📘|× در
شعر، گاهی استفادهی بیرویه از کلمات سرسنگین و پرهیبت، دستوپاگیر هم میشه. یکی از شگردهایی که اگه حسابشده به کار بره باعث زیباسازی فضای
شعر میشه استفاده از اصطلاحات رایج و کلمات ظاهرا کوچهبازاریه.
📗|× صدالبته دست
شاعر در استفاده از این اصطلاحات به طور مطلق باز نیست. یادتون باشه مردمگرایی به معنای سخیفگویی نیست. همچنین استفاده از این شگرد به نوع
شعر و موضوعش بستگی داره.
📒|× به قول نیما یوشیج: «
شعر به حسب موضوع پست یا بلند، سبک کلماتش عوض میشود. اگر در موضوعات بسیار جدی و خاصپسند، عامیانه بنویسد، بسیار لوس است...»
📙|× به نظر میرسه که میشه مردمگرایی رو در سه بخش خلاصه کرد:
✨الف) استفاده از واژگان عامیانه
منظور واژههایی هستن که در کوچه و بازار و بین مردم عادی زیادی استفاده میشن؛ مثلا واژهی «پشیز» در
شعر حسین منزوی:
خزان به قیمت جان جار میزنید اما
بهار را به پشیزی نمیخرید از من
✨ب) استفاده از اصطلاحات عامیانه
این اصطلاحات بسیار گسترده هستن. تسلط به این اصطلاحات زبان
شعر رو متنوع و خاص میکنه. مثلا اصطلاح «به قرآن مجید» رو که برای سوگند یاد کردن بین مردم رایجه، در این بیتها از علیرضا قزوه ببینید:
از خدا پنهان نماندهست از شما پنهان مباد
چند روزی رفته بودم پای درس بایزید
گفت پیرت کیست؟ گفتم عشق-رضیالله عنه-
گفت عاشق نیستی، گفتم به قرآن مجید...
✨ج) استفاده از ضربالمثلها
ضربالمثلها معمولا مثل سکههای رایج دست به دست میشن، میتونن به
شعر رنگ و لعاب نویی بدن. مثل بیت زیر از مهدی جهاندار:
تو هم به میکده یک روز میرسی زاهد!
گذار پوست به دباغخانه میافتد
📕|× مردمگرایی حدی داره که در صورت رعایت نکردنش،
شعر به اثری کاملا دم دستی تبدیل میشه.
📝 #تمرین
مردمگرایی رو در شعرهای زیر بررسی و تحلیل کنید.
گرچه من سرم برای عشق درد میکند
با وجود این تو را به دردسر کشاندهام
-سهیل محمودی
زلف مشکین تو یک عمر تأمل دارد
نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت
-صائب تبریزی