متن آهنگ یار از فرامرز اصلانی:
سفر کردم؛ که یابم، بلکه یارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
از آن روزی؛ که من بارِ سفر بستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
فراموشم مکن! من؛ یارِ دیرینه ام…
بیا! خالیست، جایِ تو به بالینم…
تو را در خواب های خویش؛ می بینم!
در آغوشم بگیر؛ از خود رهایم کن…
گرفتارِ سکوتم من؛ صدایم کن!
میانِ روزهایِ خویش؛ جایم کن…
سفر کردم؛ که یابم، بلکه یارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
از آن روزی؛ که من بارِ سفر بستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در ●♪♫
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
فراموشم مکن! من؛ یارِ دیرینه ام…
بیا! خالیست، جایِ تو به ●♪♫
تو را در خواب های خویش؛ می بینم!
در آغوشم بگیر؛ از خود رهایم کن…
گرفتارِ سکوتم من؛ صدایم کن!
میانِ روزهایِ خویش؛ جایم کن…
سفر کردم؛ که یابم، بلکه یارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
از آن روزی؛ که من بارِ سفر بستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
فراموشم مکن! من؛ یارِ دیرینه ام…
بیا! خالیست، جایِ تو به بالینم…
تو را در خواب های خویش؛ می بینم!
در آغوشم بگیر؛ از خود رهایم کن…
گرفتارِ سکوتم من؛ صدایم کن!
میانِ روزهایِ خویش؛ جایم کن…
سفر کردم؛ که یابم، بلکه یارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
نجستم یار وُ گم کردم، دیارم را…
از آن روزی؛ که من بارِ سفر بستم…
به هر جایی که رفتم؛ در به در ●♪♫
به هر جایی که رفتم؛ در به در هستم…
فراموشم مکن! من؛ یارِ دیرینه ام…
بیا! خالیست، جایِ تو به ●♪♫
تو را در خواب های خویش؛ می بینم!
در آغوشم بگیر؛ از خود رهایم کن…
گرفتارِ سکوتم من؛ صدایم کن!
میانِ روزهایِ خویش؛ جایم کن…
نام موضوع : متن آهنگ یار از فرامرز اصلانی
دسته : متن آهنگ