همگانی مانگای اتک آن تایتان | نگاهی به تئوری های چپتر آخر 139

[ARA.O.O]

همونطور که میدونید، خالق مانگای اتک آن تایتان بیش از 11 ساله که داره روی این پروژه محبوب کار میکنه. و حالا فقط چند روز مونده تا انتشار آخرین چپتر از مانگای اتک آن تایتان و خداحافظی همیشگی ما باهاش؛ همینطور قراره ایسایاما بعداز این همه عجله، یه نفس راحت بکشه و طبق گفته خودش، یه آبگرم باز کنه.

با اینکه فقط یه چپتر، فقط و فقط یه چپتر از مانگای اتک آن تایتان باقی مونده، ولی همچنان تئوری های زیادی درباره پایان داستان مطرح شدن. و همین تردید طرفداران درباره پایان، باعث هیجان بیشتر اونها برای دیدن آخر کار شده.

 

[ARA.O.O]

نگاهی به تئوری های چپتر 139 مانگای اتک آن تایتان​

احتمال زنده موندن چه کسایی بالاست؟​

خب، وقتی درباره زنده موندن صحبت میکنیم، اولین تصویری که میاد جلوی چشممون، پسری با موهای بلونده. بله، آرمین آرلرت. احتمال مردن آرمین با توجه به اینکه در قصل های قبلی دیدیم بیش از صدتا جون داره، واقعا پایینه. علاوه بر اون، اگه بگیم راوی آرمین هستش، همچنان این موضوع نشون دهنده احتمال پایین مردن اونه. اصلا خودم شک دارم که با تموم شدن 13 سال فرصتی که داره هم جان به جان آفرین تسلیم کنه!

و میکاسا. درباره میکاسا تئوری های مختلفی مطرح شدن. مثلا یه سریا احتمال دادن که میکاسا خودکشی کنه. و البته، جالبه بدونید که ایسایاما در مصاحبه ای اعلام کرده که اگه میکاسا از ارن دور بمونه، زتدگیش به حالتی برمیگرده که در دوران کودکیش بود؛ قبل از ورود ارن به زندگیش البته. بنابراین درباره میکاسا نمیشه با قطعیت نظر داد.

جنگجوهای مارلی چطور؟ احتمال مردن راینر بالاست. کافیه به اون صحنه ای که تایتان غیر شیفتر کنی و جان روی سر اون و آنی ریخته بودن نگاه کنید. حتی اگه خورده نشه، احتمالش هست که به دلیل جراحت های سنگین بمیره.

آنی؟ برخلاف راینر، احتمال زنده موندن آنی بیشتر از مردن اونه. دوباره بهتون پیشنهاد میکنم نگاهی به اون صحنه بندازید و وضعیت آنی و راینر رو با هم مقایسه کنید. تازه، آنی به اندازه راینر آسیب ندیده. علاوه بر اون، فکر نکنم چهره خوبی برای ایسایاما داشته باشه که وقتی بعد از نزدیک یه دهه، آنی دوباره برگشته و طرفداراش بعد از کلی صبر دوباره دیدنش، بخواد آنی رو بکشه.

پیک؟ پیک احتمالا مثل قسمت هفتم، آسیب سنگینی ببینه ولی احتمال مردنش از زنده موندنش کمتره. (این احتمالات رو الکی نمیگما، با توجه به پیشبینی سودمند بودن هر مرگ برای داستان میگم.) درباره فالکو و گابی هم، اگه بعد از مرگ ارن نشه یه جوری از شر تایتان ها خلاص شد، شخصا احتمال میدم فالکو خودش رو به خورد گابی بده. چون از اول هم هدفش نجات دادن گابی بود. که در این صورت، مرگش خیلی غم انگیز میشه.

 

[ARA.O.O]

بررسی تئوری های مانگای اتک آن تایتان ؛ ارن چه خواهد شد؟​

و حالا اصل کاری! هنوز برای خیلیا، مردن یا نمردن ارن مبهمه. خب، یه جورایی حق دارن. اگه بگیم اندینگ این فصل، درباره ارن صحبت میکنه، خب خیلی تئوری ها مطرح خواهند شد. مثلا چی؟ خب، ما ققنوس رو میبینیم. همونطور که احتمالا میدونید، ققنوس افسانه ایه که فداکاری میکنه و در شعله میسوزه. و بعدش، از خاکستر خودش بلند میشه. ممکنه اشاره ای به ارن داشته باشه. ممکنه که همه این اقدامات، برنامه ارن بوده باشن؛ برای یه فداکاری که جلوتر دربارش صحبت میکنم. ممکنه که الان به نظر برسه که ارن مرده و تموم، ولی احتمال ظهور دوباره اون، یا چنین چیزی هم وجود داره.

البته، در آهنگ اندینگ، یه جا گفته شد که: “استخون های من خواهند پوسید، ولی من به زندگی ادامه خواهم داد.” که ممکنه اشاره ای به زندگی در خاطرات و قلب بقیه، یا به ارث بردن خاطرات، یا چنین چیزهایی باشه.

 

[ARA.O.O]

ارن دقیقا داشت چی کار میکرد؟!​

بعد از خوندن چپتر آخر، من بیشتر به این نتیجه رسیدم که محاله همه این کارهای ارن، صرفا به خاطر “آزادی” بوده باشه. موقع مرگ رمزی بیچاره رو یادتونه؟ فلش بکی که ارن داشت گریه کنان ازش عذرخواهی میکرد؟ یادتونه گفته شد تایتان مهاجم، قدرت دیدن خاطرات آینده و وارثینش رو داره؟ خب دبگه! تموم شد رفت!! محاله ارن خاطرات آینده رو دیده باشه، ببینه که این همه آدم برای آرمان اون کشته میشن، و آخر سر خودش هم توسط میکاسا کشته میشه، و رسما انگار تغییری ایجاد نمیشه، و باز هم این کارها رو انجام بده!! احتمالش هست که به قولی، ارن خواسته باشه لولوش بازی در بیاره! یعنی ادای آدم بدا رو در بیاره (هرچند، آدم بدی وجود نداره!)، بعد فداکاری کنه!

وقایع مانگا رو با دقت مرور کنید. یه جوری بود که انگار ارن میخواسته حرص آرمین و میکاسا و بقیه اسکوتز رو در بیاره تا باهاش مقابله کنن! از زندانی کردن رفقاش گرفته تا بد رفتاری با هانجی. همش انگار قرار بوده یه محرک باشه تا اونا با کسی که باهاش زندگی کردن و بزرگ شدن مقابله کنن! ملاقات ارن با اونا در مسیر رو یادتون میاد؟ بهشون گفت که من آزادم این کارها رو انجام بدم و شما هم آزادید تا بخواید من رو بکشید.

البته اینکه ارن دقیقا سر چی فداکاری کرده هم چندان قطعی نیست. احتمالش هست که میخواسته با این کارش قدرت تایتان ها رو ریشه کن کنه. با توجه به اینکه یمیر رو در کنارش داشته.

ممکن هم هست که یه چیز نمادین تر باشه. مثلا چی؟ مثلا موقعی که افراد هانجی، نشسته بودن و کنار ماگات و جنگجوهای مارلی شام میخوردن رو یادتونه؟ اونا خواب همچین روزی رو هم نمیدیدن!! ممکنه که هدف ارن، نشون دادن قدرت اتحاد باشه. ممکنه که ارن خواسته باشه با این کارش، به افراد با نفوذ حکومت مارلی مثل ماگات، نشون داده باشه که اینطرف هم ادمن و حق آزادی دارن. البته با اینکه ممکنه یکم کلیشه ای باشه، ولی خب همچنان تاثیرگذاره. اینکه بلاخره بعد از این همه کشتار، تازه ادما به شناخت از همدیگه میرسن.

 

[ARA.O.O]

مانگای اتک آن تایتان ؛ در آخر ممکنه چه اتفاقاتی بیفته؟​

اگه هدف ارن، پایان کشت و کشتارها و رسوندن الدیایی ها به آزادی بوده باشه، و به هدفش هم برسه، هیچ کس تضمین نمیکنه که شرایط همینطور بمونه. ممکنه یه مدت بعد از این قضایا، الدیایی ها بر علیه مارلی ها شورش کنن و خشمی که همه این مدت در دلشون بوده رو تخلیه کنن. و اینطوریه که دنیا همچنان با این روند مسخره و خشونت آمیز میچرخه. به هر حال، نمایش ادامه زندگی الدیایی ها و مارلی ها خیلی مهمه.

 

[ARA.O.O]

یه تئوری جالبی که به ذهنم رسیده بود، احتمال ملاقات ارن با یه نفر در مسیره. و به احتمال 99 درصد آرمین. چرا آرمین؟ چون در ابتدا، ما شاهد رویاهای مشترک این دو نفر، و بعد تفاوت مسیری که هر کدوم انتخاب میکنن رو دیدیم. اگه قرار باشه ارن کسی رو در مسیر ملاقات کنه، احتمالا اون فرد میکاسا یا لیوای یا… نخواهد بود! علاوه بر اون، ارن و آرمین قبلا هم ملاقاتی کوتاه در مسیر داشتن. منظورم قبل از گفت و گوی آرمین و آنی در کشتیه. که با “ارن” گفتن آرمین ختم شد. که البته همین یه کلمه، خیلی معنی داره. اگه قرار باشه هدف ارن، به وضوح توضیح داده بشه، یکی از بهترین گزینه های روی میز ملاقات این دوتا در مسیره. یه البته، نیازی نیست که یه گفت و گوی طولانی اتفاق بیفته. ممکنه فقط به یه لبخند معنی دار ارن ختم بشه.

 

[ARA.O.O]

ممکنه همه چی خواب باشه؟!​

تئوری ای که خیلی بین طرفدارا سر و صدا کرده، قضیه رویا بودن همه ماجراست.

خب، اگه انیمه Erased رو دیده باشید، یادتون هست که برای شخصیت اصلی، “تکرار” اتفاق میفتاد. و این تکرار، فقط در اوضاعی اتفاق میفتاد که همه چیز خراب شده بود. شخصیت اصلی، یه فاجعه رو میبینه، بعد موقعی که تکرار اتفاق میفته، باید از اون جلوگیری کنه. همیشه نقطه آغاز یه تکرار، نقطه ایه که اولین جرقه های یه آتش بزرگ زده میشه. یعنی این تکرارها در واقع میگن که باید از ریشه مشکل رو درست کرد.

اگه حرف ایسایاما – که مضمونش چنین چیزیه: نقطه پایان همون نقطه آغازه – رو در نظر بگیریم، احتمالا به تئوری ای مثل قضیه تکرار برمیخوریم. ممکنه که همه این فجایع، بارها و بارها تکرار بشن. اونم از همون روزی که مادر ارن کشته شد. چون همین اتفاق محرک اصلی ارن بود.

اگه تکرار، واقعا اتفاق بیفته، و زمان حال، اصلاح نشه، احتمالش هست که ارن و گریشا و کلا تایتان های مهاجم، بتونن خاطرات تکرارها – یا قابل فهم تر: چرخه ها – ی بعدی رو ببینن.

 

[ARA.O.O]

قضیه تصویری که ایسایاما منتشر کرده چیه؟​

جالبه بدونید که ایسایاما قبلا چنین عکسی از چپتر آخر منتشر کرده بود. که فکر کنم گریشاست که ارن رو در آغوش گرفته. اگه ارن واقعا مرده باشه و هدفش واقعا آزاد کردن مردم باشه، در نتیجه ما شاهد دنیایی آزاد، بدون ارن خواهیم بود. و همچنان به برداشت های شخصی یه نفر برمیگرده که از جمله مردی که در این تصویر هست، “تو دیگه آزادی”، چه برداشتی کنه.

 

[ARA.O.O]

سوالات و نکاتی نکاتی که احتمالا در آخرین چپتر مهم میشن:​

* وارث تایتان جانوری دقیقا قراره چه کسی باشه؟ حالا که زیک مرده!

* آیا بچه هیستوریا نقشی مهم خواهد داشت؟

* هدف ارن احتیاج به شفاف سازی بیشتری داره.

* آیا زندگی رویاگونه ارن و میکاسا که شاهدش بودیم، رویای مشترک ارن و میکاسا بود؟ ارن این رویا رو در اولین چپتر دید. و در چپتر آخر هم دیدیم که احتمالا میکاسا هم چنین رویایی رو میدیده. آیا واقعا این رویا به واقعیت پیوسته بوده؟ در یه دنیای موازی؟!! یا… واقعا چی؟

* حکومت مارلی قراره در آینده چی کار کنه؟ حکومت پارادایس چطور؟ آیا الدیایی ها، حالا که با هم به اتحاد رسیدن، اقدامی علیه مارلی میکنن؟ یا صلح اتفاق میفته؟

* چرا ارمین راوی داستانه؟ شخصیتی که از همون اول تا حتی همین الان مورد نفرت برخی طرفداراست؟ هرچند شخصا از همون اول این نفرت بقیه رو نسبت به آرمین درک نمیکردم! آیا دلیل راوی بودن آرمین، اینه که عقایدی مشابه ارن داشته؟ لااقل در یه دورانی؟ یا اینکه آخرین بازمانده بوده؟و اینکه چرا هویت راوی اینقدر گنگه؟ چرا هیچ موقع از ضمیر مشخصی استفاده نمیکنه؟ (البته فکر نکنم این نکات مربوط به مانگا بشن. بیشتر درباره انیمه هستن.)

* پدر و مادر آرمین اون کتابا رو از کجا آورده بودن؟ آیا ژاندارمری نباید بیاد و یه بازرسی یا چنین چیزی انجام بده؟

* پدر و مادر واقعی آنی، آیا افراد مهمی بودن یا نه؟

* از لبخند یمیر در آخرین صفحه چپتر 138، معانی مختلفی رو میشه برداشت کرد. اما، آیا احتمالش هست که این لبخند، واقعا لبخندی شاد باشه؟

* در مبارزه آنی و میکاسا، که هرگز نتیجه ش رو ندیدیم، چه کسی برنده شد؟

 

[ARA.O.O]

یمیر دقیقا چطور تبدیل شد؟​

آقای کساور، گفت که یمیر با لمس کردن چیزی تبدیل به تایتان شد. خب، این حقیقته. اما اگه قرارداد با شیطان هم حقیقت باشه چی؟ باید “واقعیت” رو دید تا متوجه شد واقعا چه اتفاقی افتاده. به قول مارگو رابی، حقیقت و واقعیت همیشه دست در دست هم نیستن.

فرق این دوتا چیه؟ واقعیت، اتفاقیه که افتاده. اما حقیقت، برداشت شخصی یه نفر از واقعیته. که البته لزوما دروغ و نادرست نیست. ما همیشه توی اتک، حقیقت رو دیدیم. هیچ وقت درست خود واقعیت برامون توضیح داده نشده. برای همین اگه واقعیت ماجرای یمیر رو کامل(!) ببینیم، احتمالا میتونیم متوجه بشیم که آیا میشه قدرت تایتان ها رو از بین برد یا نه. و اینکه آیا اصلا این تئوری که میگه هدف ارن از بین بردن این قدرت و هدیه دادن آزادی به الدیایی ها در ادامه اون بوده، درسته یا نه.