. . .

معرفی علت نامگذاری ایران

تالار پیش از اسلام

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #1
در کتاب اوستا از میهن اسطوره‌ای آریایی‌ها به نام «ایرانویج» یاد شده است که بسیاری از پژوهشگران، آن را جایی در آسیای میانه (شمال خاوری ایران کنونی) می‌دانند. اما نخستین‌بار در سنگ‌نوشته‌ی اردشیر بابکان (فرمانروایی 226-241 میلادی) در نقش رستم (در استان فارس) از سرزمین زیر فرمان ساسانیان با نام «ایران» یاد شده است.
در سنگ‌نوشته‌ی دیگری که یک موبد زردشتی به نام کرتیر در نقش رجب (در نزدیکی تخت جمشید) به جای گذاشته است، معنای ایران و انیران (غیرایرانی) برای ما روشن می‌شود. کرتیر می‌گوید آتشکده‌های بسیاری را در ایران برپاداشته که شامل ایالت‌های زیر است: پارس، پارت، بابل، میسان، آدیابن (آشور باستان)، آذربایجان، اصفهان، ری، کرمان، سیستان و گرگان تا پیشاور. به گفته‌ی او سوریه، کلیکیه، ارمنستان، گرجستان، آلبانیا (غرب دریای خزر) و بالاسگان که زیر فرمان ساسانیان بودند، همگی انیران به شمار می‌رفتند. بنابراین، در آن روزگار، ایران کنونی و بخش بزرگی از سرزمین‌های پیرامون آن را به نام ایران می‌خواندند.
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #2
در نوشته‌ی کوتاهی به نام شهرستان‌های ایران، که از دوره‌ی ساسانیان به جای مانده، از سرزمین ایران با نام «ایران‌شهر» یاد شده است. در این نوشته‌ی جغرافیایی، ایران‌شهر دایره‌ی میانی جهان است که شش دایره‌ی دیگر، یعنی شش سرزمین دیگر، آن را در برگرفته‌اند. سرچشمه‌ی این تقسیم‌بندی جهان به هفت کشور یا هفت اقلیم را در اوستا می‌توان یافت و بازتاب آن را در نوشته‌های دوره‌ی اسلامی می‌توان دید.
در مقدمه‌ی شاهنامه‌ی ابومنصوری آمده است: «هر کجا آرامگاه مردمان بود به چهارسوی جهان از کران تا کران این زمین را ببخشیدند و به هفت بهر کردند و هر بهری را یکی کشور خواندند. نخستین را ارزه خواندند، دوم را سوت خواندند، سوم را فرددفش خواندند، چهارم را راویددفش خواندند، پنجم را ووربرست خواندند، ششم را وورجرست خواندند، هفتم را که میان جهان است خونیرس‌بامی (یعنی خونیرس درخشان) و خونیرس‌بامی این است که ما بدو اندریم و شاهان آن را ایران‌شهر خواندندی.»
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #3
ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم شهرهای اقلیم چهارم (چهارم کشور به نام ایران‌شهر) را این گونه برشمرده است: «و اقلیم چهارم آغازد از زمین چین و تبت و قتا و ختن و شهرهایی که به میان آن است و بر کوه‌های کشمیر و بلور و وخان و بدخشان بگذرد سوی کابل و غور و هری و بلخ و طخارستان و مرو و کوهستان و نشابور و کومش و گرگان و طبرستان و ری و قم و همدان و موصل و آذربادگان و منج و طرسوس و حران و ثغرهای ترسایان و انطاکیه و جزیره‌های قبرس و رودس و سقلیه تا به دریای محیط رسد بر خلیجی که میان شهرهای مغرب و اندس است و او را زقاق خوانند. »
از دیگر نوشته‌های دوره‌ی اسلامی چنین برمی‌آید که سرزمین کنونی عراق را «دل ایران‌شهر» یعنی مرکز کشور ایران می‌دانستند. برای نمونه، ابن‌خرداذبه در کتاب المسالک و الممالک(راه‌ها و سرزمین‌ها)، توصیف سرزمین‌ها را از منطقه‌ی السواد آغاز کرده است و می‌گوید: «با ذکر سواد آغاز می‌کنیم، زیرا پادشاهان ایران، آن را دل ایران‌شهر می‌نامیدند.» ابن‌خرداذبه و دیگر جغرافی‌دانان دوره‌ی اسلامی، دل ایران‌شهر را به صورت «قلب العراق» ثبت کرده‌اند و عراق در واقع، تازی‌گشته‌ی واژه‌ی ایران است. خود ابن‌خرداذبه هرجا از ایران یاد کرده، واژه‌ی عراق را به کار برده است.
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #4
بر پایه‌ی آن‌چه گفته شد، نام ایران دست‌کم از روزگار ساسانیان بر سرزمین پهناور ایران نهاده شد و این نام در دوره‌ی اسلامی (به صورت عراق عجم) نیز به کار می‌رفت. اما بیگانگان از دیرباز این سرزمین را کشور پارس (Persia) می‌نامیدند، زیرا یونانی‌های هم‌روزگار با هخامنشیان، آن را چنین می‌نامیدند. سرانجام در سال 1935 میلادی، دولت ایران از کشورهای دیگر خواست که این کشور را به نام «ایران» بخوانند.
برای آگاهی بیش‌تر:
1 . محمدی ملایری، محمد. تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، جلد دوم: دل ایران‌شهر . تهران: توس 1375
2 . دریایی، تورج. شاهنشاهی ساسانی . ترجمه‌ی مرتضی ثاقب‌فر. تهران: ققنوس، 1383
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #5
تاریخچه نام ایران

ائریه – ائیرین – آریاورته – آورته – آریا ویج – ایرانویج – ایران ویژ – اریانه – اران – پرس
ایران – Persia – IRAN

به آن گروه از آریایی‌ها که مهاجرت نکردند و در «ناف جهان» که به‌زبان اوستایی «ائیرینه‌وئیجنگه»(airyana-vaējangh) خوانده می‌شد، ساکن بماندند و با نام ایرج مشهوراند و ایرج (eraj) که به‌زبان پهلوی (erech) خوانده می‌شود، مخفف همان واژهی اوستایی است که به پهلوی و پارسی دری (ویج) تلفظ می‌شود که همان مرکز جهان معنی می‌دهد.
واژهی ایران که در پارسی ‌میانه به شکل «اران»(erān) بوده، و برگرفته از شکل‌های قدیمی «آریانا» یعنی سرزمین آریایی‌هاست.
واژهی «آریا» در زبان‌های اوستایی، پارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکل‌های «اَیریه»(airya)،«اَریه»(āriya)، آریه»(arya) به کار رفته است. و نیز در زبان سنسکریت «اریه»(ariya) به معنی سَروَر و مهتر و «آریکه»(aryaka) به معنی مَردِ شایسته‌ی بزرگداشت و حرمت است و آریایی به‌زبان اوستایی «ائیرین»(airyana) و به‌زبان پهلوی و پارسی دری «ایر» خوانده می‌شود و ایرج به‌زبان آریایی «airya» است.
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #6
ایر در واژه به‌معنی «آزاده» و جمع آن «ایران» به‌معنی «آزادگان» است.
در شاهنامه دربارهی پسر سوم فریدون می‌خوانیم :

مر او را که بُد هوش و فرهنگ و رای


مر او را چه خوانند ؟ ایران خدای

ایران در این‌جا به‌معنی جمع «ایر» یعنی آزادگان و «ایران خدای» به‌ معنی پادشاه آزادگان است.
ایرانیان و آریاییان هند که در روزگاران کهن زبان‌های آنان به یکدیگر بسیار نزدیک بود، خود را به این نام خوانده‌اند.(سیمای ایران تألیف ایرج افشار، ص 67-68-69)
داریوش بزرگ در نوشته‌های نقش رستم و شوش از خود، چنین یاد می‌کند :
«منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌های همه‌ زبان، شاه این بوم بزرگ پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی، پارسی، پسر یک پارسی، آریایی، از چهر آریایی (آریایی‌نژاد).»
(اومستد، ا.ت. تاریخ شا هنشاهی هخامنشی، ص 167)

اریه در نام «اریامنه»(ariyāramna) – اریامنه پدر اَرشام پدر ویشتاسب و ویشتاسب پدر داریوش است – و «ایریه» در واژه‌ی اوستایی «اَیرینَه وئجه»(airyna.vaējangh) ایران‌ویج (ایران‌ویج در دید زرتشتیان هنوز هم به معنای بهترین و مقدس‌ترین بخش ایران و جهان است) و «اَیریوخشوثه»(airyo.xshutha) – اَیریوخشوثه کوهی که آرش، تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی از بالای آن تیری به سوی مشرق انداخت – و «ایره‌یاوه»(airyāva)، ایرج (یاری کننده‌ی آریا) به‌کار رفته است.
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #7
در مورد کشورهای دیگر و اقوام آریائی که به اروپا مهاجرت کردند و نام ایران را نگاه داشتند، می‌توان «ایرلند» را نام برد (ایرلند = سرزمین ایرها = سرزمین آریاییان) و هم در آن‌جا است که هنوز معابد میترایی یعنی یادگار دوران فریدون از زیر خاک بدر می‌آید. (دکتر فریدون جنیدی کتاب زندگی و مهاجرت آریاییان ص – 175 176)
این واژه را در زبان ایرلندی که هم‌ریشه‌ی زبان ماست به شکل «aire» و «airech» و به همان معنی «آزاده» می‌بینیم.
بخش نخست نام کشور ایرلند که در خود زبان ایرلندی «eire» نامیده می‌شود نیز همین واژه است.
Eire; former name of the Republic of Ireland

اریه و ایریه رفته‌ رفته به شکل «ایر»(ēr) درآمد. ایرانیان در نوشته‌های پهلوی ساسانی، خود را به این نام و میهن خود را «ایران»(ērān) نامیدند. (ایرانیان در نوشته‌های پهلوی اشکانی «اَریان»، در ارمنی «اِران»(eran) یا «ایرانشتر»(ērān shathr) و در فارسی «ایرانشهر» نامیده می‌شدند.)

ایران در زبان پهلوی دو معنی داشت : یکی آریاییان یا ایرانیان و دیگر سرزمین ایران.
شکلی دیگری از ایران «اریان» است که در کتاب تاریخ پیامبران و شاهان از «حمزه اصفهانی»، دانشمند سده‌ی 4 آمده است. او یک‌بار از مملکت «اریان» و هم «فرس» و به بیان دیگر «اریان» نام میبرد و میگوید که ایشان پارسسیان‌اند.(اصفهانی، حمزه. تاریخ پیامبران و شاهان، ص2)
از این سخن پیداست که او اریان را در معنی جمع و به جای ایرانیان یا آریاییها بکار برده است.
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #8
شکل «اریان شهر» نیز به جای «ایران‌ شهر» در کتاب التنبیه و الاشراف، تألیف «ابوالحسن علی مسعودی»، مورخ سده‌ی 4 نیز دیده شده است.(مسعودی، ابولحسن علی.التنبیه و الاشراف، صص 38-39)
«شثر» (= شهر در فارسی) که در واژهی پهلوی «ایران شثر» آمده است در آن زبان به معنای کنونی «سرزمین» است.
در زبان پهلوی ساسانی به جای شهر (در معنی امروزی) شثرستان (= شهرستان در فارسی) بکاربرده می‌شد و کیشور (= کشور در فارسی) به معنی یک بخش از هفت بخش زمین بود که به تازی «اقلیم» خوانده شده است. در زبان پهلوی از واژه‌ی «ایرانشثر»، کشور ایرانیان، کشور آریاییان خواسته و دریافته می‌شد. (کیا، دکتر صادق. آریا مهر، ص 3-4)
ایران هم‌چنین منسوب به‌محل آن، به‌نژاد «ایر» یا جایگاه آریاییان گفته می‌شده و هم‌اکنون نیز به همان نسبت خوانده می‌شود. بخشی از پیام کی‌خسرو به افراسیاب‌ را ببینید :

به ایران زن‌ و مرد لرزان به ‌خاک

خروشان ز تو پیش یزدان پاک

که در این بیت : ایران به‌معنی کشور آریاییان است، یا :

دریغ‌ است، ایران که ویران شود
کنام پلنگان ‌و شیران شود

ابوسعید ابوالخیر در این چهارپاره (رباعی) ایران را به معنی جمع ایر آورده است :

سبزی بهشت و نوبهار از توبرند
آنی که به خلد یادگار از تو برند
در چین وختن، نقش‌ونگار از تو برند
ایران همه فال روزگار از تو برند
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین