انتشاریافته دلنوشته به سوی امید | راضیه دستانی کاربر انجمن رمانیک

​

به نام آفریننده اُمید
نام دل نوشته: به سوی اُمید
نام نویسنده : راضیه دستانی
ژانر: روانشناختی، مذهبی

مقدمه:
تسلیم امر خدا باشید و به زندگی «بلی» بگویید تا ببینید زندگی چگونه با شماست نه بر علیه شما!
زندگی امید است! آن‌هایی که امید خود را از دست می‌دهند، افراد بازنده‌ی‌ این میدان‌‌ هستند. افراد اندیشمند کسانی هستند که امید دارند ‌و همیشه برنده هستند!
در نومیدی بسی امیدی است پایان شب سیه سپید است !
آگاه‌ باش!
هیچ ناامیدی وجود ندارد،
‌کلمه‌ی‌ ناامید هم امید دارد!

 

[ansel]

به نام خداوند دل‌های پاک

سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!
متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.

خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!
[قوانین و مراحل ایجاد تاپیک دلنوشته]

پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید.
[درخواست جلد برای دلنوشته]

پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]

پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[تعیین سطح مجدد دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید.
[درخواست صوتی شدن دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید.
[اعلام پایان نگارش دلنوشته]

پس از اعلام اتمام نگارش برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست ویراستاری دلنوشته]

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]


متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!

|مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک|​

 

[R.dstn]

گاهی امید به زندگی همانند امیدی به گرفتن پروانه‌ای است که از پشت شیشه تو را تماشا می‌کند.
غرق زیبایی پروانه می‌شوی هنگامی که پروانه در آسمان پرواز می‌کند. گویی وجود تو در آسمان به پرواز در آمده است؛ اما ناگهان صدای در به گوش می‌رسد و حواست را جمع به خود می‌کند! در را باز می‌کنی و بدون توجه به مهمان وارد حیاط می‌شوی. چشمانت به پروانه در حال پرواز می‌افتد. تور پروانه گیری‌ات را بر می‌داری و به سمت پروانه می‌دوی‌؛ اما نمی‌توانی پروانه‌ی بال فیروزه‌ای را بگیر‌ی!

 

[R.dstn]

به هر سمت می‌رود تو نیز به همان سمت می‌روی؛ اما بی‌فایده است! خسته می‌شوی، گویی دیگر توانی برایت نمانده است. نگاهی به دست‌هایت می‌اندازی. تور پروانه گیری هنوز توی دست‌های تو هست! آن لحظه از عمق وجود خنده‌ات می‌گیرد؛ اما توان خنده هم نداری! به ظاهر تو از یک پروانه که عمرش سه روز است، شکست خوردی و این بار بسیار سنگینی است. مانند کول کردن عقاب توسط گنجشک!‌
گاهی اوقات توی زندگی یا حتی توی جهان هستی مهم نیست چه‌قدر سن داری و چه‌قدر عمر خواهی کرد. مهم الهامی است که از خدا می‌گیری!
مهم امیدی است که به خدا داری!
مهم توکل تو به خداست!

 

[R.dstn]

دختر بچه از صمیم قلب به خدا ایمان راسخ دارد که پروانه‌ای را به او خواهد داد. بلند می‌شود، چشمانش را می‌بندد و رو به آسمان دستانش را بالا می‌برد و آرزوی پروانه را با خدا در میان می‌گذارد. هر چند خدا قبل از خود دختر بچه به این موضوع آگاهی داشته!
دختر بچه که حسابی خسته و گرسنه شده به سمت خانه قدمی بر می‌دارد. ناگهان چیزی را روی بینی‌اش حس می‌کند! چشمانش را باز می‌کند و می‌بیند پروانه‌ای که همیشه رویایش بوده روی بینی‌اش نشسته!

 

[R.dstn]

هنگامی که ما واقعاً خواستار چیزی باشیم و برایش تلاش کنیم و توکل به خدا نداشته باشیم، در واقعیت مثل هل دادن هدف به سمت عقب است!
همیشه توی زندگی خواستار هر چیزی که بودیم باید ابتدا نسبت به خواسته‌مان اطمینان داشته باشیم، سپس برایش تلاش کنیم و به خدا توکل کنیم!
نباید انرژی و امید خودمان را از دست بدهیم. باید زمینه‌ای برای خواسته خود فراهم کنیم و به خدا اعتماد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم که اگر خواسته ما با هدف‌مان یکی باشد، با توکل و ایمان به خدا آن را به دست می‌آوریم.

 

[R.dstn]

ما انسان‌ها در زندگی اشتباهات گوناگونی مرتکب می‌شویم.
گاهی اوقات اشتباه ما غیر قابل جبران است، هر چه اندیشه کنی راهی برای بخشیده شدن اشتباهات نیست؛ اما چاره‌ای هم نیست!
اشتباه همه انسان‌ها از عمل خود انسان است و عمل انسان ثمره فکر او است!
شنیده‌اید که می‌گویند بین ذهن و دهن یک نقطه فاصله است؟ قبل از این‌که دهنت را باز کنی، ذهنت را باز کن. این جمله زیبا برای تمامی انسان‌ها صدق می‌کند.
ما باید هنگام خواندن این نوشته عینک فهم به چشمان‌مان بزنیم و این سخن را در لحظه به لحظه زندگی به کار ببریم.
اگر شما برای بار اول چندین مرتبه گناه زبان را تکرار می‌کردی، بعد از خواندن این جمله حتی اگر یک مرتبه از اشتباهاتت کم شود بمب بزرگی را ترکاندی!
‌

 

[R.dstn]

گاهی با مرتکب شدن به یک اشتباه، مرتکب گناه می‌شویم که گناه شامل گناه کبیره و گناه صغیره می‌شود.
مرتکب به گناه کبیره شدن همانند افتادن درون دریایی بزرگ است که امکان نجات پیدا کردن را نداری و غرق می‌شوی؛ اما مرتکب به گناه صغیره شدن همانند افتادن درون یک رود است باید مواظب باشی که سرت به سنگ و صخره نخورد. شاید غرق شوی یا شاید هم نشوی؛ اما باز هم‌چراغ امیدی درون دلت روشن است.

 

[R.dstn]

تصور کنید ساعت از دو بعد از ظهر گذشته است و شما به تنهایی باید خانه را مرتب می‌کردید بعلاوه باید غذا هم درست می‌کر‌دید و حتی برای رفتن به باشگاه هم تا این موقع باید آماده می‌شدید؛ اما هم اکنون فقط خانه را مرتب کردید و اقداماتی هم برای تهیه غذا انجام دادید؛ اما دیگر توان انجام کاری را ندارید، تصمیم می‌گیرید کسی را برای نظافت خانه خود استخدام کنید تا خودتان به کارهای مورد علاقه خودتان برسید.

 

[R.dstn]

شما وظیفه نظافت‌چی را برای او توضیح می‌دهید و به او گوش‌زد می‌کنید که مواظب گلدان آبی رنگ باشد؛ زیرا آن گلدان یادگار مادر بزرگ‌تان است؛ ولی با این حال به او اعتماد می‌کنید. او شروع به کارکردن می‌کند و همین‌طور هم هوای گلدان را دارد. شما دو انتخاب دارید، یا می‌توانید به مابقی کارهایتان برسید و یا می‌توانید هر چند دقیقه یک بار بچرخید و دستمال و جارو را از وی بگیرید و خودتان نظافت کنید.