. . .

نقد و بررسی معرفی و نقد رمان ژرفای جنون|...A.m کاربر انجمن رمانیک

تالار نقد خوانندگان آثار

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #1


نام رمان: ژرفای جنون
نویسنده: A.m...) Amir)
ژانر:تراژدی، معمایی
ناظر: @ansel

خلاصهٔ رمان:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو؛ مردی خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند...
ناآرامی زندگی‌اش زمانی آغاز شد که آن اتفاق شوم رخ داد. اتفاقی که ویرانگر آرزوهایش شد...
همه چیز به یک‌باره تغیر کرد. حتی خودش!
زخم خورده‌ی مجسمه هایی به نام انسان...
خسته از آدمک‌های پوشالی..
خسته از حرف‌های جا مانده در سینه...
زندگی‌اش یک معمای پیچ در پیچ شده بود؛ معمای مجهولی که تنها به دست یک نفر حل می‌شد، و آن یک نفر..
غافل از همه چیز به دیواری پوشالی مشت میزد بدون آنکه تصویر پرتگاه هولناک پشت سرش را ببیند پرتگاهی که هر از چند گاهی به او نزدیک تر میشد تا او را در آغـوش گیرد...!


مقدمه رمان: گاهی در زندگی گیج می شوی. برای رسیدن به حقیقت دنیایت را می سوزانی؛ غافل از اینکه حقیقت همان آتش حریصی است که کمر به سوزاندن خودت و دنیایت بسته! یا که دیوار غروری را تخریب می کنی غافل از اینکه حقیقت با گشودن یک در هم هویدا میشود.
و همه چیز را می دهی تا شاید با رسیدن به حقیقت آرام شوی اما حقیقت چیزی جز یک آتش نیست که روی خاکستر هایت جولان می دهد...!

📝لینک صفحهٔ رمان📝
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
راه‌حل
*نقد رمان ژرفای جنون*

عنوان:
ترکیبِ منتخب برای عنوان رمان، از دو کلمه‌ی "ژرفا" به معنای عمق و "جنون" به معنای دیوانگی تشکیل شده است. قرار دادنِ این دو کلمه در کنارِ هم نوعی تشبیه را می‌سازد؛ جنون به دریایی تشبیه شده که عمق و ژرفا دارد. بنابراین نام برگزیده برای رمان علاوه بر زیباییِ کلمات سازنده، حاوی بار ادبی نیز می‌باشد.
با توجه به وجود کلمه‌ی "جنون"، نام انتخابی با ژانرِ تراژدیِ رمان ارتباط مستقیم دارد. بهتر است نویسنده هدف از انتخاب کلمه‌ی جنون برای نام را در محتوای رمان برجسته کند؛ تا به این قسمتِ رمان، این نکته ملموس نبود.


ژانر:
ژانرها به درستی انتخاب شده بودند، به خصوص ژانر معمایی؛ روی برجسته سازیِ ژانرِ تراژدی و بالا بردنِ احساس متنِ رمان در این ژانر، نویسنده باید قلم خود...

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,522
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #2
سلام
یه نقدی بزنیم برات البته قطعا حرفه‌ای نیست ولی امیدوارم کمک کننده باشه


ژرفای جنون اولین ژانری که تداعی میکنه، عاشقانه و تراژدیه و فکر میکنم درست حدس زده باشم. انگار تراژدی درست بود ولی عاشقانه نه :pistol:
یه کمی به معمایی می‌خوره ولی خیلی نه؛ پس منتظر یه داستان معمایی خفن هستم.

خب اول بریم سراغ نکات ویراستاری:

در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو؛ مردی خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند.

نکته اول اینکه اون نقطه ویرگول اشتباهه
نکته دوم اینکه اصلا چرا باید از ویرگول استفاده کنی؟ ببین ما توی جملت میتونیم بگیم:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو کردی زندگی می‌کند. این جمله هیچ اسیبی به بافت جمله نمی‌زنه پس تمام کلمات دیگه ای که نوشتی، اوضیح اضافه حساب میشن که برای جلوه دادن به متن استفاده میشن و کاربرد دارن. توضیحات اضافه رو باید داخل ویرگول بنویسی. شکل صحیح اینطور میشه:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو مردی، خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند.

نمیخوام درباره ی نیم فاصله حرف بزنم که خیلی کلیشه شده دیگه و تقریبا هر نویسنده‌ای اونو میدونه مگر نویسنده های تازه کار!
***
همه چیز به یک‌باره تغیر کرد. حتی خودش!

اینجا باید از نقطه ویرگول استفاده شه؛ چرا؟ چون جملت تموم شده ولی جمله بعدی بهش متصله.

همه چیز به یک‌باره تغیر کرد؛ حتی خودش!
***
یه نکته! داخل مونولوگ از سه نقطه استفاده نکن.
***
نمیخوام تک به تک غلطای ویراستاری رو بگم چون خسته کننده میشه و قصدم این بود که متوجه بشی تفاوت ؛ و ، رو . همین کافیه برام.

خلاصه ‌ی جذابی داری و خیلی قشنگ و با هدف، بی هدفی و حس پوچی رو به رخ کشیده و گنگ نوشته شده.

مقدمه هم جذاب نوشته شده و هدف داره و بنظرم میتونی خیلی بیشتر با مقدمت بازی کنی. پتانسیل بالایی داره و میتونی خیلی رشدش بدی.
_____________________________

شروع رمانت یکم کلیشه است؛ چون با سیگار و این چیزا شروع شده ولی همون خط اول رمان من رو به سمت یه رمان پلیسی برد که قراره کلی بکش بکش راه بیوفته ولی خب میدونم این اتفاق نمی افته :laughting:

ااا فکر میکنم بندای ابتدایی رمانت رو باید یکم بازسازی کنی؛ خیلی کلیشه شده. میتونستی با یه خاطره‌ی خیلی مبهم شروع کنی و بعدش یکم به سمت نارو زدن بکشونیش.

اوم پارت اولت که کوتاه بود. دقیق یادم نیست باید چند خط در هر پارت باشه و این رو میتونی از اوید بپرسی.

برعکس خیلی از خواننده ها، پرش از گوینده رو دوس دارم. اینکه یه ثانیه از دیدگاه ماهان حرف میزدی و یه ثانیه از دیدگاه ماهان، خیلی برام جذاب بود که فکر میکنم یسریا این رو دوس ندارن و واقعا درکشون نمیکنم o_O

پایان پارت دومت رو دوس داشتم. یه تصویر ذهنی که اکثرمون از درد و ناراحتی داریم رو به رخ میکشید و باز هم تصویر ذهنیمون رو از ناراحتی و حال بد جنس مذکر، پررنگ تر میکرد.

پارت سوم یه کنجکاوی خاصی رو به خواننده میده که بقیشو بخونه ببینه چیشده. اصلا در کل رمانت تا به الان فقط درحال تحـریک حس کنجکاویه!

موفق باشی دایی

@Amir
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,416
امتیازها
737

  • #3
سلام
یه نقدی بزنیم برات البته قطعا حرفه‌ای نیست ولی امیدوارم کمک کننده باشه


ژرفای جنون اولین ژانری که تداعی میکنه، عاشقانه و تراژدیه و فکر میکنم درست حدس زده باشم. انگار تراژدی درست بود ولی عاشقانه نه :pistol:
یه کمی به معمایی می‌خوره ولی خیلی نه؛ پس منتظر یه داستان معمایی خفن هستم.

خب اول بریم سراغ نکات ویراستاری:

در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو؛ مردی خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند.

نکته اول اینکه اون نقطه ویرگول اشتباهه
نکته دوم اینکه اصلا چرا باید از ویرگول استفاده کنی؟ ببین ما توی جملت میتونیم بگیم:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو کردی زندگی می‌کند. این جمله هیچ اسیبی به بافت جمله نمی‌زنه پس تمام کلمات دیگه ای که نوشتی، اوضیح اضافه حساب میشن که برای جلوه دادن به متن استفاده میشن و کاربرد دارن. توضیحات اضافه رو باید داخل ویرگول بنویسی. شکل صحیح اینطور میشه:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو مردی، خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند.

نمیخوام درباره ی نیم فاصله حرف بزنم که خیلی کلیشه شده دیگه و تقریبا هر نویسنده‌ای اونو میدونه مگر نویسنده های تازه کار!
***
همه چیز به یک‌باره تغیر کرد. حتی خودش!

اینجا باید از نقطه ویرگول استفاده شه؛ چرا؟ چون جملت تموم شده ولی جمله بعدی بهش متصله.

همه چیز به یک‌باره تغیر کرد؛ حتی خودش!
***
یه نکته! داخل مونولوگ از سه نقطه استفاده نکن.
***
نمیخوام تک به تک غلطای ویراستاری رو بگم چون خسته کننده میشه و قصدم این بود که متوجه بشی تفاوت ؛ و ، رو . همین کافیه برام.
احتمالا خلاصه تغییر خواهد کرد💔
خلاصه ‌ی جذابی داری و خیلی قشنگ و با هدف، بی هدفی و حس پوچی رو به رخ کشیده و گنگ نوشته شده.

مقدمه هم جذاب نوشته شده و هدف داره و بنظرم میتونی خیلی بیشتر با مقدمت بازی کنی. پتانسیل بالایی داره و میتونی خیلی رشدش بدی.
_____________________________
😎ایده ردکن بیاد
شروع رمانت یکم کلیشه است؛ چون با سیگار و این چیزا شروع شده ولی همون خط اول رمان من رو به سمت یه رمان پلیسی برد که قراره کلی بکش بکش راه بیوفته ولی خب میدونم این اتفاق نمی افته :laughting:
😂
ااا فکر میکنم بندای ابتدایی رمانت رو باید یکم بازسازی کنی؛ خیلی کلیشه شده. میتونستی با یه خاطره‌ی خیلی مبهم شروع کنی و بعدش یکم به سمت نارو زدن بکشونیش.
بهش فکرخواهم کرد🌹
اوم پارت اولت که کوتاه بود. دقیق یادم نیست باید چند خط در هر پارت باشه و این رو میتونی از اوید بپرسی.
طبق قوانین تایپ کردم.40خط موبایل!
برعکس خیلی از خواننده ها، پرش از گوینده رو دوس دارم. اینکه یه ثانیه از دیدگاه ماهان حرف میزدی و یه ثانیه از دیدگاه ماهان، خیلی برام جذاب بود که فکر میکنم یسریا این رو دوس ندارن و واقعا درکشون نمیکنم o_O
😂😎دیگه باید بسازن..آش کشک امیره
پایان پارت دومت رو دوس داشتم. یه تصویر ذهنی که اکثرمون از درد و ناراحتی داریم رو به رخ میکشید و باز هم تصویر ذهنیمون رو از ناراحتی و حال بد جنس مذکر، پررنگ تر میکرد.
🌹
پارت سوم یه کنجکاوی خاصی رو به خواننده میده که بقیشو بخونه ببینه چیشده. اصلا در کل رمانت تا به الان فقط درحال تحـریک حس کنجکاویه!
😂😂😂و خواهد بود..اگر مجهولو خونده باشی هم پی به خباثتم خواهی برد😂😂😂😂کنجکاوی بددردیه دایی
🌹سپاس


🤩تشکر بابت نقد..هرچند پرمشغله ای ولی بازم نقد کردی...خلاصه که خیلی ممنون🌺
 

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,522
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #4
احتمالا خلاصه تغییر خواهد کرد💔

😎ایده ردکن بیاد
ااا ایده
بعدا با هم فکر میکنیم :laughting:

😂

بهش فکرخواهم کرد🌹

طبق قوانین تایپ کردم.40خط موبایل!
قوانین اینجا فرق داره من اصلا یادم نیست -____- حس میکنم 80 خط موبایل بود نمیدونم
😂😎دیگه باید بسازن..آش کشک امیره
مهم منم که خوشم اومده :laughting:
🌹

😂😂😂و خواهد بود..اگر مجهولو خونده باشی هم پی به خباثتم خواهی برد😂😂😂😂کنجکاوی بددردیه دایی
نخوندم :/ تهش که میگی چیشده دیگه نه؟ :// حس کردم پایانش بازه اونطور باششه تا اونجا پیاده میام میزنمت :/
پذیرش خخ
🤩تشکر بابت نقد..هرچند پرمشغله ای ولی بازم نقد کردی...خلاصه که خیلی ممنون🌺
خواهش میشه دایی :star2:
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,416
امتیازها
737

  • #5
ااا ایده
بعدا با هم فکر میکنیم :laughting:
😁
قوانین اینجا فرق داره من اصلا یادم نیست -____- حس میکنم 80 خط موبایل بود نمیدونم
🤐قوانین همینجارو میگم
مهم منم که خوشم اومده :laughting:
😂صد درصد
نخوندم :/ تهش که میگی چیشده دیگه نه؟ :// حس کردم پایانش بازه اونطور باششه تا اونجا پیاده میام میزنمت :/
😂😂نه بابا.میگم
🤐😂
خواهش میشه دایی :star2:
😁
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,796
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,327
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #6
اول اسم رمان رو بررسی می‌کنیم
ژرفای جنون! یعنی چی؟ یعنی عمق دیوانگی! این اسم به احساس جنون و خشم و دیوانگی تاکید می‌کنه. تا جایی که رمان رو خوندم و با محتویاتش آشنایی دارم ، این اسم کاملا برای رمان مناسبه. نام جذاب و خوبیه و با رمان همخوانی داره

ژانر معمایی. خب اگر این رو بررسی کنیم. معمایی بودن از پارت اول تا آخر کاملا مشخصه. اینکه چی شده؟ چه اتفاقی بین این افراد افتاده؟ چرا زندگی یک نفر نابود شده؟ کاملا این ژانر در رمان محسوس و قابل مشاهده بود
ژانر درام....خبر از غم و ناراحتی در رمان میده . و باز باید بگم کاملا درست بود چرا؟ چون ما غم و ناراحتی تباهی و ناامید و احساس غم رو از همون پارت اول کاملا تونستیم احساس کنیم!
پس در انتخاب ژانر موفق بودین

اگر بخوایم راجب خلاصه صحبت کنیم، باید بگم چکیده‌ای از موضوع رو به شکل رازآلود در اختیار خواننده گذاشتین و این جذابیت و ترغیب کنندگی خلاصه رو بالا برده بود و باز میشه ردپایه ژانر رو در خلاصه مشاهده کرد
حالا اگر بحث راجب مقدمه باشه. باید گفت یک مورد رازآلود دیگه. چرا راجب حقیقت صحبت کردی؟ حقیقت کجای ماجرا بود؟ و شما در مقدمه به توضیعی از حقیقت پرداختین. حقیقت چیه واقعا؟ دنبال کدوم حقیقتیم؟ بسیار زیبا و عالی بود
توصیف چندانی صورت نگرفت که طبیعیه. پارت های اوله ، اما از همون اول گوشه چشمی به توصیف اشاره شده بود
توصیف حالات یعنی حس و حال منطقه و اب و هواش با حس و حال فرد، صورت نگرفت اما مشکلی نیست در پارت های بعد انشاالله خواهد بود
توصیف چهره افراد خب چون پارت اول بود زیاد دیده نشد اما به افرادی اشاه کردین، راجب چهرشون گفتین.
به صورت کلی توصیف مکان صورت نگرفت اما توصیف افراد اندکی بود و صددرصد در توصیف چره افراد موفق واقع میشین.
توصیف حالات نبود نمی دونم در پارت آینده قراره باشه یا نه اما بهتره که باشه

سیر شما نه تند بود نه کند درست و نرمال حرکت کردین. درجای لازم هم مکث کردین و مشکلی نداشت
(مثل منتقدا نقد نکردم گفتن تو مسابقه آسون بگیرین وگرنه ی بلایی سر رمانت می آوردم هار هار هار )
خب قلمان مانا باشد
با آرزوی بهترین ها برای شما
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,416
امتیازها
737

  • #7
اول اسم رمان رو بررسی می‌کنیم
ژرفای جنون! یعنی چی؟ یعنی عمق دیوانگی! این اسم به احساس جنون و خشم و دیوانگی تاکید می‌کنه. تا جایی که رمان رو خوندم و با محتویاتش آشنایی دارم ، این اسم کاملا برای رمان مناسبه. نام جذاب و خوبیه و با رمان همخوانی داره

ژانر معمایی. خب اگر این رو بررسی کنیم. معمایی بودن از پارت اول تا آخر کاملا مشخصه. اینکه چی شده؟ چه اتفاقی بین این افراد افتاده؟ چرا زندگی یک نفر نابود شده؟ کاملا این ژانر در رمان محسوس و قابل مشاهده بود
ژانر درام....خبر از غم و ناراحتی در رمان میده . و باز باید بگم کاملا درست بود چرا؟ چون ما غم و ناراحتی تباهی و ناامید و احساس غم رو از همون پارت اول کاملا تونستیم احساس کنیم!
پس در انتخاب ژانر موفق بودین

اگر بخوایم راجب خلاصه صحبت کنیم، باید بگم چکیده‌ای از موضوع رو به شکل رازآلود در اختیار خواننده گذاشتین و این جذابیت و ترغیب کنندگی خلاصه رو بالا برده بود و باز میشه ردپایه ژانر رو در خلاصه مشاهده کرد
حالا اگر بحث راجب مقدمه باشه. باید گفت یک مورد رازآلود دیگه. چرا راجب حقیقت صحبت کردی؟ حقیقت کجای ماجرا بود؟ و شما در مقدمه به توضیعی از حقیقت پرداختین. حقیقت چیه واقعا؟ دنبال کدوم حقیقتیم؟ بسیار زیبا و عالی بود
🌹
توصیف چندانی صورت نگرفت که طبیعیه. پارت های اوله ، اما از همون اول گوشه چشمی به توصیف اشاره شده بود
توصیف حالات یعنی حس و حال منطقه و اب و هواش با حس و حال فرد، صورت نگرفت اما مشکلی نیست در پارت های بعد انشاالله خواهد بود
توصیف چهره افراد خب چون پارت اول بود زیاد دیده نشد اما به افرادی اشاه کردین، راجب چهرشون گفتین.
به صورت کلی توصیف مکان صورت نگرفت اما توصیف افراد اندکی بود و صددرصد در توصیف چره افراد موفق واقع میشین.
توصیف حالات نبود نمی دونم در پارت آینده قراره باشه یا نه اما بهتره که باشه
😄میتونم ازتون بخوام بعد از اینکه چند پارت گذاشتم دوباره این مورد رو بررسی کنید و اشکالات رو بگید؟
سیر شما نه تند بود نه کند درست و نرمال حرکت کردین. درجای لازم هم مکث کردین و مشکلی نداشت
(مثل منتقدا نقد نکردم گفتن تو مسابقه آسون بگیرین وگرنه ی بلایی سر رمانت می آوردم هار هار هار )
😄انشاالله منتظر همچین نقدی از جانب شما خارج از بحث مسابقه هستم..
خب قلمان مانا باشد
با آرزوی بهترین ها برای شما
خیلی ممنون🌹

😄تشکر فراوان بابت نقد🌹🙏🏻
 

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,796
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,327
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #8
😄میتونم ازتون بخوام بعد از اینکه چند پارت گذاشتم دوباره این مورد رو بررسی کنید و اشکالات رو بگید؟


بله حتما چرا که نه
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,416
امتیازها
737

  • #9

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #10
«به نام اولین معلم هستی»
*نقد رمان ژرفای جنون*


سلام، خسته نباشی ادیتور شماره دو 0-0 بریم برای نقد جزئی

**اول، جنبه های ویراستاری
1. کلماتی که واحد هستند اما از دو بخش تشکیل شدن، با نیم فاصله به هم میچسبن

گوش خراش✖ گوش‌‌خراش✔

2.شکسته نویسی در لحن محاوره عملا اشتباهه!
چیو✖ چی رو✔

3.قبل از علائم نگارشی فاصله نمیخواد، ولی بعدشون میخواد
قلبش فشرده شد.چه کشیده بود این مرد!✖
قلبش فشرده شد. چه کشیده بود این مرد!✔

4."." پایان جملات امری و خبری کاربرد داره، "،" برای مکث پس:
قلبم نه. دستم!✖
قلبم نه، دستم!✔

____________________________

**دوم، نقد عناصر
1.اسم رمان:
اسم رمان باید حداکثر چهار بخش باشه، کلیشه نباشه و با اجزای رمان من جمله محتوا و زانر همخوانی داشته باشه. عنوان رمانت از جهت اندازه میانه بود، معادل عمق دیوانگی و شیدایی رو میداد. با این معادل، از کلیشه ای شدن جلوگیری کردی اما از جهت سازگاریش، درسته با تراژدی میخونه اما معمایی خیلی محدود و عملا در نگاه اول به اسم، عاشقانه حس میشه درحالی که در ژانرها نیست و محتوا چنین ژانر نداره.

2.خلاصه: خلاصه کلیت کاملی از روایت رو به شکل گنگ و مبهم گفت، با عنوان هماهنگه اما از واژه ی "پوشالی" دو بار پشت سر هم تکرار شده که جلوه ی خلاصه رو زشت میکنه به نظرم -____-

3.مقدمه: بی ایراد و سازگار با محتوا و ژانر تراژدی؛ نقدی وارد نمیبینم =/

4.شروع رمان: شروع باید جالب توجه باشه و دور از کلیشه؛ مثل قلاب مخاطب رو اسیر کنه. خوب، شروع تو معمای محسوسی داشت پس خواننده رو جذب مکینه اما اینکه از کینه و خیانت و دود و دم شروع کردی، عملا کلیشه رو وارد ابتدای رمانت کردی که از جنبه ی جالب بودنش، کم میکنه.

5. سیر: تعادل سیرت مشهود بود و تندی یا کندی ندیدم؛ منتها توصیفات مکان و ظواهر اشخاص خیلی کمه، درحالی که حالات و احساسات رو خیلی خوب توصیف کردی.

6.زاویه دید: زاویه دیدت سوم شخصه؛ این زاویه دید به خوبی روی بیان احساسات و رویدادها اشراف داره، خیلی خوب پرش داشتی و از این شخص به اون شخص میگفتی فقط چون مدام از ضمیر "او" در جایگزین عنوان استفاده میکردی، مخاطبت گیج میشد. از اونجایی که همه ی شخصیت هات "او" هستن در این دید، بهتره از اسامی استفاده کنی. مثلا اواسط پارت دو که امیر بیرون رفت، اینطور گفتی:
"در آخرین لحظه زمزمه کرد:
- ببخش!
با صدای به هم خوردن در، نگاهش را از قطرات خون گرفت"

خوب، اولی امیر رو میگفته و دومی ماهان رو ولی برای هر دو از ضمیر محذوف "او" استفاده شده. میتونستی بگی:
"در آخرین لحظه زمزمه کرد:
- ببخش!
ماهان با صدای به هم خوردن در، نگاهش را از قطرات خون گرفت"


خوب، خسته نباشی برادر. ایراد محسوس دیگه ای نمیبینم. قلمت مانا و ماندگار*-*🌸

@Amir
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین