. . .

انتشاریافته دلنوشته من بی‌تو نیستم! | لیانا مسیحا

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. تراژدی
سطح اثر ادبی
برنزی
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
Negar__.png


نام دلنوشته: من بی‌تو نیستم!
نویسنده: لیانا مسیحا
ژانر: عاشقانه - تراژدی

مقدمه:
بی‌تو دیگر من، من نمی‌شوم!
بی‌تو زین پس در تمامی دنیا، تنهایم!
با انتظاری طولانی که درد کشنده‌اش، تا عمق وجودم را می‌سوزاند؛
اما افسوس که این درد کشنده، فقط سوختن است!
سوختن بیهوده‌ای که هرگز به پایان نمی‌رسد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 23 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
868
پسندها
7,352
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
screenshot-1266_eff3.png


به نام خداوند دل‌های پاک

سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!

متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!
[قوانین و مراحل ایجاد تاپیک دلنوشته]

پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید.
[درخواست جلد برای دلنوشته]

پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]

پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[تعیین سطح مجدد دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید.
[درخواست صوتی شدن دلنوشته]

پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید.
[اعلام پایان نگارش دلنوشته]

پس از اعلام اتمام نگارش برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید.
[درخواست ویراستاری دلنوشته]

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
[انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]

متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!

| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 20 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #2
قصه‌های زندگی هر کس، با گریه شروع می‌شود؛
درست مانند داستان روزهای کنونی زندگی‌ام
که بعد از تو چنین شد.
پر از اندوه، پر از درد و گریستن‌هایی که گویی تمامی ندارد!
دلم این‌گونه است
«دریایی که مرداب شده و از درد، ماهی‌ها را درونش می‌کشد!
گویا شب سیاه و تاری‌ست که،
دیگر مهتابی ندارد!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 26 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #3
می‌دانی؟
من می‌ترسم! از همان ترس‌هایی که در پستوی اندیشه‌ام پنهان شده‌اند.
همان‌هایی که اکنون به واقعیت‌های زهرآگینی مبدل گشته‌اند
که آرام و رام، جانم را می‌درند!
من از اندیشه پریشان خود، هراس بزرگی دارم!
شب‌ها هنگامی که همه در خاموشی‌ ذهنشان فرو می‌روند،
من سرگشته‌تر از مجنون، راهیِ صحرای‌ خیالم می‌شوم
و با حالی زار، در پی لیلایی می‌گردم که دیگر نیست!
اگر هم باشد، سرابی است که ذهن بیمار من ساخته شده
و من از این وهم‌خیال‌انگیز، واهمه دارم که مبادا مجنونم سازد!
چون می‌دانم!
مردمان این شهر، به جرم مجنونِ تو بودن،
سنگسارم می‌کنند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 26 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #4
و این وهم‌خیال‌انگیز، کار دستم داد، در این دیار سنگستان!
چون کوفه‌های شوم شهر، شب‌ها همراهم می‌شوند و در کوچه‌باغ‌های‌خالی، با گریه‌هایم هم‌سرایی می‌کنند!
برای همین همه مردم شهر مرا با انگشت نشان می‌دهند و دیوانه صدایم می‌زنند؛
چون بی‌تو مانند مجنونی‌ام که در پی لیلایش آواره‌ی بیابان‌ها شده‌ است.
مردمان زادگاهم، اکنون، با طعنه از کنارم می‌گذرند و از من دوری می‌کنند تا مبادا از جنون‌ من مجنون بشوند.
لیلایت تبدیل به مجنونی شده است که مردمان شهر طردش کردند!
گل‌ مریم در پِیَم در شهر می‌گردد؛
مبادا منِ سرگشته را سنگسار کنند!
سرگشتگی، رسم زندگی‌ام شده تا فراموشم شود
آن روزهایی که لیلایی بودم و پدری داشتم،
پدری که مجنون‌تر از هر مجنونی بود تا محتاج مجنون‌نماها نباشم.
ناجوان مردی را از کی آموخته‌ای تو؟!
تو که از نسل فرهاد بودی،
قولت را شکاندی و نیامدی!
چگونه توانستی مرا تنها بگذاری و بروی؟
آن‌هم در شهر مردنمایان!
نگفتی قلب کوچک دخترکت می‌شکند؟
آن‌هم در زمانه‌ای که هزاران گرگ در کمین‌ اند تا دخترک ساده‌دلت را افسون کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 24 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #5
وای از این درد جنون!
که برای گریختن از او، بر در حرم حضرت عشق، دخیل بسته‌ام
تا دوباره شوم همان مسیحایی که دم مسیحایت می‌دانستی.
اندوه نبودت حتی از تراژدی‌ها هم دردناک‌تر است!
شاد بودن توانی می‌خواهد که من ندارم و دلی بزرگ؛
اما افسوس که من دلی ندارم!
چون همان روزی که تو رفتی، او هم مرد!
مبدل به مردابی شد که تنها در خود فرو می‌رود و نابود می‌شود.
دعا کن تا این مرداب دوباره دریا شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 25 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #6
بی‌اغراق می‌گویم:
- قامتم شکسته و موهایم سپید شده، درست مثل برف‌هایی که از بام خانه بر زمین می‌افتد.
امسال زمستان، سردی‌اش از همیشه بیش‌تر سوزناک بود و تابستان سوزاننده‌تر از همیشه.
شاید این احساس من به فصل‌ها باشد که چینن احوالی برایم ساخته که هرکدام را ویرانگرتر از دیگری می‌دانم!
بهارم خزانی شده که به زمستان تنهاییَم می‌انجامد
که تنها آواره شدم. گویی حافظه‌ام همراه تمام خاطرات خوب و بدم پاک شده‌اند.
سرکوچه ایستاده بودم، به در خیره؛ اما
دست‌دلم نمی‌رفت تا در خانه را باز کند، چون می‌دانم
خانه بی‌تو گور دخمه‌ای‌ است که در آن، تنها نفس می‌کشم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 23 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #7
گل مریم مرا از ترس روان‌پریشی‌ام پیش روان‌پزشک برده است و این دکتر روان‌پزشک،
برایم داروهای‌ خواب‌آور نوشته تا کم‌تر در فکر و خیال باشم و درد نبودنت را این گونه تاب بیاورم.
پس من‌ نم‌زده را ببخش که دیگر توان جنگیدن با دنیا را ندارد!
آخر این‌قدر این مردمان زخم زبانم زده‌اند که تبدیل به پاندا شده‌ام.
آرام گوشه‌ای می‌نشیم و ثانیه‌های این زندگی نباتی را می‌شمارم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 25 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #9
سردارجانم! عزیزترین عزیزم!
گل‌ مریمت را زمستان به تاراج برده، گوشه‌ای کز می‌کند و به جای خالی‌ات که همیشه می‌نشستی و برایش حافظ می‌خواندی، نگاه می‌کند.
مرغ‌ مینا از غصه‌ات دیگر نخواند؛ گویی جانش را به یغما برده‌‌اند!
دخترک بازیگوشت، کودک محزونی گشته که دلش به پاییز نشسته است.
بعد از تو، تمام جانم به جایی گریخته و رمقی برای ایستادن ندارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 23 users

لیانا رادمهر

رمانیکی جذاب
کاربر ثابت
شناسه کاربر
786
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
69
نوشته‌ها
447
راه‌حل‌ها
17
پسندها
1,715
امتیازها
248
محل سکونت
ایران

  • #10
دلم لک‌زده‌ است برای آویزان شدن از باغ‌های‌ نارنج،
شالیزارهای‌ سرسبز و صدای مرغ‌های‌ دریایی!
مخصوصا شنیدن آوای موج‌های‌ دریا.
دریا را دوست دارم، نه برای بزرگی‌اش
بلکه دوستش دارم که رنگ‌اش مانند چشمان توست؛
همان‌قدر زیبا، همان‌گونه آبی.
آبی نگاهت، میراثی است که به هیچ‌کس نرسیده‌ است.
خدایا!
من اعتراض دارم! چرا چشمان من مانند او نشد؟!
چرا برایم پارتی‌بازی نکردی تا با دیدن چشمانی که شبیه چشمان اوست، دل‌ دیوانه‌ام کم‌تر دیوانه شود؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: 24 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین