شعر [~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

[.Dadmehr.]

می خواهم دوستت نداشته باشم
اما نمیتوانم ... !
و این تنها جاییست
که خواستن
توانستن نیست ...

 

[.Dadmehr.]

مثلِ همیشه برای تو می نویسم
اما تو..
به نیت هر که دوست داری بخوان

 

[.Dadmehr.]

صبر کن
برگرد
چمدان هایمان اشتباه شده است
دلم را به جای خاطراتت بردی

 

[.Dadmehr.]

دلم درد میکند
انگار خام بودند ، خیالهایی که به خوردم داده بودی

 

[.Dadmehr.]

شاید آرام تــر می شدم
فقــط و فقـــط
اگر می فهمیدی ،
حرفهایم به همین راحتــــی که می خوانی
نوشته نشده اند

 

[.Dadmehr.]

رفتن آدم ها،
برایمان شبیه غول وحشتناک قصه های بچگی مان شده است
بیایم باور کنیم
همه رفتن ها که بد نیست
همه رفتن ها که فاجعه نیست
همه رفتن ها تیغ نیست که خش بندازد روی نازکای دل ما
همه رفتن ها همیشگی نیست
بعضیها موقتی می روند
می روند تا مدتی خلوت کنند
گوشه ای دنج بنشینند،
زندگی شان را با تمام روابط شان بالا و پایین کنند و کلی نقشه بکشند برای روزهای نیامده
همه
رفتن برای همیشه را بلد نیستند... نمیروند
خیالت راحت
فقط کمی دور میشوند تا تکلیف شان را با خیلی چیزها روشن کنند
یا مثل جنگجوی زخمی از نبرد با خودشان
برمی گردند
یا
مثل یک سردار پیروز
هر جور که آمدندو برگشتند ،
مرهم باشیم
مرهم باشید
لازم است یک وقت هایی آدم ها خودشان را از ما دور کنند

 

[.Dadmehr.]

ای کاش گذر زمان در دستم بود ،
تا لحظه های با تــو بودن را آنقدر طولانـــی میکردم که
برای بـی تو بودن وقتی نمی ماند

 

[.Dadmehr.]

هیچ شکی نیست
که ماهر ترین دزد دنیا منم ,
نمیدانی
چقدر دزدکی تو را دیدم و نفهمیدی

 

[.Dadmehr.]

ﭘـــﺲ ﺍﺕ ﻧﻤـــﯽ ﺩﻫﻢ..
ﺑـــﻪ ﻫـــﯿﭻ ﺳﺎﻋــــﺘﯽ
ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﺩﻗﯿﻘـــﻪ ﺍﯼ
ﺑـــﻪ ﻫﯿـــﭻ ﻗﯿﻤﺘــــﯽ
ﺳﺨﺖ ﭼﺴﺒﯿــــﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻤﺎﻣــــﺖ ﺭﺍ
ﻣﮕــر ﺗو را ﺳـــــﺎﺩﻩ ﺑﺪﺳــــﺖ آﻭﺭﺩﻡ
ﮐﻪ راحـــــت ﺍﺯ ﺩﺳﺘــــﺖ ﺑﺪهــــم

 

[.Dadmehr.]

گوش کن به صدای تپشهای قلبت،
صدا کن اسم او را که دوستش داری
صدا کردی اسمم را ، سرت را بر روی سینه ام گذاشتی و فریاد عشق را شنیدی
صدایی که از قلب من بود ، همان فریاد تو بود ، فریاد زدم دوستت دارم
آنچه در قلب تو بود ، احساس من بود
عزیزم گفتن این احساس بهانه ی من بود