انتشاریافته دلنوشته موژ هجران| هدیه قلی‌زاده نویسنده انجمن رمانیک

نام دلنوشته: موژ هجران

نام نویسنده: هدیه قلی‌زاده
ژانر: ترژادی
توجه: این دلنوشته، بر اساس واقعیت نوشته شده است!

خلاصه:

از این تکرار ساعت‌ها، از این بیهوده بودن‌ها، از این بی‌تاب موندن‌ها، از این تردیدها، از این مرگ باورها و رویاها، بیزارم. بیزار!

مقدمه:

با یادآوری اون روزهایی که کنارت بودم،
که درکنارم بودی،
لبخند روی لبم می‌شینه.
عجیب دلتنگ اون روزهام!
اون روزهایی که بی‌دغدغه پیشت بودم.
که طنین صدای خنده‌هام آوازش همه‌‌‌جا پیچیده بود.
ای‌‌‌کاش می‌شد برگردم به همون روزها!
همون روزها.
نمی‌‌‌شه؟
قیمتش هرچیه من میدم. فقط من رو برگردونید به همون روزها!​

 

[هدیه زندگی]

پی‌نوشت:

مثل هر اثری که نویسنده اون رو به پایان می‌رسونه و از تموم شدنش همه‌ی وجودش پر میشه از خوشحالی و روحش آزاد می‌شه و پرواز می‌کنه، به اون چیزی که می‌خواسته تموم تلاشش رو کرده که برسه و من الان رسیدم! با تموم وجودم به اون هدفی که از اول، هرچند به‌‌‌طور ناخواسته این دلنوشته شروع شد؛ ولی رسیدم. این دلنوشته بر اساس واقعیت بود. کل اون، تک تک بندهای نوشته شده!​

خوبم، با تموم شدن تک‌تک غم‌هایی که کاغذم نتوست دردشون رو تحمل کنه و الان باگذشت اون اتفاقات خاک خورده؛ ولی گذاشتنش، اون هم در یک قالب، باعث میشه برای همیشه برام کمرنگ‌تر بشه.
حالا برگشتم رو اعلام می‌کنم، به این‌که دیگه هستم! به خاطر خودم و بهونه‌هایی که هست می‌مونم و این دفعه، از صفر شروع می‌کنم.

دیالوگ پایانی:

- دلم می‌خواهد که برگردم.
- و دلی که بخواهد بی‌گمان بهترین‌‌‌ها از آن اوست، زیرا در پس تمام خواستن‌ها، هدفی دارد؛ برگشت!
- و امان از دلی که تنها باز هم به خاطرشان می‌ماند و آنانی که همانند قبل، بهانه ماندنش می‌شوند.
- و زیبا نیست دلی که بهانه‌ای برای ماندن دارد، در پس تمام بهانه‌هایی که رفتن را فریاد می‌زنند؟
و آنانی که دلی برایشان می‌ماند، بی‌گمان خوشبخت‌ترینند!

​

پایان نهایی در: یک بهمن ماه هزارچهارصد ساعت سه و پنجاه دقیقه عصر.​

​

 

[هدیه زندگی]

از اثرات دیگر نویسنده:

1. دلنوشته و ازخدایی که غافل بودم!
2. داستان مرواریدی در جنگل.
3. مجموعه شعر کودکانه شیطون بلایی شیرین؛ اما خطرناک
5. دلنوشته سربالایی افکارم جلد اول
6. دلنوشته سرازیری اذهان جلد دوم سربالایی افکارم
7. رمان به سوی شیدایی
8. دلنوشته ماه کوچکم.


درحال تایپ:

1.رمان پرطرفدار آئورت بی‌دریچه.
2. رمان صائقه عشق.
3. رمان مه‌کمان.
4.دلنوشته منیم داغیم.

 

[هدیه زندگی]

و در آخر:


"نوید آغازها"
از لا به لای شاخ و برگ عشق، نسیمی از رایحه احساس در کمین است. در این هستی، روی زمین خاکی، زیر سقف آسمانی، تو! تنها دلیل زندگی هستی.
تو و لبخندت، بودن را زنده می‌کنید. اینک من آمده‌ام تا از بودن‌ها بگویم، از اسطوره‌ها بخوانم، از آهوهای مظلوم و گرگ‌های بی‌خون، جاری نهر احساس در دل سنگی کوه!
آری! من نوید از آغازها می‌دهم، آغازی با طعم لذت و پایانی برای پایان‌ها!
من هم‌‌‌اکنون، هدیه وجودم را دست نوازش بر تک تک واژه‌های پراکنده می‌کنم و برای تمامی عاشق‌ها، آوای عشق می‌سرایم.
هِدیه‌ای برای تمامی هَدیه‌های زندگی و با هزاران نوشته جذاب و ناب، در هر زمینه‌ای!



نویسنده: هدیه قلی‌زاده
یا حق.

 

[مدیر تایپ]

عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|​