. . .

متروکه جلد اول رمان بِزه بی‌گُنهی | آمورف

تالار تایپ رمان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
رده سنی
  1. جوانان
  2. بزرگسالان
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. پلیسی
  3. معمایی
  4. تراژدی
  5. جنایی
نام رمان: جلد اول بِزه بی‌گنهی (گناه بی‌گناهی)
نام نویسنده: آمورف
ژانر: جنایی، پلیسی، تراژدی، عاشقانه، معمایی
ناظر: @ZAZA-V

خلاصه: گاهی تاريكی را می‌خرند و گاهی نقر می‌كنند. مدام مرتکب بزه می‌شوند؛ از رعب به جنایت و از جنایت به تقاص ختم می‌شود.
این داستان روایتگر فرهادی‌‌ست در دستان قانون که سعی داشت این جهان تیره را با پاک کردن افراد بزهکار روشن سازد!

بی‌گنهی که در چاه بازی این تقدیر دادباخته‌ است به ملعبه بودن.
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 17 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
862
پسندها
7,345
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
Negar__f19057b2c9f2a505.png


نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن رمانیک را برای انتشار رمان خود؛
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.
قوانین تایپ رمان

اگر سوالی دارید میتوانید بعد از خواندن قوانین زیر سوالتون رو مطرح کنید.
قوانین پرسش سوال ها

قبل از درخواست جلد، قوانین زیر را مطالعه کنید.
قوانین درخواست جلد

برای درخواست نقد، با توجه به قوانین در تاپیک زیر اعلام آمادگی کنید.
درخواست منتقد برای رمان

شما می‌بایست پس از اتمام اثرتون درخواست رصد اثرتان را دهید تا ممنوعات اثرتون بررسی بشه، برای درخواست از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست رصد

بعد از اتمام رصد، میتوانید درخواست ویراستار دهید.
درخواست ویراستار

جهت درخواست صوتی شدن آثار خود می‌‌توانید در تالار مربوطه، درخواست دهید.
درخواست صوتی شدن رمان

و پس از پایان یافتن رمان، در تاپیک زیر با توجه به قوانین اعلام نمایید.
تاپیک اعلام پایان رمان

|کادر مدیریت رمانیک|
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 12 users

FAZA-F

رمانیکی حامی
محروم
شناسه کاربر
2613
تاریخ ثبت‌نام
2022-07-10
آخرین بازدید
موضوعات
244
نوشته‌ها
381
پسندها
1,286
امتیازها
373
سن
17
محل سکونت
HEYRAN

  • #3
مقدمه:
دهانش خشک شده بود. تشنه بود و نیاز به آب داشت؛ چندین ساعت بود که با پاهای بـر×ه×ن×ه در آن جنگل پهناور می‌دوید.
با این‌که می‌دانست فایده‌ای ندارد و دو مرتبه در دامان ناعدالتی که در حقش شده بود گیر می‌کند، همان‌طور به راهش ادامه داد؛ دوید و دوید و دوید و باز هم دوید.
بی‌گناه بود؛ اما گناهکار شناخته شد.
از سرعتش کاهید؛ اما متوقف نشد، نباید هم میشد؛ مگر عقلش را از دست داده بود تا خودش را تسلیم این بی‌رحمی کند؟! باید ثابت می‌کرد که قاتل نیست!
پایش به تخته‌سنگ عظیمی که در آن تاریکی دیده نمیشد برخورد کرد؛ بر روی زمین سرد و نم‌دار شده از باران بهاری افتاد و سرش محکم با زمین اصابت کرد.

پی‌نوشت نویسنده:
ایده‌ این رمان رو از یک فیلم گرفتم؛ اما تمام اتفاقات تخیل و ساخته ذهن بنده است و می‌خوام بگم اسم اشخاص و مکان‌هایی که درش استفاده کردم کاملاً اتفاقیه و حتی اخبارهایی که پخش میشه اصلاً واقعیت نداره و همه‌اش ساختیه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • جذاب
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین