. . .

نقد و بررسی معرفی و نقد رمان ژویین گربه خاص | آرمیتا حسینی

تالار نقد خوانندگان آثار

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #1


نویسنده: آرمیتا حسینی

ژانر: فانتزی، عاشقانه

خلاصه: داستان راجب یک گربه شرور و شیطانی اما شیرین و بامزه است که با تمام گربه‌ها فرق دارد و زندگیش را از آنها جدا می‌کند، او بنابر اتفاقاتی وارد زندگی پسر جوانی به نام اَرشان می‌شود و در آنجا ماجراهایی رخ می‌دهد که این گربه متوجه تغییر عجیبی در خود می‌شود! او زندگی دو وجهی را تجربه می‌کند و با همان اتفاقات عجیب در کنار اَرشان و خانواده‌اش به سر می‌برد تا اینکه موضوع عاشق شدن اَرشان هم پیش می‌آید و...


مقدمه
اَرشان درحالی که خیس از باران شده بود، تند تند نفس نفس می‌زد! کوچه تاریک و سرد و البته خیس بود. باران از روی مژه‌های اَرشان روی گونه‌اش می‌افتادند و می‌لغزیدند و از چانه‌اش چکه می‌کردند، موهای نسکافه‌ای رنگش خیس از آب روی چشمانش افتاده بود. گویی ترسیده بود اما شاد هم بود. با سرعتی باور نکردنی سمتم آمد و مرا، ژویین را، گربه خیس و خسته را...
گربه گم شده را... از روی زمین برداشت و محکم در آ**غ**و**ش گرفت! صدایش در گوشم زنگ خورد
-ترسیدم ژویین به خدا ترسیدم، ترسیدم دیگه نباشی، از دستت بدم، دیگه ژویینی نداشته باشم، می‌فهمی لعنتی؟ چرا رفتی؟
دمغ و کلافه نگاهش کردم که این بار اشک ریخت
-ژویین درسته خیلی اذیتم می‌کنی و شیطونی اما...من خیلی دوست دارم!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,047
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #2
های دلبر، اومدم نقد رمان جذابت-*

نکات ویراستاری:


*جیگر، راجب غلطه و راجع به درسته. توی خلاصه ات بود.

*بعد از - برای دیالوگ، یه فاصله بزن و بعد دیالوگ رو بنویس.

*توی یه جمله‌‌ی پارت یک دیدم دو بار از حرف اضافه "را" استفاده کرده بودی.
سالن دراز را که در آن سرویس بهداشتی و حمام همچنین دو اتاق قرار داشت را، طی کردم✖
درست اینه: سالن دراز را که در آن سوی سرویس بهداشتی و حمام و همچنین تو اتاق قرار داشت، طی کردم... ✔

*خور و پوف اشتباهه. درست ترش "خر و پف" هست-*

*"فشوردم" هم اشتباهه دلبر. "فشردم" درسته.

*"خول" درست نیست گلم؛ "خل" درسته که معنای "دیوانه" میده.

*ضمایر متصل، شکسته نمیشن دلبر.
شرمندم نکن✖
شرمنده‌‌ام نکن✔

نقد ادبی:

*اسم رمان:
اسم رمانت، میانه و جدیده، با محتوای فانتزی و طنزت سازگاره. ازش همون چیزی که در محتوا بازتاب شده، برداشت میشه پس انتخاب هوشمندانه ای بود. منتها کمی سادگی در این عنوان مشهوده-*

*ژانرها: ژانرهات با محتوا همخونی دارن، فقط لازم به ذکره که ژانر "فانتزی" بدون حضور ژانر "تخیلی" کامل نیست. پس باید ژانر "تخیلی" رو هم به ژانرهات اضافه کنی.

*خلاصه: دلبر، خلاصه ات با بطن رمانت سازگار بود، ولی کمی خلاصه ی ساده و سطحی به نظر میاد. کیفیت جملات خلاصه باید بالاتر باشن (ادبی تر) و همچنین کمی گنگ تر.

*مقدمه: مقدمه، وظیفه انتقال احساسات بخشی از رمان رو داره. در مقدمه ات ظاهرا قسمتی از رمانت رو بیان کردی؛ به نظر جالب میاد اما رسالت مقدمه رو کامل نرسوندی-*

*شروع: شروعت ساده اما جذاب بود؛ از محیط درون خونه شروع کرده بودی، ولی چون دیدت نگاه یه گربه بود، باعث ایجاد کنجکاوی در مخاطب و جلبش شدی.

*توصیفات: توصیفات درون رمانت خصوصا مکان، خوب و کافی هستن. فقط یک نکته؛ توصیفات ظاهر اشخاص و مکان باید غیرمستقیم باشن تا جلب توجه کنن. درحالی که تو مستقیم ظاهر خونه رو توصیف کردی؛ مثلا گفتی "فلان چیز اینور خونه و..." درحالی که بهتره بگی مثلاً "به طرف فرش آبی رفتم و به کمد مشکی گوشه ی اتاق نگاه انداختم و..." که اینطور اتاق رو غیر مستقیم توصیف میکنی.

امیدوارم نقدم به بهتر شدن رمان خیلی قشنگت کمک کنه چقد باهاش خندیدم -*
خسته نباااشی💜


@Lady Dracula
@Ares
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,791
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,238
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #3
های دلبر، اومدم نقد رمان جذابت-*

نکات ویراستاری:


*جیگر، راجب غلطه و راجع به درسته. توی خلاصه ات بود.

*بعد از - برای دیالوگ، یه فاصله بزن و بعد دیالوگ رو بنویس.

*توی یه جمله‌‌ی پارت یک دیدم دو بار از حرف اضافه "را" استفاده کرده بودی.
سالن دراز را که در آن سرویس بهداشتی و حمام همچنین دو اتاق قرار داشت را، طی کردم✖
درست اینه: سالن دراز را که در آن سوی سرویس بهداشتی و حمام و همچنین تو اتاق قرار داشت، طی کردم... ✔

*خور و پوف اشتباهه. درست ترش "خر و پف" هست-*

*"فشوردم" هم اشتباهه دلبر. "فشردم" درسته.

*"خول" درست نیست گلم؛ "خل" درسته که معنای "دیوانه" میده.

*ضمایر متصل، شکسته نمیشن دلبر.
شرمندم نکن✖
شرمنده‌‌ام نکن✔

نقد ادبی:

*اسم رمان:
اسم رمانت، میانه و جدیده، با محتوای فانتزی و طنزت سازگاره. ازش همون چیزی که در محتوا بازتاب شده، برداشت میشه پس انتخاب هوشمندانه ای بود. منتها کمی سادگی در این عنوان مشهوده-*

*ژانرها: ژانرهات با محتوا همخونی دارن، فقط لازم به ذکره که ژانر "فانتزی" بدون حضور ژانر "تخیلی" کامل نیست. پس باید ژانر "تخیلی" رو هم به ژانرهات اضافه کنی.

*خلاصه: دلبر، خلاصه ات با بطن رمانت سازگار بود، ولی کمی خلاصه ی ساده و سطحی به نظر میاد. کیفیت جملات خلاصه باید بالاتر باشن (ادبی تر) و همچنین کمی گنگ تر.

*مقدمه: مقدمه، وظیفه انتقال احساسات بخشی از رمان رو داره. در مقدمه ات ظاهرا قسمتی از رمانت رو بیان کردی؛ به نظر جالب میاد اما رسالت مقدمه رو کامل نرسوندی-*

*شروع: شروعت ساده اما جذاب بود؛ از محیط درون خونه شروع کرده بودی، ولی چون دیدت نگاه یه گربه بود، باعث ایجاد کنجکاوی در مخاطب و جلبش شدی.

*توصیفات: توصیفات درون رمانت خصوصا مکان، خوب و کافی هستن. فقط یک نکته؛ توصیفات ظاهر اشخاص و مکان باید غیرمستقیم باشن تا جلب توجه کنن. درحالی که تو مستقیم ظاهر خونه رو توصیف کردی؛ مثلا گفتی "فلان چیز اینور خونه و..." درحالی که بهتره بگی مثلاً "به طرف فرش آبی رفتم و به کمد مشکی گوشه ی اتاق نگاه انداختم و..." که اینطور اتاق رو غیر مستقیم توصیف میکنی.

امیدوارم نقدم به بهتر شدن رمان خیلی قشنگت کمک کنه چقد باهاش خندیدم -*
خسته نباااشی💜


@Lady Dracula
@Ares
ممنونم از نقدت واقعا متشکرم لطف کردی خسته نباشی
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,575
امتیازها
452

  • #4
به نام خدايی که زندگی می دهد!
نقد رمان ژويين خاص
منتقد@هديه زندگی
نويسنده: سرکار خانوم آرميتا حسينی
 بيان احساس از کل رمان(نقدکلی)✨
طبق خواندن رمان پس چند بار و تمرکز بر ان، احساس کلی رمان (از نظرمن) به
اين گونه بوده است ، همانطور که مشخص است ژانر رمان فانتزی بوده است و در
طی رمان به اين موضوع پی خواهيم برد. احساس رمان از ديدگاه من خوشانيد بوده
است و همچنين بايد بگويم ژانر فانتزی ،ژانری دشوار است؛ نويسنده تا حدودی به
خوبی از پس اين ژانر بر امده است و با وجودی که نه ،زبان حيوانات را بلد بوده
اما می شود گفت به خوبی از پسش بر آمده است و به دليل اين که خودم داستان هايی
با ژانر فانتزی می نويسم و رمان را خيلی زياد دوست داشتم و بدون خستگی آن را
مطالعه ميکردم به طوری که زمان از دستم در می رفت؛و اين برمی گرد به ايده
جالب و خاص نوسنده! ژانر بعدی آن هم طنز بوده که وقعا به جرئت می توانم بگويم
با خواندن خلاصه نوشته شده از سوی نويسنده مرا بارها حتی پس ازچندين بار
خواندن ان به خنده باز می داشت چراکه مسئله عشق عاشقی ان هم درحوانات و به
خصوص گربه جالب است و نويسنده از ايده ی خوبی با وجود اين همه موضوع
های تکراری و... بر امده و شخص مرا با خواندن تکه ايی از رمان به خنده باز می
داشت در حدی که چند بار ان تکه را بخونم اما خب اين بار شمرده تر و با حواس
بيشتر؛
معرفی نويسنده و سبک او در نويسندگی؛✨
 خانوم حسينی ،نويسنده هشت رمان و سبک او در نويسندگی می شود گفت بيشتر
طنز،اجتماعی يست. و در ژانر های متفاوتی درحال نوشتن است.
 نقدنام رمان✨
نام رمان (ژويين گربه خاص)نامی زيبا و درعين حال به طرز کمی عجيب! خواننده با
شنديدن اين رمان ممکن است ترغيب به خواندن شود اما عده ايی زيادی از خواندن رمان
های فانتزی خوششان نمی ايد (پيشنهاد و نظر من اين است که نام رمان اگر ،اگر عوض
شود بهتر است و ممکن است با گمنام بودن نام خواننده بيشتر ترغيب به خوان شود )و
همانطور که از نام رمان مشخص است خواننده متوجه می شود با داستان و ايده ايی جالبپيش رو هست و همچنين ممکن است در وهله اول با خواندن اسم رمان چيزهای دستگريش
شود. اما درعين حال جذابيت دارد
 نقدجلد✨
جلد رمان باتوجه به ژانر و نام داستان کاملا هم خوانی دارد و جلد مناب سبک و ژانر
رمان بو و از عکس مناسبی برخوارد بود و درکل جلد مناسب بود.
 نحوه شروع✨
خب از نحوه شروع هم بايد بگويم که می توانست شروع کننده ايی جذاب و بهتری
داشته باشد چراکه در همان پارت اول به چی های اندکی خواننده پی می برد و ا(ز
نظر من ) می توانست شروع جذاب و درعين حال گمنام تری داشته باشد اما خب،
در کل شروع زيبايی داشت و دلنشين بود.
شخصيت پردازی✨
در اين بخش نويسنده به طوری می شود گفت قوی عمل کرده بود چراکه برخلاف داستان
و رمان های تکراری پسر داستان(ارشان) نه انقدر مغرور و خودشيفته بود و نه آنقدر (به
اصطلاح) پسری بی دست پا؛ در حد متعادل هر دو را داشت و نکته مثبت اين رمان در
بخش شخصيت پردازی اين بوده که افراد داستان چهر های خاص و...نداشتند و خوی
گرفتن با داستان مثلا برای من خواننده بيشتر بود.
 فضاسازی داستان✨
فضاسازی در داستان در کل به خوبی بيان شده بود و باعث می شد که خواننده احساس
سردگرمی نکند و در ذهنش تصوری را مجسم کند و اين نتکه ی مثبتی است و بايد به
نويسنده احسنت گفت؛ همان طور که گفتم فضاسازی درکل خوب بيان شده بود اما قطعا
هنوز جای پيشرفت دارد!
 ديالوگ✨
همان طور که می دانيم ديالوگ کلماتی است که شخصيت ها بر زبانشان جاری می کند
واگر ديالوگ يک نوسنده قوی باشد می شود اآن رمان را قوی و پويا تلقی کرد که خب
ديالوگ در داستان به اندازه کافی بود موجود بود و باعث می شد که خواننده با وجود
ديالوگ های متناسب و مناسب بيشتر ترغيب به خواندن شود.
نقد از نظر نگارش ✨
خب نقد از نظر نگارش از نظر من نويسنده می توانست قوی تر عمل کند تاکيد می کنم
قوی تر نمی گويم ضعف عمل کرده است اما خب می شد و بسيار جای داشت که قوی
تر عمل کند به عنوان مثال مثلا دريکی از پارت های رمان ،مثلا پارت ششم جملات
آورده شده به اين صورت بود که
خاله سی سالش بود
و
از ازدواج متنفر بود
اما گويا بالاخره يکی قلب اش را دزيده بود
که او ازدواج کرده بود
دامن بلند ....بود
خب همان طور که پيداست در چند خط از پارت ششم اين فعل ,بود ,بيش از حد استفاده
و به کار رفته است و می توانست به اين صورت نوشته شود
,خاله سی و ساله و از ازدواج متنفر اما خب گويا بلالاخره يکی قلبش را دزيده بود.,
همان طور که گفتم به طور مثال جمله ايی مثل اين جمله، که هم باعث می شود خواننده
خسته نشودو در ذوق نزد. اما همچنين بايد بگويم غلط های املايی کم پيدا بود و از نظر
نگارشی همه چيز به گونه ايی رعايت شده بود و درست بود.
کلام اخر✨
تکرار می کنم که ژانر فانتزی ژانری سخت است !يک رمان خوب ،عالی اولين نکته ان
اين است که ايده ايی خوبی داشته باشد ،ايده ای خاص و دور از موضوع های مشابه
امروزی ! و واقعا جای تبريک و افرين به نويسده عزيز دارد که با ايده ايی خاص اين
موضوع را با عده ايی تقسيم کرده است... شايد روزی اگر به گوشمان بخورد که گربه ايی
عاشق و عجيب ر از ان همان فرد عاشق گربه شده است واکنشمان نهايت نيشخندی يا
پوزخندی است اما اين داستان به طرز عجيبی است زيباست و غيرقابل پيشبينی، و فقط اگر
نويسنده نکات کليدی را (که از نظرخودش لازم می دادند)انجام دهد موفق خواهد بود و من
همه جوره برای کمک به نويسنده هستم و قطعا مسيری طولانی درپيش رويش قرار دارد.
با آرزی بهترين ها برای شما نويسنده عزيز(سرکارخانوم حسينی)
@Lady Dracula
@Ares
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,791
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,238
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #5
از نقدت ممنونم
راجب اسم باید بگم هرچی فکر کردم چیزی که گربه رو هم بیان کنه پیدا نکردم
اما اگر اسم خوب پیشنهاد بدین قطعا ممنون و اشتقبال میکنم

راجب فعل بود
بعضی جاها واقعا نیازه
متن بایدکوتاه باشه تا ذهن خسته نشه
نوشتن اینکه
خاله سی و ساله و از ازدواج متنفر اما خب گويا بلالاخره يکی قلبش را دزيده بود.,
هم طولانیه هم بی معنی
حداقل باید نوشت
خاله سی ساله است و از ازدواج تنفر دارد اما گویا بلاخره یکی قبلش را دزدیده



از نقد زیبات نهایت تشکر رو دارم و امیدوارم اونقدر خوب باشه که تا اخر بخونیش و همراهیم کنی
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,575
امتیازها
452

  • #6
از نقدت ممنونم
راجب اسم باید بگم هرچی فکر کردم چیزی که گربه رو هم بیان کنه پیدا نکردم
اما اگر اسم خوب پیشنهاد بدین قطعا ممنون و اشتقبال میکنم

راجب فعل بود
بعضی جاها واقعا نیازه
متن بایدکوتاه باشه تا ذهن خسته نشه
نوشتن اینکه
خاله سی و ساله و از ازدواج متنفر اما خب گويا بلالاخره يکی قلبش را دزيده بود.,
هم طولانیه هم بی معنی
حداقل باید نوشت
خاله سی ساله است و از ازدواج تنفر دارد اما گویا بلاخره یکی قبلش را دزدیده



از نقد زیبات نهایت تشکر رو دارم و امیدوارم اونقدر خوب باشه که تا اخر بخونیش و همراهیم کنی
حتما گلم اگر به ذهنم رسید می گم
واقعا همیجورم که گفتم روی من همه جوره حساب باز کن که هستم عزیزم؛
 

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
209
نوشته‌ها
2,093
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,661
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #7
به نام خدا
با سلام و عرض ادب خدمت نویسنده‌ی اثر و رمانیکی‌ها
بنده رمان "ژویین گربه خاص" رو مطالعه کردم و از دیدگاه یک خواننده نقد می‌کنم و اینم عرض کنم که نقد بنده به صورت حرفه‌ای نیست و ساده بیان کردم.
مقدمه*
مقدمه‌ی رمان ، نثر ادبی‌ای نداشت و به گونه‌ای بود که انگار خلاصه‌ای از رمان رو برای قسمت مقدمه قرار داده شده بود،خوب یک مقدمه به طور کلی باید نثری باشد که گیرایی و پیچیدگی خاصی رو در بر داشته باشد به طوری که خواننده رو جذب خود کند،می توانند مقدمه‌ای زیبا را وصف حال شخصیت‌های رمان خود قرار بدهند!
خلاصه"
رمانی که زندگی یک گربه را به تصویر می‌کشد،اما گربه‌ای خاص که
نمی‌تواند همانند دیگر هم‌نوعانش باشد و دوست ندارد صاحب خود را با کسی شریک شود و برای جلوگیری از این نقشه هایی می‌کشد.خلاصه بیان کرد که اینجا رمان درباره‌ی گربه‌ای خاص است و این می‌تواند خواننده را جذب رمان کند و به طوری اشتیاق خواندن ان را در خواننده به وجود بیاورد،خلاصه مناسب بود و حس کنجکاوی را به وجود می‌آورد!
عنوان*
عنوان یا موضوع یک نوشته حالا رمان یا داستان و … باید مناسب باشد،یعنی جذابیت و گیرایی خاصی را به رخ بکشد.عنوانی که خواننده را به خود جذب کند،از نظر بنده عنوان یک مسئله‌ی مهم است که باید حتما در انتخاب آن دقت نمود و به یاد داشت که حتما با نوشته‌های رمان مرتبط باشد .
عنوان رمان مناسب بود و هر خواننده‌ای را جذب خود می‌کند در واقع حس کنجکاوی را در درون یک خواننده بیدار می‌کند(مثل خود بنده)و عنوان انتخابی می‌توانست بهتر هم باشد اما همین هم مناسب است.
ژانر*
ژانر رمان،ژانر تخیلی و فانتزی بود،برای هر خواننده‌ای یک ژانر جذابیت دارد و به آن علاقه نشان می‌دهد مثلا نظر شخصی بنده ژانر هایی که علاقه مندم تخیلی و فانتزی است.به نظرم ژانرهای تخیلی واقعا سراسر هیجان و حیرت هستند چرا که یک دنیای هرچند غیر واقعی را به تصویر می‌کشد اما دنیایی است که از ذهن یک نویسنده نشأت می‌گیرد و انگار با تصورات خود در آن دنیای ذهنی غرق شده‌ای و نکته‌ی جالب علاقه‌ی نویسنده بر همان اثرش است ، چون که نویسنده دنیای ذهنی خود را که خود آن را در ذهن پرورش داده بسیار می‌پسندد و دوست دارد.
این رمان با ژانر خود هم هم‌خوانی داشت و مناسب بود!
زاویه‌ی دید*
مورد بعدی زاویه‌ی دید بود که از سه دیدگاه که به شخصیت‌های داستان ارتباط داشت روایت شده بود و بنده به عنوان یک خواننده لذت می‌برم که می‌توانم از زبان تمام شخصیت‌ها رمان را دنبال کنم و این برای بنده یک نظر شخصی است ولی شاید خیلی‌ها هم این عقیده را داشته باشند.
مورد بعدی که محتوا و هدف رو کلی میگم این بود که زندگی گربه‌ی خاصی را تعریف می‌کرد،حالات و ویژگی های ان ،دنیایی که بسیار جالب و مدهوش کننده بود!
بنده برای اولین بار رمانی رو از زبان یک حیوان خواندم ان هم همین رمان بود و بسیار در نظرم جالب و جذاب آمد.
توصیفات*
توصیفات در رمان بسیار به جا بود،گاهی گربه را طوری توصیف کرده بودند که می‌توانستم تمام حرکات و حالات آن را تصور کنم،یک پوئن مثبتی هستش که ذهن خواننده را گیرا تر برای ادامه‌ی خوانش می‌کند.در توصیفات بسیار حرفه‌ای بودند!
رمانی جالب بود و واقعا لذت بردم و بسیار خرسندم که این رمان رو مطالعه کردم .
خسته نباشید میگم خدمت نویسنده‌ی گرامی امیدوارم پر انرژی به ادامه‌ی رمان بپردازند و منتظر پارت گذاری هم هستم.
موفق باشید!
@Lady Dracula
@Ares
 
آخرین ویرایش:

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,791
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,238
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #8
به نام خدا
با سلام و عرض ادب خدمت نویسنده‌ی اثر و رمانیکی‌ها
بنده رمان "ژویین گربه خاص" رو مطالعه کردم و از دیدگاه یک خواننده نقد می‌کنم و اینم عرض کنم که نقد بنده به صورت حرفه‌ای نیست و ساده بیان کردم.
مقدمه*
مقدمه‌ی رمان ، نثر ادبی‌ای نداشت و به گونه‌ای بود که انگار خلاصه‌ای از رمان رو برای قسمت مقدمه قرار داده شده بود،خوب یک مقدمه به طور کلی باید نثری باشد که گیرایی و پیچیدگی خاصی رو در بر داشته باشد به طوری که خواننده رو جذب خود کند،می توانند مقدمه‌ای زیبا را وصف حال شخصیت‌های رمان خود قرار بدهند!
خلاصه"
رمانی که زندگی یک گربه را به تصویر می‌کشد،اما گربه‌ای خاص که
نمی‌تواند همانند دیگر هم‌نوعانش باشد و دوست ندارد صاحب خود را با کسی شریک شود و برای جلوگیری از این نقشه هایی می‌کشد.خلاصه بیان کرد که اینجا رمان درباره‌ی گربه‌ای خاص است و این می‌تواند خواننده را جذب رمان کند و به طوری اشتیاق خواندن ان را در خواننده به وجود بیاورد،خلاصه مناسب بود و حس کنجکاوی را به وجود می‌آورد!
عنوان*
عنوان یا موضوع یک نوشته حالا رمان یا داستان و … باید مناسب باشد،یعنی جذابیت و گیرایی خاصی را به رخ بکشد.عنوانی که خواننده را به خود جذب کند،از نظر بنده عنوان یک مسئله‌ی مهم است که باید حتما در انتخاب آن دقت نمود و به یاد داشت که حتما با نوشته‌های رمان مرتبط باشد .
عنوان رمان مناسب بود و هر خواننده‌ای را جذب خود می‌کند در واقع حس کنجکاوی را در درون یک خواننده بیدار می‌کند(مثل خود بنده)و عنوان انتخابی می‌توانست بهتر هم باشد اما همین هم مناسب است.
ژانر*
ژانر رمان،ژانر تخیلی و فانتزی بود،برای هر خواننده‌ای یک ژانر جذابیت دارد و به آن علاقه نشان می‌دهد مثلا نظر شخصی بنده ژانر هایی که علاقه مندم تخیلی و فانتزی است.به نظرم ژانرهای تخیلی واقعا سراسر هیجان و حیرت هستند چرا که یک دنیای هرچند غیر واقعی را به تصویر می‌کشد اما دنیایی است که از ذهن یک نویسنده نشأت می‌گیرد و انگار با تصورات خود در آن دنیای ذهنی غرق شده‌ای و نکته‌ی جالب علاقه‌ی نویسنده بر همان اثرش است ، چون که نویسنده دنیای ذهنی خود را که خود آن را در ذهن پرورش داده بسیار می‌پسندد و دوست دارد.
این رمان با ژانر خود هم هم‌خوانی داشت و مناسب بود!
زاویه‌ی دید*
مورد بعدی زاویه‌ی دید بود که از سه دیدگاه که به شخصیت‌های داستان ارتباط داشت روایت شده بود و بنده به عنوان یک خواننده لذت می‌برم که می‌توانم از زبان تمام شخصیت‌ها رمان را دنبال کنم و این برای بنده یک نظر شخصی است ولی شاید خیلی‌ها هم این عقیده را داشته باشند.
مورد بعدی که محتوا و هدف رو کلی میگم این بود که زندگی گربه‌ی خاصی را تعریف می‌کرد،حالات و ویژگی های ان ،دنیایی که بسیار جالب و مدهوش کننده بود!
بنده برای اولین بار رمانی رو از زبان یک حیوان خواندم ان هم همین رمان بود و بسیار در نظرم جالب و جذاب آمد.
توصیفات*
توصیفات در رمان بسیار به جا بود،گاهی گربه را طوری توصیف کرده بودند که می‌توانستم تمام حرکات و حالات آن را تصور کنم،یک پوئن مثبتی هستش که ذهن خواننده را گیرا تر برای ادامه‌ی خوانش می‌کند.در توصیفات بسیار حرفه‌ای بودند!
رمانی جالب بود و واقعا لذت بردم و بسیار خرسندم که این رمان رو مطالعه کردم .
خسته نباشید میگم خدمت نویسنده‌ی گرامی امیدوارم پر انرژی به ادامه‌ی رمان بپردازند و منتظر پارت گذاری هم هستم.
موفق باشید!
@Lady Dracula
@Ares
بابت نقد واقعا متشکرم و خسته نباشین
 

melik

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
640
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
4
پسندها
18
امتیازها
23

  • #9
اسم رمان: بنظرم مناسب نبود
ژانر: تخیلی هم باید اضافه بشه
راوی: شما داری از زبان چند نفر صحبت میکنی و بنظرم جذاب نیست
زمان: رمان یه روایته و روایت، در زمان گذشته اتفاق افتاده و رمان شما از زمان حاله و این اشتباهه
کلیشه: موضوعتون یکم کلیشه ایه
جذب: من با رمان هایی که خوندم و جذبشون شدم مقایسه میکنم، بنظرم خیلی جذاب نبود
سطح قلم: پایه و اولیه ست
مشکلات: طبعیتا آدم نمیتونه زبون گربه رو بفهمه، مگه حضرت سلیمانن؟ پس جاهایی که گربه حرف میزنه، آدم نباید بفهمه
سیر رمان: خیلی تنده و جذابیت زیادی نداره
تعداد پارت ها: من شنیدم که رمانتون رو به اتمامه و چیزی که شما نوشتید، پارت های کمی داره و داستان تلقی میشه
موضوع: فوق العاده کلیشه ای و تخیلیه و این خوب نیست (هر چیزی به اندازش)
این ها معایب رمانتون بود عزیزم ناراحت نشو :)
خب خوبی هاش رو بگم
داستانت از دید جدید بود و بنظرم جالب بود
سطح قلمتون رو من d میدم و بنظرم برای یه تازه کار خوبه
تعداد خط توی پارت هایی که نوشته بودی تقریبا خوب بود
توصیفات فضا هم کمی زیاد بود

موفق باشی جانم :geek:
@Lady Dracula
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,791
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,238
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #10
ژانر: تخیلی هم باید اضافه بشه
فانترزی یعنی تخیلی. (ما فانترزی می نویسیم*9)
شما داری از زبان چند نفر صحبت میکنی و بنظرم جذاب نیست
اما وقتی سه نفر از هم جدا میشن باید از زبان هرسه همه چیز بررسی بشه
رمان یه روایته و روایت، در زمان گذشته اتفاق افتاده و رمان شما از زمان حاله و این اشتباهه
چیزی در زمان گذشته اتفاق نیفتاده من دارم الانشون رو توضیح میدم.(همیشه در زمان حال بوده و ب گذشته نرفته)
کلیشه: موضوعتون یکم کلیشه ایه
کجا شما دیدی ی گربه رمان رو توضیح بده و بعد همه حرفاش درست در بیادو سر قضایا از صاحبش جدا بش بشه به گروه سگ خیابانی عضو بشه و...... (اصلا کلیشه ای نیست)
سطح قلم: پایه و اولیه ست
بر چه اساسی؟
طبعیتا آدم نمیتونه زبون گربه رو بفهمه، مگه حضرت سلیمانن؟ پس جاهایی که گربه حرف میزنه، آدم نباید بفهمه
شما فیلم یا کارتنی ندیدی که گربه با ادما حرف بزنه؟ وقتی از زبان یک گربه می نویسم و تخیلی می نویسم قرار نیست گربه میو میو کنه
خیلی تنده و جذابیت زیادی نداره
برعکس من همشو اروم پیش بردم کجاش تند بود؟ دلیل باید بیارین برای حرفاتون
من شنیدم که رمانتون رو به اتمامه و چیزی که شما نوشتید، پارت های کمی داره و داستان تلقی میشه
من دارم هنوز می نویسم و 237 صفحه شده وفعلا پارت 114 هستم و بی شک شما کل رمان رو نخوندین
موضوع: فوق العاده کلیشه ای و تخیلیه و این خوب نیست (هر چیزی به اندازش)
کلا تخیلیه رمانم چرا باید تخیلی رو کم کنم؟
توصیفات فضا هم کمی زیاد بود
توصیف صددرصد باید در یک رمان تخیلی تکمیل باشه
داستانت از دید جدید بود و بنظرم جالب بود
در طول نقد گفتین جذاب نیست الان میگین جالب بود.....
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین