. . .

متروکه رمان با من بخند | yegane

تالار تایپ رمان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
به نام خدا
نام رمان: با من بخند
نام نویسنده:yegane
ژانر: عاشقانه،طنز
ناظر: @Dayan-H
ویراستار: @ترشکʕ⁰̈●̫⁰̈ʔ
خلاص: خب داستان از این قراره که ی اکیپ شر شیطون بخاطر کارایی که توی دانشگاه انجام دادن مثل (ریختن رنگ روی سر استاد، گذاشتین میخ روی صندلی دانشجوها، زدن کیک توی صورت مدیر و....) خلاصع نگم براتون
پرونده شونو فرستادن کانادا تا اونجا فوق دیپلم بگیرن (خو اگع منم بودم همین کارو میکردم)
دیگه میرن اونجا با پسرایی مثل خودشون پیدا میکنن خلاصه دیگه بقیشو بخونین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
146
نوشته‌ها
1,547
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,222
امتیازها
619

  • #2
wtjs_73gk_2.png

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن رمانیک را برای انتشار رمان خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.
قوانین تایپ رمان
اگر سوالی دارید میتوانید بعد از خواندن قوانین زیر سوالتون رو مطرح کنید.
قوانین پرسش سوال ها
قبل از درخواست جلد، قوانین زیر را مطالعه کنید.
قوانین درخواست جلد
برای درخواست نقد، با توجه به قوانین در تاپیک زیر اعلام آمادگی کنید.
درخواست منتقد برای رمان
بعد از اتمام رمان، میتوانید درخواست ویراستار دهید.
درخواست ویراستار
جهت درخواست صوتی شدن آثار خود می‌‌توانید در تالار مربوطه، درخواست دهید.
درخواست صوتی شدن رمان
و پس از پایان یافتن رمان، در تاپیک زیر با توجه به قوانین اعلام نمایید.
تاپیک اعلام پایان رمان
@ansel
@زهرآگیـن
با تشکر​
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Yegane

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
794
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-20
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
3
پسندها
11
امتیازها
43

  • #3
𝒃𝒂 𝒎𝒂𝒏 𝒃𝒆𝒌𝒉𝒂𝒏𝒅ッ
𝒚𝒆𝒈𝒂𝒏𝒆
✎𝑷𝒂𝒓𝒕¹


صبح تا حالا درگیر کارای پرواز بودیم خیلی خسته شده بودیم سکوت عجیبی بینمون بود و من تازع داشتم از سکوت لذت می‌بردم که مانیا شروع به حرف زدن کرد://
مانیا:بچا نظرتون چیه بریم رستوران اخه من خیلی گرسنمه صبح که غذا خوردم تا حالا چیزی نخوردم:(
همیشع بخاطر مانیا خندم میگرفت چون خیلی شکمو بود
باهاش موافقت کردیم
از فرودگاه زدیم بیرون سوار ماشین شدیم رفتیم نزدیک ترین رستوران به فرودگاه
توی راه فکرم خیلی درگیر بود اصلا نفهمیدم کی رسیدم بیل زد کنار اشاره کرد که پیاده بشیم ماشینمو ی جای خوب پارک کردم پیادع شدم از بیرون رستوران مجللی بود خدا میدونه داخلش چ جوریه!
رفتیم داخل خداروشکر زیاد شلوغ نبود راشل بدو بدو رفت کنار ی میز چهار نفره و روی یکی از صندلی ها نشست به ما اشاره کرد ک بریم بشینیم
ماهم رفتیم نشستیم. گارسون منو رو داد بهمون گفت
گارسون=سلام خوش اومدین چی میل دارین؟
+ اممم من ی پیتزا پپرونی با تمام مخلفاتش و ی قارچ سوخاری کنارش و ی آب معدنی لطفا
مانیا=منم مثل ابیگل میخوام با سیب زمینی سرخ شده
راشل=واسع منم ی همبرگر با سیب زمینی سرخ شدع
بیل=واسع منم ی ته چین مرغ با نوشابه بیارین
گارسون=چشم تا 10 دقیقه دیگع آماده میشه
ممنون گفتیم رفت. بیل خودشو بهم نزدیک کرد دستشو گذاشت رو شونم گفت
بیل= دیدی چقدر نگاهت می‌کرد اگع بهش رو میدادی می‌خوردت با اون چشاش
راشل هم حرفشو تائید کرد گفت
راشل =داشت با چشاش می‌خوردت بعد زد زیر خنده
تا مانی(مانیا) اومد حرف بزنه دستمو مشت کردم زدم رو میز که صدای نسبتا بلندی داد گفتم
+ آقا یعنی چی نیم ساعت اومديم اینجا استراحت کنیم نه بحث پسر جماعت اینا ول کنین ناموصن عصبیم کردین احمقا
همشون ساکت شدن تا غذا رو آوردن حرفی بینمون ردوبدل نشد گارسون اومد غذا رو آورد ی جوری نگام می‌کرد که ی لحظه‌ معذب شدم ی چشم غره ای رفتم ک بیل دستشو زد بهم که یعنی بسه منم بیخیال شدم حواسمو دادم بع غذا
غذارو خوردیم بعد بلند شدیم حساب کردیم رفتیم سوار ماشین شدیم برو بریم سمت فرودگاه
توی راه آهنگ مورد علاقمو گذاشتم باهاش قر میدادم



My friends say I’m a fool to think you’re the one for m
دوستام بهم میگن من یه نادونم که فکر میکنم تو فقط برای منی
I guess I’m just a sucker for love
فکر کنم من یه شوخیم برای عش
Cause honestly the truth is that you know I’m never leaven’
چون صادقانه بگم حقیقت اینه که من تو رو ترک نمیکنم
‘Cause you’re my angel sent from above
اخه تو فرشته منی و منو به بالا ها میبری
Baby, you can do no wrong
عزیزم تو هیچ اشتباهی نمیتونی انجام بدی
My money is yours, give you a little more because I love yeah, love yeah
پولم مال توعه ، یکم بیشتر میخوام بهت عشق بورزم .. اره
With me, girl, is where you belong
با من باش دختر، این جاییه که بهش تعلق داری
Just stay right here, I promise my dear I’ll put nothin’ above yeah, ‘bove yeah
فقط همینجا بمون من قول میدم هیج کار اشتباهی نکنم
Love me, love me, say that you love me
دوستم داشته باش ، بهم بگو که دوستم داری
Fool me, fool me, oh how you do me
دیوونم کن همین الان دیوونم کن
Kiss me, kiss me, say that you miss me
منو ببوس ، ببوس بگو ک دلت برام تنگ شده
Tell me what I wanna hear, tell me you love me
بهم چیزی رو بگو میخوام بشنوم ، بهم بگو که دوستم داری
Love me, love me, say that you love me
عاشقم باش ، بهم بگو که دوستم داری
Fool me, fool me, oh how you do me
دیوونم کن اره همیا الان دیوونم کن
Kiss me, kiss me, say that you miss me
منو ببوس ، ببوس بگو ک دلت برام تنگ شده
Tell me what I wanna hear, tell me you love me
بهم چیزی رو بگو میخوام بشنوم ، بهم بگو که دوستم داری........
(Justin bieber،جاستین بیبر )
از همون 14 سالگی جاستینو دوس داشتم خیلی زیاد وقتی اسم جاستین اومد ی لبخند غم انگیز روی لبام نشست
رسیدم به فرودگاه ماشینو پارک کردم رفتم داخل...
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Yegane

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
794
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-20
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
3
پسندها
11
امتیازها
43

  • #4
𝒃𝒂 𝒎𝒂𝒏 𝒃𝒆𝒌𝒉𝒂𝒏𝒅ッ
𝒚𝒆𝒈𝒂𝒏𝒆
✎𝑷𝒂𝒓𝒕 ₂


راشل


ابیگل دیر تر از ما اومد رفتیم توی فرودگاه بلیط هامونو گرفتیم
ابیگل=عرررررررر چرا ی هفتع دیگع=\
+چته چرا عرر میزنی خب فوقش صبر میکنیم عر زدن خو نمیخواد:|
ابیگل =چی داری میگی تو میزنم از سه نقطه از بدنت آویزونت میکنما من وسایل هامو جمع کردم واسع فردا شتتت=///
بیل=بسع دیگع می‌بندین یا بیام ببندم
ابیگل ی چشم آبروی برام اومد یعنی اینجا تموم نمیشع بلیطو توی دستم گرفتم بدو بدو رفتم سوار ماشینم شدم بوق زدم تا بیان
یهو ابیگل مشت زد توی شیشیه
ابیگل=چته مرگته چرا بوق این ابوطیاره رو میزنی میخوای ب رخ بکشی این لگن قدیمی رو
شیشه رو دادم پایین
+چرا وحشی میشی ماشین به این نازی به این تمیزی پورشه ناناس خودم بوسسسس
مانی=ایش چه خود شیفته
بیل =بابا بس کنین خاک تو سرتون یعنی 20 سالتونه ها اه اه اه این بچه بازیا ینی چی جمع کنین خودتونو ایش
بیخیال شدیمو رفتیم که بریم خونه واسع استراحت
توی راه مانی گفت
-نظرت چیع راشل زنگ به ابیگل بزنیم بریم ویلای شمال ما
+اممم خوب نمیدونم کلیدش همراهته؟
-واسا ببینم..... ارع هست
+خوب پس زنگ میزنم ببینم میاد یا نه
+الوووو ابیگل
~ها بنال
+ی زرع ادب داشتع باش داری با ی خانم محترم حرف میزنیا
~اه اه چندش خ باشع بگو خانم مزاحم
+مزه نریز مانی میگع بریم ویلا شمالشون میای؟
~شمال؟ باید ببینم وقت خالی دارم..
+اه اه خود خواه ایش میای یان
~ی وقت خالی کوچولو دارم میام مراحم میشم
+چقدر خری ایش.. باش پس پشت سرم بیا
~اوکی بای
پامو گذاشتم روی پدال گاز به راه افتادیم....
یهو یادم اومد لباس گرم پوشیده بودم ن خیلی گرم ولی داشتم از گرما میمردم شیشه‌ رو دادم پایین هوای ماشين عوض بشه
نزدیکای شب بود ساعت تقریباً 19:23دقیقه بود ساعت 22:00 رسیدیم
از در که وارد میشیدی دوتا درخت کاج دم در بود با گلای رز قرمز
مانی صدای نگهبان که درو باز کنه اونم درو زد باز شد کلیدهارو دادیم به نگهبان که ماشین رو بزارع توی پارکینگ
بعد رفتیم داخل یعنی کف کردما
از وسط حیاط تا ویلا سنگ فرشهای خیلی ناز بود کنار سنگا چمن‌های خیلی ناز یک دست بود.
از سمت چپ حیاط ی استخر خیلی بزرگ بود روبروش هم ی دست صندلی های نیلی بود سمت راست حیاط ی آلاچیق خیلی بزرگ بود توی آلاچیق ی دست مبل راحتی استخونی و نیلی بود دو طرف آلاچیق حوض بود کنارش درخت های طراحی شده
رسیدیم به ویلا
ویلا 3 تا پله داشت ازش بالا رفتیم مانی در زد خدمت کار ویلاشون درو باز کرد
خدمت کار :خوش اومدی دخترم
مانی :ممنون اکرم جون
سلامی کردمو رفتم داخل
‌+مانی این اکرم جون چه مهربونه
_ارع خیلی مهربونه تازع ی غذاهایی درست میکنع ک نگو
+ایول بابا ایوللللللللللل
اقا چه ویلایی بود لامصب
از در که وارد میشودی سمت راست ی پله مار پیچ بود که به اتاقا میرسید زیرش ی دست مبل راحتی استخونی بود که دور هم چیده شده بودن روبروش ی شومینه بود بالای شومینه هم ی TVبود کنار شومینه هم دوتا مجسمه فرشته خیلی ناناز بود سمت چپ هم آشپز خونع بود کابینت‌ها رنگ استخونی بود میز ناهار خوری هم استخونی بود
خلاصع دست از دیدن برداشتم
مانی :اکرم جون بچا رو راهنمایی کن سمت اتاقشون مرسی
اکرم جون :چشم دخترم از این سمت
پله هارو رفتیم بالا رسیدیم به 4 تا اتاق اکرم جون گفت هرکدوم رو میخواین بردارین
در اتاق اول رو باز کردم تم سفید بود ی میز توالت روبروی تخت بود کنارش ی اینه قدی بزرگ کنارش هم ی کمد لباس بود ی پنجره بزرگ هم سمت چپ اتاق بود خلاصع اتاق خوبی بود خوشم اومد...
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
1
بازدیدها
83

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین