تمام شده فی‌البداهه هناسم| دنیا شجری بخشایش

عنوان فی‌البداهه: *هناسم
نویسنده: دنیا شجری بخشایش
ژانر: عاشقانه

مقدمه:
‌رنگین‌کمان چشمانت عجب غوغا می‌کند؛
گویی سحر‌آمیز است، مرا شیدا می‌کند.
شاید هم پل عشق است، آخر این‌گونه نجوا می‌کند... .


*توضیح:
(هناسم به معنی "نفس من" می‌باشد.)

 

[دنیا شجری بخشایش]

زلف ابریشمی‌ات را که گشودی پیش چشمم
ترسیدم و لرزیدم از آن که مبادا
شق‌القمر شود و نیست شود کل جهانم حاشا!

 

[دنیا شجری بخشایش]

دیدن چهر پری‌سان تو مرا می‌بخشد حیات
وای اگر روی بگردانی ز من عاقبتم هست ممات!

 

[دنیا شجری بخشایش]

در توصیف زیبایی یارم کافی‌ست همین
ترسیم نتوانَد کند آن‌را، حتی نقاش چین

 

[دنیا شجری بخشایش]

از شاملو یاد گرفتم احساسم را با چشمانم فریاد کنم.
آن‌جا که می‌گوید:
«من برای آن‌که چیزی از خود
‏به تو بفهمانم
‏جز چشم‌هایم ‏چیزی ندارم»

 

[دنیا شجری بخشایش]

چشمانت بود چون نوری
روشنی‌بخش دلم در ظلمات و تاریکی.

 

[دنیا شجری بخشایش]

وصف تو را این‌گونه گویم یارم
چون کوهی و خورشید و گلی
چون پشتوانه و روشنایی‌بخش و خوشگلی

 

[دنیا شجری بخشایش]

می‌گویند عذاب است وصال بین من و تو
جهنم می‌کنم بهشتم را با دو چشم آتشین تو!
آتش آغوشت برای من، همه بهشت‌ها برای تو.

 

[دنیا شجری بخشایش]

شمردم ستاره‌ها را تا صبح برای دیدنت
می‌ارزد شمارش کل کهکشان برای آمدنت

 

[دنیا شجری بخشایش]

از جاده خیال که می‌گذرم تو را غرق در آغوش خودم می‌یابم.
چنان شیرین است این رویا که آن‌را به هیچ واقعی ندهم!

 

[دنیا شجری بخشایش]

عشق و حال و ذوق و شوق به کنار
من هوا را هم بدون تو نمی‌خواهم.