای زنده را به هرچیز دیگری ترجیح میدهند. مخصوصا کسانی که عاشق داستانهای علمی-تخیلی، هیولایی و ابرقهرمانی هستند، اما هالیوود همیشه آنها را ناامید میکند. «وان پانچ من» یک انیمهی ابرقهرمانی است. اگرچه این روزها هرکسی که از مادر گرامیاش قهر میکند یک فیلم یا سریال ابرقهرمانی میسازد و این بهطور خشک و خالی نکتهی شگفتانگیزی دربارهی این انیمه محسوب نمیشود، اما باید بدانید «وان پانچ من» یک داستان ابرقهرمانی کلیشهای، دلسردکننده یا ضعیف هالیوودی دیگر نیست. فکر میکنید این انیمه برای چه به پدیدهی دنیای سرگرمی یک سال گذشته تبدیل شده است: تمامیاش به خاطر این است که «وان پانچ من» ابرقهرمان و دنیایی را به تصویر میکشد که تاکنون نمونهاش را با این دیوانگی، جذابیت، بامزهای و البته «تفاوت» ندیدهاید.
اگر تاکنون با توجه به اسم سریال این «تفاوت» را حدس نزده باشید، حتما میپرسید جاذبهی مرکزی سریال که آن را از تمام آثار ابرقهرمانی دیگر متمایز کرده چیست؟ این موضوع در همان سکانس افتتاحیهی سریال مشخص میشود. زندگی به خوبی و خوشی در توکیو جریان دارد که ناگهان بیگانهی عضلانی بنفشرنگی به روی زمین سقوط میکند و یک انفجار بزرگ ایجاد میکند و به پیادهروی در میان آسمانخراشهای شهر و نابودی اطرافش ادامه میدهد. ما در دنیایی هستیم که حضور ابرقهرمانان یک موضوع عادی است و حتی یک انجمن ابرقهرمانان هم وجود دارد. بنابراین خیلی زود ابرقهرمانانی مثل لایتینگ مکس و مرد خندان برای مبارزه با این بیگانه به میدان فرستاده میشوند، اما او تمامی آنها را به راحتی از سر راهش برمیدارد. تا اینکه سروکلهی یک قهرمان کچلِ با اندامی معمولی و لباسی ضایع پیدا میشود.
بیگانه پس از برخورد با قهرمان ما شروع به توضیح دادن گذشتهاش و قدرتهایش میکند و یک ساعت به کُریخوانی ادامه میدهد. او از این میگوید که اسمش مرد واکسینی است. که از آلودگیهایی که انسانها ایجاد کردهاند خلق شده و آمده تا انسانها را نابود کند. که انسانها چیزی جز انگل و باکتری نیستند و از عصبانیت شروع به بزرگشدن و بزرگشدن میکند. دندانهای بلندی از فکهایش بیرون میزند، چشمانش قرمز میشود و صدایش کلفت میشود و روی قهرمان کچل ما سایه میاندازد و در همین حین از قهرمان ما میپرسد که چطور جرات کردی من را به مبارزه بطلبی؟ اما قبل از اینکه جملهاش به پایان برسد، قهرمان کچل ما دستش را مشت میکند، چند سانتیمتر عقب میبرد و توی گوش بیگانهی وراج داستان پایین میآورد. بدن بیگانه به تکههای ریزی منفجر شده و پخش میشود.
ناگهان اسم سریال جدی جدی به حقیقت تبدیل میشود: قهرمان «وان پانچ من» با یک مشت میتواند تمام دشمنانش را شکست دهد. بله فقط یک مشت! قهرمان کمحرف و سادهی داستان که سایتاما نام دارد قادر به کلهپا کردن هیولاهایی بزرگتر از گودزیلا با یک مشت است و این همان چیزی است که تمام انتظارات ما از زیرژانر ابرقهرمانی را از همان دقایق اولیهی سریال درهم میشکند. شکستن انتظارات و کلیشهها فقط به قدرت منحصربهفرد و فرا-فرا-بشری سایتاما خلاصه نمیشود، بلکه در ظاهرا او هم پیداست. اگر قرار بود ظاهر سایتاما را حدس بزنیم، حتما مردی در مایههای رابرت داونی جونیور، هنری کاویل یا هر بازیگر خوشسیمای دیگر را به یاد میآوردیم. یا حالا که داریم دربارهی قهرمان یک انیمه حرف میزنیم، ممکن بود آن کاراکترهای خوشاندامی که از موهای ژولیده اما مرتبِ رنگی بهره میبرند را به خاطر میآوردیم. اما سایتاما به هیچکدام از اینها شبیه نیست. سایتاما در تضاد با دیگر ابرقهرمانان هالیوودی و انیمهای قرار میگیرد. اینجا با کاراکتر کچلی با چشمهای گردی طرفیم که همیشه متعجب است و اصلا اُبهت و کاریزمای اولیهی یک ابرقهرمان کلاسیک را ندارد.
نام موضوع : نقد انیمه One Punch Man
دسته : بحث و بررسی انیمه و مانگا