. . .

انتشاریافته دلنوشته خلا روح | سامیار رادان

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. تراژدی
سطح اثر ادبی
نقره‌ای
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
negar__s8l.png



دلنوشته: خلا روح
نویسنده: سامیار رادان
ژانر: تراژدی
مقدمه: کاش دستی ماورائی داشتم تا می‌توانستم به درونم نفوذ کنم و در قلبم را ببندم. جسمم را برای همیشه خاموش کنم و بگذارم روحم آرام به پرواز درآید.
تنها در این صورت است که می‌توانم با قلب تکه تکه شدم کنار بیایم. کاش روزی دست بر روی سینه‌ام می‌گذاشتم و آن وقت هیچ نبضی را احساس نمی‌کردم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 30 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
868
پسندها
7,352
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
screenshot-1266_eff3.png

به نام خداوند دل‌های پاک​

سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!​

متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.​
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!​

پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید.
[درخواست جلد برای دلنوشته]

پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]

پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[تعیین سطح مجدد دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید.
[درخواست صوتی شدن دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید.
[اعلام پایان نگارش دلنوشته]

شما می‌بایست پس از اتمام اثرتون درخواست رصد اثرتان را دهید تا ممنوعات اثرتون بررسی بشه، برای درخواست از طریق لینک زیر اقدام کنید.​

پس از اتمام رصد برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست ویراستاری دلنوشته]

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]

متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!​

| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |​
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #2
خورشید باز می‌‌تابد و چشمانم را می‌زند. نور ناامیدی به قلبم رخنه می‌کند و به ذهنم چنگ می کشد. انکار اتفاقات شوم بی‌فایده است! انگار که بر سر لجی می‌افتد و هر لحظه‌اش را تک به تک و با جزئیات به تصویر می‌کشد تا بفهماند زور واقعیت بیشتر است. هر روز قلبم از مغزم سوال‌هایی می‌پرسد که احساساتم بیشتر از قبل من را به نابودی می کشد.
چرا هنوز زندم؟
چرا نفس می کشم؟
چرا وجود دارم؟
جواب این سوال‌ها هیچ است! زندگی هیچ است! نفس‌هایم هیچ است! من هیچم!
پرده را می کشم، دیگر نمی‌خواهم خورشید را ببینم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 30 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #3
آن‌قدر بی‌رحمم که حتی نور را هم می‌بلعم. همانند سیاه‌چاله‌ای در سیاهی و تنهایی کهکشان خود که هر چه نزدیکش می‌شود را در درون سیاهی خود می‌کشد و هر روز بزرگ‌تر از پیش و سیاه‌تر از قبل می‌شود. آن‌قدر سیاه که در تاریکی کهکشان حتی دیده‌ها نیز نمی‌توانند او را تشخیص دهند. سیاهی‌ام خودم را نیز می‌ترساند، آن‌وقت از نور چه انتظاریست؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 29 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #4
مریضم! اما تب ندارم، سرفه نمی‌کنم، احساس دردی هم در تنم نیست. روحم است که از درد فریاد می‌کشد؛ اما صدایی نیست، اشکی نیست، همه چیز خاموش اتفاق می‌افتاد و آرام آرام روحم را محو می‌کند.
دارو لازمم! اما دارویم در هیچ کدام از داروخانه‌های شهر پیدا نمی‌شود. طبیبی می‌خواهم تا درد‌های روحم را تسکین دهد؛ اما این چنین طبیبی در هیچ بیمارستانی نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 30 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #5
شرمندم! شرمنده‌ی خالقم هستم. او که حتی برگ را هم بی‌دلیل نیافریده؛ اما من حتی ارزش یک برگ را هم ندارم. انگار که وجود من با تک تک مخلوقات دنیا متفاوت است. مخلوقاتی که هر کدام به دلیلی وجود دارند، نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند؛ ولی من نفس‌هایم و حتی زندگیم بیهوده است. در این دنیای بی‌مانند در گوشه‌ای نشسته‌ام و جز غم، یاس و اندوه چیزی در وجودم نیست. جهان چه احتیاجی به همچون منی دارد؟
هر بار بیشتر به پوچی خود پی می‌برم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 29 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #6
آن‌قدر در سیاهی فرو رفتم که دیگر خود را به یاد ندارم. کجاست اویی که روحش با سمفونی گنجشکانِ بر روی درخت گیلاس به پرواز در می‌آمد؟کسی که تنها با دیدن درخشش ماه، حتی در سیاه‌ترین شب‌های سال لبخند میزد و قلبش با شنیدن صدای عزیزانش به تپش می‌افتاد؛ اما اکنون احساس می کنم قلبم ایستاده! آن‌قدر درد کشید که دیگر تاب نیاورد. مگر توان من چقدر است که در برابر همهٔ این امواج غم بایستم؟ قدرت این امواج کوه را هم خورد می کند، من که دیگر از خاکم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #7
همه از من می‌خواهند لبخند بزنم؛ اما نمی‌گویند به چه چیزی؟! همه می‌خواهند رنگ‌های دنیا را ببینم؛ اما نمی‌دانند که کوریِ رنگ گرفتم. می‌خواهند همانند گذشته از شوق فریاد بکشم؛ ولی درک نمی کنند که دلیل فریاد‌های شوقم حالا دیگر نیست.
پس تظاهر می کنم! تظاهر می کنم تا دیگر چیزی از من نخواهند. تنها با تنهایی‌هایم هست که می‌توانم روراست باشم. فقط در آغوش اوست که می‌توانم خود را رها کنم و اشک بریزم و بدانم تنها تنهایی است که هرگز تنهایم نمی‌گذارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 27 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #8
من که مدام در سیاهی هستم، دیگر فرق روز و شب برایم چیست؟ من که همیشه تنهام دیگر مناسبت روزها برایم چه اهمیتی دارد؟ تنهایی کارهای عجیبی با انسان می‌کند، همانند چاقویی است که بند روحت را از دیگر انسان‌ها می‌برد و تو را در دنیای بی‌سروته رها می‌سازد. اما من این تنهایی را دوست دارم. تنهایی یعنی آرامش، به دور از هیاهوی انسان‌هایی که خود نیز نمی‌دانند، برای چه چیزی می‌دوند! حداقل من می‌دانم که در دنیا چیزی نیست که برایش بدوم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 25 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #9
قلبم هزاران تکه است! انگار که با رفتنت آن را از دره‌ای بی‌سرانجام رها کردی. دره‌ای که پایان ندارد و قلبم هنوز در حال سقوط است؛ اما برای خورد شدنش نیازی به رسیدن نیست، خیلی قبل‌تر از این‌ها بود که تکه تکه شد.
قلب خورد شده روح را هم به نابودی می کشد، همچون مکشی قوی که هر چه در درون داری را خالی می کند. اکنون روحم خالیِ خالیست و خلا‌یی بزرگ در آن پدیدار آمده. خلایی که می‌دانم قرار نیست هرگز با چیزی پر شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 26 users

.sami.r..v..r

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1993
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-27
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
56
پسندها
727
امتیازها
151
محل سکونت
black city

  • #10
ناامیدی گناه نبود، اما همه چنان با آن مقابله می کنند که انگار جرمی مرتکب شده‌ای!
چون ندانستیم و نمی‌خواستیم، اما بدون هیچ تلاشی پذیرفتیم. گله و شکایت از همگان بیهوده است. توقع و انتظار هم جرم!
وقتی تنها می‌شوی باید اصولش را هم یاد بگیری؛ اما اگر به دنبال پر کردن خلوتت بگردی، تنها چیزی که نصیبت می‌شود ترحم است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 10 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین