. . .

شعر فرهاد جان! به کودکی‌ات برگرد!

تالار لالایی‌های کودکانه

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,430
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #1
از روزهای گمشده بازی
در کوچه «بهار» نمی‌گوید
همبازی قدیمی من فرهاد
در کیسه زباله چه می‌جوید؟
افتاده است در ته یک قوطی
تصویر نوجوانی غمگینش
در کیسه زباله کجا پیداست؟
لبخندهای ساده شیرین‌اش
یک تکه کثیف مقوا را
دارد به جای فرفره او در دست
یک مشت نان خشک کنار اوست!
آیا گرسنه است؟ گمانم هست.
در کوچه «بهار»، من و فرهاد
همبازی صمیمی هم بودیم
صد بار با دوچرخه از آن کوچه
تا دوردست خاطره پیمودیم
فرهاد جان! به کودکی‌ات برگرد!
از کیسه زباله جدایم کن
من در حیاط منتظرت هستم
از کوچه «بهار» صدایم کن
شعری از مهدی مرادی
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین