- شناسه کاربر
- 366
- تاریخ ثبتنام
- 2021-02-14
- موضوعات
- 223
- نوشتهها
- 1,854
- راهحلها
- 5
- پسندها
- 10,674
- امتیازها
- 452
دین حس میشود و مقاومتی که هم از طرف دانشمندان و هم از طرف برخی دینداران در
برابر علم دینی وجود دارد، تنها ناشی از تصورات باطل درباره علم نباشد؛ بلکـه برخـی از
آنها نیز از نگاه باطل به دین نشأت گرفته باشد. نگاهی که دین را فقط یکی از جنبـه هـاي
گوناگون زندگی بشري میشمارد ـ البته جنبـه اي احتمـالاً مفیـد و حتـی ضـروري ! ــ کـه
پاسخگوي برخی نیازهاي خاص اوست در حالی که در جاي خود نشان داده میشـود کـه
دین همان راه زندگی است و جهتی براي کل فعالیتهاي انسان تعیین میکند؛ که اگر چنین
نبود و شأنی از شؤون بشر از تأیید و توجه دین بر کنار میبود، ادعاي این بـراي رسـاندن
انسان به سعادت، ناقص و ناموجه میماند.
علم اسلامی در جامعهاي رشد میکند که چنین نگرشی از دین و ارزشهاي دینی بر آن
حاکم باشد. ساختن چنین جامعهاي در حکم زمینهسازي براي ظهور عالمانی است کـه بـا
نگرش دینی جهان را مشـاهده مـی کننـد و زنـدگی و فعالیـت علمـی خـود را بـر مبنـاي
ارزشهاي دینی سامان میبخشند. دینداران در چنین جامعهاي کسانی نیستند کـه یکـی دو
شاخصه ظاهري را در گوشهاي از زندگی خود حمل میکننـد؛ اعمـالی عبـادي و ظـاهري
موجه. بلکه کسانی هستند که پاسخ همه مسألهها و دغدغـه هـاي زنـدگی خـود را از دیـن
میجویند و در پی دمیدن روح ایمان به کل شؤون زندگیشان هستند و فعالیت علمی خود
را نیز در جهت رستگاري روحشان شکل میدهند. تربیت چنین نسلی مسلماً امـر خطیـر و
چندجانبهاي است که همواره در طول تاریخ برعهده بندگان برگزیده خدا بوده است.
در نظام آموزشی ما در مدارس این مأموریت تنها بر دوش درس تعلیمات دینی گذاشته
شده که به صورت واحدي در کنار سایر دروس و جداي از آنها آموزش داده میشود؛ در
حالی که در انتقال چنین نگرشی به نسل آینده، باید حضور دین در کلیه حوزههاي زنـدگی
بشري بازنمایی و تثبیت شود. ضمن آن که باید توجه داشت آموزش نظري عقاید و احکام
واخلاق، حتی اگر بدون کم و کاست صورت گیرد، تنهـا جزیـی از برنامـه جـامع تربیـت
دین در مورد تصمیمگیريهاي بشر در تمامی شؤون زندگی نظرات و آموزههایی دارد که انسان براي حفظ و التزام به
دین باید آنها را رعایت کند . حتی اگر راهنمایی او در برخی شؤون این باشد که انسان در این شأن خـاص مختـار
است که خود تصمیم بگیر
برابر علم دینی وجود دارد، تنها ناشی از تصورات باطل درباره علم نباشد؛ بلکـه برخـی از
آنها نیز از نگاه باطل به دین نشأت گرفته باشد. نگاهی که دین را فقط یکی از جنبـه هـاي
گوناگون زندگی بشري میشمارد ـ البته جنبـه اي احتمـالاً مفیـد و حتـی ضـروري ! ــ کـه
پاسخگوي برخی نیازهاي خاص اوست در حالی که در جاي خود نشان داده میشـود کـه
دین همان راه زندگی است و جهتی براي کل فعالیتهاي انسان تعیین میکند؛ که اگر چنین
نبود و شأنی از شؤون بشر از تأیید و توجه دین بر کنار میبود، ادعاي این بـراي رسـاندن
انسان به سعادت، ناقص و ناموجه میماند.
علم اسلامی در جامعهاي رشد میکند که چنین نگرشی از دین و ارزشهاي دینی بر آن
حاکم باشد. ساختن چنین جامعهاي در حکم زمینهسازي براي ظهور عالمانی است کـه بـا
نگرش دینی جهان را مشـاهده مـی کننـد و زنـدگی و فعالیـت علمـی خـود را بـر مبنـاي
ارزشهاي دینی سامان میبخشند. دینداران در چنین جامعهاي کسانی نیستند کـه یکـی دو
شاخصه ظاهري را در گوشهاي از زندگی خود حمل میکننـد؛ اعمـالی عبـادي و ظـاهري
موجه. بلکه کسانی هستند که پاسخ همه مسألهها و دغدغـه هـاي زنـدگی خـود را از دیـن
میجویند و در پی دمیدن روح ایمان به کل شؤون زندگیشان هستند و فعالیت علمی خود
را نیز در جهت رستگاري روحشان شکل میدهند. تربیت چنین نسلی مسلماً امـر خطیـر و
چندجانبهاي است که همواره در طول تاریخ برعهده بندگان برگزیده خدا بوده است.
در نظام آموزشی ما در مدارس این مأموریت تنها بر دوش درس تعلیمات دینی گذاشته
شده که به صورت واحدي در کنار سایر دروس و جداي از آنها آموزش داده میشود؛ در
حالی که در انتقال چنین نگرشی به نسل آینده، باید حضور دین در کلیه حوزههاي زنـدگی
بشري بازنمایی و تثبیت شود. ضمن آن که باید توجه داشت آموزش نظري عقاید و احکام
واخلاق، حتی اگر بدون کم و کاست صورت گیرد، تنهـا جزیـی از برنامـه جـامع تربیـت
دین در مورد تصمیمگیريهاي بشر در تمامی شؤون زندگی نظرات و آموزههایی دارد که انسان براي حفظ و التزام به
دین باید آنها را رعایت کند . حتی اگر راهنمایی او در برخی شؤون این باشد که انسان در این شأن خـاص مختـار
است که خود تصمیم بگیر