انتشاریافته دلنوشته من بی‌تو نیستم! | لیانا مسیحا

نام دلنوشته: من بی‌تو نیستم!
نویسنده: لیانا مسیحا
ژانر: عاشقانه - تراژدی

مقدمه:
بی‌تو دیگر من، من نمی‌شوم!
بی‌تو زین پس در تمامی دنیا، تنهایم!
با انتظاری طولانی که درد کشنده‌اش، تا عمق وجودم را می‌سوزاند؛
اما افسوس که این درد کشنده، فقط سوختن است!
سوختن بیهوده‌ای که هرگز به پایان نمی‌رسد!

 

[لیانا رادمهر]

امروز کسی از عشق برایم گفت و من تنها نگاهش کردم
چون بعد از تو، همه باورهایم را از دست داده ام
و دلم برهوتیست که از شوری گریه‌های شبانه‌ام
نمک‌زار شده است.

 

[لیانا رادمهر]

دخترک با خنده از روزگار پرسید:
- این طپنده خونین چیست؟
روزگارگفت:
- چیزی است که با عشق آهنگ می‌نوازد؛ اما می‌دانی؟ روزگار دروغ گفت چون این قلب تنها عضوی از بدن است که حتی زمانی که عشق نباشد هم می‌نوازد.

 

[لیانا رادمهر]

گاهی نوشتن، از هزاربار سخن گفتن، بهتر است!
ازحرف‌هایم برای تو می‌گویم و زیر درخت هلو به خاک می‌سپارم چون بعد از تو دیگر کسی نیست تا برایش از عشق و تنهایی‌هایم بگویم.
من لیلای بی‌مجنونم!
من شهدخت دیار سنگستانم!
من دختری‌ام که پدر ندارد!
من یتیمم، به تعبیر مردم جهان!
نه! یتیم تعبیر اشتباهی‌ است؛
من بی‌کس‌ترین فرد جهانم!
درخت بی‌ریشه‌ام و
پرنده بی‌آشیانم!

 

[لیانا رادمهر]

برای پدرم می‌گویم از حرف‌هایم و برای او می‌نویسم... .
ممنون از همراهی شما دوستان!
پایان دلنوشته من بی‌تو نیستم!

 

[ARA.O.O]

عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|​