. . .

تمام شده عکس‌ها راه می‌روند(دلنوشته همراه با عکس)|آرمیتا حسینی

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
سطح اثر ادبی
نقره‌ای
نام اثر: عکس‌ها راه می‌روند
نویسنده : آرمیتا حسینی(قلم سرخ)
ژانر: بر طبق نوع عکس تعیین می‌شود.
ویراستار: هانی.م
خلاصه:
عکس‌ها سخن می‌گویند، می‌خواهند صدای بی صدایشان به گوش کل شهر برسد!
می‌خواهند لمس شوند، درک شوند و همه آن‌ها را با تمام وجود بشناسند!
عکس‌ها قدم می‌زنند و به سوی مقصدی می‌روند و از ما فقط کشف مسیر را می‌خواهند.
 
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 19 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
869
پسندها
7,353
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
screenshot-1266_eff3.png
به نام خداوند دل‌های پاک​
سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!​
متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.​
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!​
پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید. [درخواست جلد برای دلنوشته]
پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]
پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید. [تعیین سطح مجدد دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید. [درخواست صوتی شدن دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید. [اعلام پایان نگارش دلنوشته]
پس از اعلام اتمام نگارش برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید. [درخواست ویراستاری دلنوشته]
جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]
متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!​
| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |​
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #2
images

من طراوت آن نوری که لابه‌لای برگ‌ها می‌رقصد را می‌بینم.
این عشق است!
عشق برگ‌ها به خورشید، شاخ و برگ‌ها با تمنا و خواهش سعی می‌کنند دست ببرند به سوی خورشیدی که تمام نگاه‌ها را جذب خود کرده است.
همه تشنه بوسیدن خورشید هستند؛ اما افسوس!
خورشید آن‌قدر دور است که... .
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 19 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #3
IMG__5f75bec8cb481302.jpg


چشمانم را می‌بندم و باز می‌کنم، آن زمان که شهر لبخند بزند و نور سراسر جهان را در بر بگیرد!
دیدن دنیایی تاریک و بی رحم، قلب‌هایی شکسته، اشک‌هایی خشک شده بر روی گونه
مرا آزار می‌دهد!
پس چشم‌هایم را می‌بندم برای آن روز پر از عشق، روزی که جهان با عشق تزئین شود و
لبخند نماد دنیا باشد.
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 19 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #4
IMG__.jpg


من با او رفیقانه قدم می‌زدم، رفیقانه سخن می‌گفتیم و تمام رفیقانه‌های دیگر کنار ما کدر و پوچ به نظر می‌رسید؛ اما افسوس یادم رفته بود هر چیزی یک تاریخی دارد!
تاریخی که پس از آن به پایان می‌رسید.
از پایان فرار می‌کردم، در کوه مخفی می‌شدم، در صخره پناه می‌گرفتم؛ اما نمی‌دانستم پایان در کنار من نشسته و با پوزخند نگاهم می‌کند.
رها شدم، به همین راحتی و به همین سختی!
راحت مرا درون صندوق خاطرات قدیمی انداخت و پرتم کرد پایین و سخت نگاهش کردم، سخت قلبم مچاله شد و با افسوس پایان را پذیرفتم.
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 18 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #5
IMG__5a9d9aff473cdaa8.jpg


هردو تنها بودیم، هردو به تاریکی خیره نگاه می‌کردیم؛ اما تفاوتی عمیق روی پیشانی‌مان داشت خودنمایی می‌کرد!
او ماه بود؛ اما من نه!
او تک بود!
تمام ستارگان آرزو داشتند هم‌چون ماه بدرخشند و دل تاریکی را بی تاب کنند.
تمام ستارگان آرزو داشتند هم‌چون ماه نگاه خیره انسان‌ها را بخرند؛ اما من نه!
من یکی از میلیون‌ها انسان روی این کره خاکی بودم!
در تاریک‌ترین نقطه بدون هیچ نوری راکد مانده بودم.
من نمی‌درخشیدم، فقط با افسوس به ماه نگاه می‌کردم و با او درد و دل می‌کردم.
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 18 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #6
qhd_e9b2daf0527fd3be57e209f4d2365323.jpg


از مسیرهایی بی نتیجه خسته بودم!
تمام زندگیم را برای قدم زدن سپری کردم.
برای رسیدن،
برای دویدن،
برای بردن!
رسیدم؛ اما چیزی جز تو خالی ندیدم!
آن سرزمین خیالی با پری‌های زیبا در داستان‌هاست، در این کره خاکی هر چه بدوم،
هرچه بروم و هرچه بگردم، این‌ها را نخواهم دید.
نقاشی‌های از پیش تعیین شده و تکراری
قرار است تا ابد چشمانم را لمس کند.
می‌خواهم اندکی در یک نقطه بمانم.
می‌خواهم بنشینم و با جاده سخن بگویم.
شاید در جاده ماندن بهتر باشد، شاید جاده داستان‌های جدیدی برای گفتن داشته باشد، داستان‌هایی که از قبل گفته نشده‌اند و تکراری نیستند!
شاید باید زندگی را در جاده لمس کنم!
طراوت جنگل را ببینم، نفس بکشم و با طبیعت هم‌قدم شوم.
شاید مقصد خود جاده باشد و من دوست دارم همین‌جا بمانم.
قدم‌هایم ناله می‌کنند و وجودم ماندن در جاده را تمنا می‌کند!
می‌مانم و در خود جاده، مقصد را کشف می‌کنم.
 
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 18 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #7
IMG-20210709-WA0079.jpg


گوش بده! چیزی می‌شنوی؟
نه فقط سکوت است!
صداهایم را درون نوشته‌ها دفن می‌کنم.
می‌خوانم و با آن‌ها سخن می‌گویم!
تمام احساسات و سخنانم میان هزاران ورق و نوشته غرق شده‌اند.
خودم را درون کتاب رها کرده‌ام، کتابی که هزار و یک رنگ دارد و من هر روز یکی از رنگ‌هایش را می‌بوسم و در آغوش می‌گیرم.
از سگی خواب‌آلود سخن می‌گوید،
از سنجابی بیسکوئیت به دست،
از یک منظره رویایی و جنگلی بی‌کران!
چشمانم اختیار به دست گرفته‌اند و نوشته‌ها را رها نمی‌کنند.
تقصیر من نیست اگر پیوند من و کتاب، تا به ابد یکی شده است!
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 18 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #8
rezayat.jpg


جاذبه دیگر چیست؟ از همه جاذبه‌ها و جذب‌ها خسته شده‌ام!
می‌خواهم بدون اینکه به چیزی یا کسی متصل باشم... در آسمان اوج بگیرم
معلق بمانم
رها باشم
ای کاش بادکنکی بودم در دست دخترکی
انگشتان آرام از میان نخ فاصله می‌گرفتند و بلاخره
رها می‌شدم.
می‌رفتم بالا و بالاتر، آنجایی که خورشید خیره شود به من و من
بترکم!
راستش این ترکیدن را هم دوست دارم
اگر آسمان سرای من باشد
باد ، راهنمای من
ابر، تماشاگر من
و خورشید، قاتل من
چنین ترکیدنی را دوست دارم
دوست دارم بادبادکی طلایی رنگ باشم، کمی نزدیک به خورشید، بالا بروم و همچو ستاره‌ای بدرخشم و همه از آن پایین
نظاره‌گر بادکنک ستاره نما باشند
ای کاش بادکنکی بودم...
در دست آسمان..
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 17 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #9
1534229741591039.jpg


در راحت، با دسته گلی منتظر می‌مانم
در انتظار م که بیای و گل‌ها را بگیری
در انتطارم که بیای و مرا بلند کنی
در انتظارم که بیای و مرا با خودت هم مسیر کنی
اما کو ؟ کجایی؟
باید در انتظار بمانم و گل‌هایم پر پر شوند
باید بمانم و مسیر، پیرتر شود.
آنقدر پیر که دیگر توان حمل کردن مرا نداشته باشد
پر شود از چاله چوله و چروک روی سینه‌هایش
و من
دست بکشم روی مسیری که، از بس منتظرت ماند
پیر شد
دست بکشم روی گل خشکیده‌ای که
از بس نیامدی
دیر شد و
خشک باقی ماند
 
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 17 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #10
yYFU49e9VjHnCpikVRyiba-i3JKuHJ7hf8Jeh88iFAECjCFeORf4k5L1CrP2SKiRBipaMZtaHl5DMV_UTPrZhNdb_UPOrr2rV9vtdIQNABZREwyN1uQ

در غروبی زیبا
زمانی که خورشید مرا فرا می‌خواند
خواهم رفت
دست خورشید را خواهم گرفت و هردو باهم
طلوعی زیبا به نمایش خواهیم گذاشت
مرا خوب ببین
آن روز شگفت انگیز، رها خواهم شد
به تکه‌هایم خوب نگاه کن
آنها پرندگانی از جنس دلتنگی هستند
دلتنگ لمس باد، دلتنگ رقص عاشقانه در آسمان
دلتنگ باز و بسته کردن بال‌هایشان هستند
من از ریسمان‌های دلتنگی ساخته شده‌ام
آن روز
در طلوعی رویایی
تکه‌هایم را رها خواهم کرد و..
به ولایت آزادی کوچ خواهم کرد
به جایی که دلتنگی، فقط توهمی باشد دست نیافتنی
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
1
بازدیدها
146

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین