. . .

نقد و بررسی معرفی و نقد رمان ژویین گربه خاص | آرمیتا حسینی

تالار نقد خوانندگان آثار

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #1


نویسنده: آرمیتا حسینی

ژانر: فانتزی، عاشقانه

خلاصه: داستان راجب یک گربه شرور و شیطانی اما شیرین و بامزه است که با تمام گربه‌ها فرق دارد و زندگیش را از آنها جدا می‌کند، او بنابر اتفاقاتی وارد زندگی پسر جوانی به نام اَرشان می‌شود و در آنجا ماجراهایی رخ می‌دهد که این گربه متوجه تغییر عجیبی در خود می‌شود! او زندگی دو وجهی را تجربه می‌کند و با همان اتفاقات عجیب در کنار اَرشان و خانواده‌اش به سر می‌برد تا اینکه موضوع عاشق شدن اَرشان هم پیش می‌آید و...


مقدمه
اَرشان درحالی که خیس از باران شده بود، تند تند نفس نفس می‌زد! کوچه تاریک و سرد و البته خیس بود. باران از روی مژه‌های اَرشان روی گونه‌اش می‌افتادند و می‌لغزیدند و از چانه‌اش چکه می‌کردند، موهای نسکافه‌ای رنگش خیس از آب روی چشمانش افتاده بود. گویی ترسیده بود اما شاد هم بود. با سرعتی باور نکردنی سمتم آمد و مرا، ژویین را، گربه خیس و خسته را...
گربه گم شده را... از روی زمین برداشت و محکم در آ**غ**و**ش گرفت! صدایش در گوشم زنگ خورد
-ترسیدم ژویین به خدا ترسیدم، ترسیدم دیگه نباشی، از دستت بدم، دیگه ژویینی نداشته باشم، می‌فهمی لعنتی؟ چرا رفتی؟
دمغ و کلافه نگاهش کردم که این بار اشک ریخت
-ژویین درسته خیلی اذیتم می‌کنی و شیطونی اما...من خیلی دوست دارم!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Mohammadmahdi

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
584
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
15
پسندها
175
امتیازها
88
محل سکونت
طهران بزرگ

  • #11
سلام سلطان دستت گرم دمت درد نکنه 😂🤗
اخر شبی لبخندی رو لبم نقش بست در پی نقش بستن افکارت توسط قلم رو کاغذ که شد ژویین
نقد تخصصی رو مطالعه کردم با همه چیش موافق بودم جز بخش ممنوعات 😂😂💔 اونارو از رمان حذف کنیم عین اینه دست وپارو از ادم بگیریم
پس به این ننیجه میرسیم همه چیز عالی بود جز چندتا غلط نگراشی واشتباه تایپی که همیشه هست
ژانر رو دوست داشتم
رمان جذابیت خاصی داشت افرین هی میگفتم پارت اخره باید برم چت باکس پست منه! هی به خوندن ادامه میدادم! اینم از جادوی قلم
خیلی وقت بود هیچ رمانی اصن دریغ از یک داستان کوتاه من نخونده بودم رمانت به وجد اوورد منو تبریک به جفتمون 🤍🥂
 

Mohammadmahdi

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
584
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
15
پسندها
175
امتیازها
88
محل سکونت
طهران بزرگ

  • #12
اسم رمان: بنظرم مناسب نبود
خیلی رو اسم فکر کردم نقدتو دیدم ولی چیزی بهتر از ‌ همین که هست به ذهنم نرسید! بنظرم خوبه کاملا مرتبط ه شاید یکمی سادگی داشته باشه ولی بدم نیست
ژانر: تخیلی هم باید اضافه بشه
نویسنده پاسخ داد
راوی: شما داری از زبان چند نفر صحبت میکنی و بنظرم جذاب نیست
نقل رمان از زبان اول شخص بود در هر پارت کجا راوی دیدید؟!
زمان: رمان یه روایته و روایت، در زمان گذشته اتفاق افتاده و رمان شما از زمان حاله و این اشتباهه
زمان گذشته نداشتیم در طول رمان فقد کات میداد و هر سناریو از زبان یه ‌نقش نقل میشد هیچ ایرادی نمیشه گرفت👌
کلیشه: موضوعتون یکم کلیشه ایه
رمان های عاشقانه فانتزی وتخیلی زیادی خوندم انجمن های سابق یا همین انجمن خودمون این ایده جدید بود اینکه گربه نقش اول رو ایفا میکرد یجورایی ستاره رمان بود خودش حالت خاص رو نمایان میکنه در بقیه رمان ها ما صرفا شاهد دوتا عاشق هستیم با اتفاقات رویایی و خوب که با خوشی بهم میرسن یا ‌با ناکامی یکیشون میمیره یا با تراژدی از هم جدا میشن این رمان در ژانر و سبک خودش معرکس
جذب: من با رمان هایی که خوندم و جذبشون شدم مقایسه میکنم، بنظرم خیلی جذاب نبود
نمیفهمم تعریفتون از جذابیت چیه!
سطح قلم: پایه و اولیه ست
از بهترین نویسنده های انجمن هستن:/
مشکلات: طبعیتا آدم نمیتونه زبون گربه رو بفهمه، مگه حضرت سلیمانن؟ پس جاهایی که گربه حرف میزنه، آدم نباید بفهمه
این نقد خیلی یطوریه:/ مگه دنیا واقعیه! سکوت میکنم که این سکوت منطقی تره
سیر رمان: خیلی تنده و جذابیت زیادی نداره
رمان کاملآ روان و جذاب و همچنین گیرا و شیک هست
تعداد پارت ها: من شنیدم که رمانتون رو به اتمامه و چیزی که شما نوشتید، پارت های کمی داره و داستان تلقی میشه
فک نمیکنم تا اخر ماه همین رمان رو تموم کنم چطوری میگید کوتاهه!
موضوع: فوق العاده کلیشه ای و تخیلیه و این خوب نیست (هر چیزی به اندازش)
اشاره کردید ولی خب اشتباه گفتید!
این ها معایب رمانتون بود عزیزم ناراحت نشو :)
خیلی چیزا که گفتید برداشت بدتون از رمان یا موضوعی مرتبط بود توصیه میکنم نقد منتقد اصلی رو بخونید و رمان رو ی نگاه دقیق تر بندازید خودتون می‌بینید اثر فاخری هست 😉
خب خوبی هاش رو بگم
داستانت از دید جدید بود و بنظرم جالب بود
سطح قلمتون رو من d میدم و بنظرم برای یه تازه کار خوبه
تعداد خط توی پارت هایی که نوشته بودی تقریبا خوب بود
توصیفات فضا هم کمی زیاد بود
در صحبتاتون پارادوکس وجود داره-_-
آروزی موفقیت برای شما...
 
آخرین ویرایش:

حبیب آذرگشسب

رمانیکی تلاشگر
رمانیکی
شناسه کاربر
220
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-12
موضوعات
8
نوشته‌ها
55
پسندها
1,654
امتیازها
148

  • #13
نقد رمان ژوئین گربه خاص از دیدگاه خواننده
ژوئین گربه خاص، عنوان جذابی به نظر می‌رسید و به خوبی این موضوع که رمان از دیدگاه یک گربه روایت می‌شود را نشان میداد و از طرفی با ژانر فانتزی رمان هم همخوانی داشت؛ اما نام رمان ارتباطی به ژانر دوم رمان یعنی عاشقانه ندارد و این خودش یک نکته منفی در مورد نام رمان است. البته همیشه هم نمی‌شود عنوانی نوشت که با تمامی ژانرها همخوانی داشته باشد. بنابراین به عنوان خواننده این مورد را قابل قبول میدانم.
اما دومین بخشی که خواننده با آن رو به رو می‌شود(حداقل در انجمن‌های رمان) خلاصه رمان است. خلاصه رمان با اشاره‌های جزئی سعی می‌کند عشق بین ارشان و مارالیا را نشان دهد. سعی می‌کند در مورد خاص بودن ژوئین و روابطش با انسان ها موضوعاتی را لو بدهد؛ اما زیرکی‌ای که مورد نیاز برای نوشتن خلاصه بود در متن دیده نمی‌شود؛ چون هدف از خلاصه رمان ایجاد سوالاتی گنگ برای مخاطب و همینطور دادن سرنخ‌هایی است که مخاطب را جذب رمان کند که این مورد به خوبی اجرا نشد.
اما هرچقدر که خلاصه مشکل داشت، مقدمه رمان تمام ویژگی‌های یک خلاصه خوب را داشت و می‌توانیم بگوئیم مقدمه خلاصه دوم رمان بود و توصیه میکنم خلاصه رمان را پاک و مقدمه را جایگزین آن کنید. البته اگر از نظر قوانین تایپ رمان مشکلی ندارد..
و اما جلد رمان که تقریبا اهمیتش از خلاصه هم بیشتر است. جلد رمان گربه لوس و زیبایی را نشان می‌دهد که می‌توانیم برداشت کنیم ژوئین است. با توجه به اینکه نویسنده قصد دارد جلد رمان را عوض کند، پس فقط یک نکته بگویم. در رمان اکثر پارت‌ها از زبان ارشان و مارالیا هستند. بنابراین باید اثری از این دو شخص هم در جلد وجود داشته باشد. حالا میخواهد تصویر انسان ها در کنار گربه باشد یا عکس گربه با نشانه‌هایی از آن دو.
راوی داستان، اول شخص مفرد است و به دلیل جدایی ارشان، مارالیا و ژوئین این سه اصل داستان را می‌گویند و در برخی مکان ها شخصیت رویا هم به راوی اضافه می‌شود.از این لحاظ باید از نویسنده تشکر کنیم که با قرار دادن چند راوی ما را با شخصیت‌های اصلی آشنا کرد و باعث شد بهتر آنها را بشناسیم و این خود یک نکته قوت بود.
و اما توصیفات! توصیفات داستان به طور پیوسته و آرام آرام بود. مکان ها، احساسات شخصیت ها، چهره و ... به خوبی توصیف شده بودند. اما برای توصیف مکان همانطور که قبلا هم گفته بودم، بهتر است ایجاز را رعایت کنید و از گفتن جزئیات کوچکتر بپرهیزید که البته هرچقدر جلوتر رفتیم، از هر لحاظ توصیفات بهتر شد.
اما کار جذاب‌تری که من در رمان دیدم، توصیف اندیشه‌های اشخاص بود. چیزی که در کمتر رمانی می‌بینیم. ما در رمان کاملا با جهان بینی شخصیت ها ژوئین، مارالیا و ارشان آشنا می‌شویم که این نکته بسیار مهم و حائز اهمیت است؛ چون جهان بینی اشخاص، ربط مستقیمی به رفتارهای آنها دارد و دلایل رفتار آن شخصیت‌ها قابل درک تر برای منِ مخاطب می‌شود.
سیر رمان سیری منفعل بود. آنجا که نیاز به سرعت داشت، سریع می‌شد آنجا که نیاز به کند شدن داشت، کند می‌شد. برای همین هم معتقدم که این نکته نقطه قوت رمان بود.
اشکالات نگارشی و بی‌دقتی در یکی دو جا برای سن شخصیت، اساسی‌ترین اشکال رمان در حال تایپ ژوئین گربه خاص بود که به گفته نویسنده در فایل اصلی رمان برطرف شدند. بنابراین ایرادی از این مورد نمی‌گیرم.
و اما حرف آخر
داستان ژوئین گربه خاص یکی از جذاب‌ترین داستان‌هایی بود که در انجمن رمان و در این ژانر خواندم و شخصا می‌گویم بهتر از آن رمان‌های آبکی خون آشامی که خودم یکی از آنها را دارم می نویسم بود. ولی با تمام این‌ها پیشرفت نویسنده در طول نوشتن رمان کاملا مشخص بود و ایرادهایی که در پارت های اول وجود داشت، در پارت‌های بعدی رفع شده بودند و این قابل تحسین است.
در هر صورت امیدوارم که برای رمان های بعدی‌تان نیز، از ایده‌های جدید استفاده کنید و قبل از نوشتن آنها، همانطور که قبلا توصیه کردم آثار بزرگانی چون داستایفسکی و تولستوی را چندبار بخوانید تا قلم زیبایتان بهتر از امروز شود.
با آرزوی موفقیت برای شما.
(اینم نقدی که گفتم میفرستم.)
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,792
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,250
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #14
نقد رمان ژوئین گربه خاص از دیدگاه خواننده
ژوئین گربه خاص، عنوان جذابی به نظر می‌رسید و به خوبی این موضوع که رمان از دیدگاه یک گربه روایت می‌شود را نشان میداد و از طرفی با ژانر فانتزی رمان هم همخوانی داشت؛ اما نام رمان ارتباطی به ژانر دوم رمان یعنی عاشقانه ندارد و این خودش یک نکته منفی در مورد نام رمان است. البته همیشه هم نمی‌شود عنوانی نوشت که با تمامی ژانرها همخوانی داشته باشد. بنابراین به عنوان خواننده این مورد را قابل قبول میدانم.
اما دومین بخشی که خواننده با آن رو به رو می‌شود(حداقل در انجمن‌های رمان) خلاصه رمان است. خلاصه رمان با اشاره‌های جزئی سعی می‌کند عشق بین ارشان و مارالیا را نشان دهد. سعی می‌کند در مورد خاص بودن ژوئین و روابطش با انسان ها موضوعاتی را لو بدهد؛ اما زیرکی‌ای که مورد نیاز برای نوشتن خلاصه بود در متن دیده نمی‌شود؛ چون هدف از خلاصه رمان ایجاد سوالاتی گنگ برای مخاطب و همینطور دادن سرنخ‌هایی است که مخاطب را جذب رمان کند که این مورد به خوبی اجرا نشد.
اما هرچقدر که خلاصه مشکل داشت، مقدمه رمان تمام ویژگی‌های یک خلاصه خوب را داشت و می‌توانیم بگوئیم مقدمه خلاصه دوم رمان بود و توصیه میکنم خلاصه رمان را پاک و مقدمه را جایگزین آن کنید. البته اگر از نظر قوانین تایپ رمان مشکلی ندارد..
و اما جلد رمان که تقریبا اهمیتش از خلاصه هم بیشتر است. جلد رمان گربه لوس و زیبایی را نشان می‌دهد که می‌توانیم برداشت کنیم ژوئین است. با توجه به اینکه نویسنده قصد دارد جلد رمان را عوض کند، پس فقط یک نکته بگویم. در رمان اکثر پارت‌ها از زبان ارشان و مارالیا هستند. بنابراین باید اثری از این دو شخص هم در جلد وجود داشته باشد. حالا میخواهد تصویر انسان ها در کنار گربه باشد یا عکس گربه با نشانه‌هایی از آن دو.
راوی داستان، اول شخص مفرد است و به دلیل جدایی ارشان، مارالیا و ژوئین این سه اصل داستان را می‌گویند و در برخی مکان ها شخصیت رویا هم به راوی اضافه می‌شود.از این لحاظ باید از نویسنده تشکر کنیم که با قرار دادن چند راوی ما را با شخصیت‌های اصلی آشنا کرد و باعث شد بهتر آنها را بشناسیم و این خود یک نکته قوت بود.
و اما توصیفات! توصیفات داستان به طور پیوسته و آرام آرام بود. مکان ها، احساسات شخصیت ها، چهره و ... به خوبی توصیف شده بودند. اما برای توصیف مکان همانطور که قبلا هم گفته بودم، بهتر است ایجاز را رعایت کنید و از گفتن جزئیات کوچکتر بپرهیزید که البته هرچقدر جلوتر رفتیم، از هر لحاظ توصیفات بهتر شد.
اما کار جذاب‌تری که من در رمان دیدم، توصیف اندیشه‌های اشخاص بود. چیزی که در کمتر رمانی می‌بینیم. ما در رمان کاملا با جهان بینی شخصیت ها ژوئین، مارالیا و ارشان آشنا می‌شویم که این نکته بسیار مهم و حائز اهمیت است؛ چون جهان بینی اشخاص، ربط مستقیمی به رفتارهای آنها دارد و دلایل رفتار آن شخصیت‌ها قابل درک تر برای منِ مخاطب می‌شود.
سیر رمان سیری منفعل بود. آنجا که نیاز به سرعت داشت، سریع می‌شد آنجا که نیاز به کند شدن داشت، کند می‌شد. برای همین هم معتقدم که این نکته نقطه قوت رمان بود.
اشکالات نگارشی و بی‌دقتی در یکی دو جا برای سن شخصیت، اساسی‌ترین اشکال رمان در حال تایپ ژوئین گربه خاص بود که به گفته نویسنده در فایل اصلی رمان برطرف شدند. بنابراین ایرادی از این مورد نمی‌گیرم.
و اما حرف آخر
داستان ژوئین گربه خاص یکی از جذاب‌ترین داستان‌هایی بود که در انجمن رمان و در این ژانر خواندم و شخصا می‌گویم بهتر از آن رمان‌های آبکی خون آشامی که خودم یکی از آنها را دارم می نویسم بود. ولی با تمام این‌ها پیشرفت نویسنده در طول نوشتن رمان کاملا مشخص بود و ایرادهایی که در پارت های اول وجود داشت، در پارت‌های بعدی رفع شده بودند و این قابل تحسین است.
در هر صورت امیدوارم که برای رمان های بعدی‌تان نیز، از ایده‌های جدید استفاده کنید و قبل از نوشتن آنها، همانطور که قبلا توصیه کردم آثار بزرگانی چون داستایفسکی و تولستوی را چندبار بخوانید تا قلم زیبایتان بهتر از امروز شود.
با آرزوی موفقیت برای شما.
(اینم نقدی که گفتم میفرستم.)
با تمام نقدات موافقم
متشکرم ازت که زحمت کشیدی و نقد کردی ❤️ ❤️ ممنونم عزیز
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین