. . .

تمام شده مجموعه شعر سوفل قلبی | نادیا بیرامی

تالار اشعار کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. تراژدی
سطح اثر ادبی
الماسی
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
به نام حق

--1_wpwv.png

نام اثر:سوفل قلبی
شاعر:نادیا بیرامی
ژانر:عاشقانه،تراژدی
قالب:نیمایی(شعرنو)
مقدمه:
دیری‌ست که ناگه دلم،
آهسته می‌گیرد!
هان! به یک‌باره نه، آرام آرام می‌گیرد!
ضربان بمی سخت چو پیچک،
کز حصاری تنگ، پیوسته جانم می‌گیرد!
حیاتی‌ست کوته عمر،
کز آغاز، رنگ گیسوانم می‌گیرد!
شباهنگام رشته‌ی نظری پدیدار گردد
ز پیش چشم
که می‌ترکاند تنها رگِ خوابِ وجودت،
چو منِ بی‌خواب دیرینه، نم نمک خواب می‌گیرد!
آه دریغا باز هم طلوع فردا تو را ز من می‌گیرد!
می‌دهم غم به نوش خاطرم،
که گهی سیراب نشده چنگ نزند
حلقه‌ی اشک‌ مرا،
آه چه دردی‌ست که می‌ستاند
جان بی‌جان تن مجروح مرا،
دیری‌ست که ناگه دلم،
آهسته می‌گیرد!
هان! به یک‌باره نه، آرام آرام می‌گیرد!
ندانم چه زخمی و کجای است کز آن دردی عمیق، ناخواسته می‌گیرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 36 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #21
باشد که قلب من درد کند،
اشک شود جاری، چو سیل بعد باران
خاموش باشد چراغ امید،
خسوف نگردد ناپدید،
شب تاریک‌تر از پیش،
بکشاند رنگ تیرگی بر دل من،
سرما بگیرد رمقم،
من بمانم و شب،
صبح شود؛ اما
منی نباشد
جا مانده باشد در دل‌شب!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 30 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #22
لعن و نفرین کدام بنده گرفت دامن من؟
به بندم کشید و نابود کرد تار و پود من،
سخت و سیه کشید روزگار من،
عاقبت گناه‌ناکرده چه عذابی بیش از این باید داشت؟
افتاده ز مرداب خوفناک،
رنجیده و دل‌ آزرده،
پریشان و آشفته،
آخر تصویر قشنگی‌ست دلدادگی من؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 28 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #23
به دیده که خفته بود حق کم‌سویی دادمش
به دل که مرده بود، حق مرگ دادمش
نور رخ زینتی‌ات از بر کند دین و دل خویش
بگرفت جان دل و خود برفت،
دیده نگری‌ست نفس‌های پایانی دل،
اشک ریخت و خموش گشت،
دیده چون دید،
دل جان دوباره بگرفت و عاشق شد!
دیده چون دید،
دل مرد و مرده‌ی مرداب شد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #24
هیچ خلقی فریاد دل نشنید،
بند بی‌رحمی بستند به دل،
آن دل به زنجیر کشیده چو ابر‌بهاری گری‌ست،
یک به یک طعن دگران سوزاند ریشه‌ی جانش را،
ظالمانه بگفتند:
- عاشق که شدی آخرت با هیچ پایان رسید،
عشق دوای درد خود نیز نیست، مجنون بودنت به هیچ خواهد رسید!
و دل هزاران بار عاشق‌تر از پیش، به هیچ ماند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #25
دلا!
بایدت از درد بیش ز پیش مرده شوی،
مرگ ببینی و زنده شوی،
با هیچ بمانی و هیچ ندانی،
بایدت معشوق دید تا زین حال پریشان رهایی یابی!
ولیکن معشوق درجایی هویدا شده، یادش نمی‌آید تو را
بایدت زان بی‌نشانی رهی بنشانی ز دیده،
مرگ حقیقتی سپیدموی تا چه میزان، کند زندانی زندگانی؟
بایدت ایستاده غم چکه کند دیدگانت،
نه در بند هراس تا به غایت مرده شوی،
بایدت دست خالق بگیری،
نه آن که بستاند عشق ز تو!
کند جامه‌ی وجودت لبریز ز عشق،
گویمت که، گر عشق گهی به کامت تلخ آمد،
نرنج!
کز خلقت عشق ندیدم خوش‌تر،
گر رنج‌کشیدی به یقین عاشق نیستی!
 
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #26
دیوانگی را تا دیوانگان هستند
کس را نسیان نگیرد این موضوع دگر
عاقلان را گر علم و منطق باشد
نادان نگیرد رنگ خموشی به دنیا دگر
دیوانگان و عاقلان به کنار کنون،
سرنوشت گر سخت شود عشق نیست
زندگی گر مرگ شود عشق نیست
یا عاشق واقعی نیستی و نمی‌دانی عشق چیست!
یا آن‌قدر عاشقی که گمان به مرگ هجر داری!
عاشقان را تا معشوق هست
کام کس نشود تلخ،
لبخند نشود درد،
زندگی نشود مرگ،
عاشق عاقل را در دیوانگی دیدن و عللش عشق نامیدن.
بگذار علل مرگت هم عشق باشد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #27
دلا!
روزگاری شب پرده بر‌می‌دارد و سحر می‌شود،
گر عاشقی رنج‌کشیده و مرگ چشیده گشتی،
نه‌هراس!
عشق گاه نخستین می‌دهدت زهر و سپس پادزهر،
دعاگوی این باش که خالقت حکمت کند زندگانی‌ات!
درد درونت را در بر گرفته نام یار فریاد ده
دلواپس به یار برس و از دوران عاشقی پایان نیک یاد ده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,710
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #28
نویسنده:
سوفل قلبی یک اثر به‌یاد ماندنی در یاد من خواهد شد، از درد و رنج هر واژه‌اش درس خواهم گرفت و تجربه‌ی شیرین شاعری‌ام خواهد شد.
سوفل قلبی یک شعر جاودانه خواهد شد، ره امید و همسفر من در آرزوها خواهد شد.
عشق می‌تواند باشد، به زیبایی نم‌نم قطره‌های باران، چکه کند در قلب آدمی، نفس بکشد و به دنیا بفهماند هنوز هم عشق هست و خواهد بود!
نه عاشقم که بدانم تا چه اندازه شیرین است و نه دل‌شکسته که بگویم تلخی‌اش به قهوه می‌رسد یا نه!
فقط می‌دانم قلب هرکه سوفل‌قلبیه عشق را داشت بی‌شک خوش‌شانس‌ترین بیمار است.

پایان: روز جمعه ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
ساعت: ۲۲:۴۶
 
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

همیار کتاب

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
1513
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
0
نوشته‌ها
58
پسندها
411
امتیازها
83

  • #29


عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 26 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین