تمام شده مجموعه فی‌البداهه در زندان ذهن | نیلا

نام اثر: در زندان ذهن
نویسنده: نیلا
ژانر: اجتماعی
مقدمه:
ذهن من پر است از بداهه‌، از جملاتی که ناگهانی پدیدار می‌شوند و در لحظه می‌‌گریزند تا به اسارت در نیایند؛ اما گاهی، بعضیهایشان به میله‌ها و فنس‌های ذهنم گیر می‌کنند و من آن‌ها را جمع می‌کنم.
( تکه‌هایی که در این مجموعه جمع آوری شده‌اند همان بداهه‌های گرفتار شده هستند. )

فهرست:
*درخت‌ها، برگ‌ها، گل‌ها
بداهه اول
بداهه دوم
بداهه سوم
بداهه چهارم
بداهه پنجم
*پرنده‌ها، شهر
بداهه ششم
بداهه هفتم
بداهه هشتم
بداهه نهم
بداهه دهم
بداهه یازدهم
*آدم‌ها، کوچه‌ها، پنجره‌ها
بداهه دوازدهم
بداهه سیزدهم
بداهه چهاردهم
بداهه پانزدهم
بداهه شانزدهم
بداهه هفدهم
بداهه هجدهم
بداهه نوزدهم
*صحرا
بداهه بیستم
بداهه بیست و یکم
بداهه بیست و دوم
بداهه بیست و سوم
بداهه بیست و چهارم
بداهه بیست و پنجم
بداهه بیست و ششم
بداهه بیست و هفتم
بداهه بیست و هشتم

 

[Nil@85]

* بداهه نوزدهم*

در خیابان خلوت،
باد شمالی،
مغرورانه
پادشاهی می کند
بی آنکه نوید بخش باران باشد.

 

[Nil@85]

*بداهه بیستم*

سبزی برگ‌ها
نقش بسته
بر سفیدی چرکین دیوار خرابه‌ای

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و یکم*

خودنمایی بوته‌های پنیرک
زیر آفتاب زمستانی!
آدم‌ها و بزها همزمان سر میرسند.

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و دوم*

بزها در گندمزار می‌چرند.
کشاورز می‌دود،
چوپان نیز...

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و سوم*

نقش پای دم جنبانک،
بر زمین گلی
صدای آوازش،
از دوردست‌ها

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و چهارم*

چوپان جوان،
خاطراتش را با محبوبش
مرور می‌کند،
بزها گندمزار را درو می‌کنند.

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و پنجم*

چوپان‌ها،
غرق در گفت‌وگو
بزها،
مشغول خوردن نان از توبره‌

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و ششم*

راه را بر رهگذران بسته‌اند.
خار مریم‌ها،
با تیغ‌های برکشیده
از جامه‌های بنفش

 

[Nil@85]

* بداهه بیست و هفتم*

با چشمانی نیمه باز
آسمان را می‌پاید
یا بوته‌های خشک را؟
سگ خفته در دامنه‌ی تپه

 

[Nil@85]

*بداهه بیست و هشتم*

درنایی بر فراز مرداب
غوکی، نوحه‌سرایی می‌کند.