. . .

مناسبت درگذشت استاد هوشنگ ابتهاج(سایه)

تالار خانواده‌ی رمانیک
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
دل‌نویس
تیم تبلیغات
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
| کتاب گویا |
مدیر
تبلیغات
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
210
نوشته‌ها
2,099
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,713
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #1
هوشنگ ابتهاج شاعر نامدار ایرانی امروز در بامداد ۱۹ مرداد درگذشت.



یلدا ابتهاج فرزند هوشنگ ابتهاج(سایه) بامداد امروز چهارشنبه ۱۹ مردادماه ۱۴۰۱ در صفحه‌ی اینستاگرام خود از درگذشتِ این شاعر نامدار ایرانی خبر داد.
استاد ابتهاج متولد ۱۳۰۶ شمسی در رشت بود. «سراب»، «سیاه‌مشق»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو» و «تاسیان» از جمله آثار او هستند.

Audio Image

پخش‌کننده موسیقی

بارگیری

0:00 0:00


آهوان گمشده اند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت..🖤

تسلیت..🥀🖤
 
  • قلب شکسته
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

مبینای پاییز🍁🍁

رفیق رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
1255
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-27
آخرین بازدید
موضوعات
29
نوشته‌ها
391
پسندها
4,821
امتیازها
399
سن
20
محل سکونت
زیر بارون💕

  • #2
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

HELMET

رفیق رمانیکی
رمانیکی
نام هنری
دارچینِ سبـز
شناسه کاربر
1049
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
780
نوشته‌ها
1,856
راه‌حل‌ها
5
پسندها
120
امتیازها
438
وب سایت
pin.it

  • #3
روحش شاد 🖤
 
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,061
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #4
روحش شاد و یادش گرامی:‌‌)
 
  • غمگین
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

regle cassée

رمانیکی جذاب
نیمچه رمانیکی
شناسه کاربر
1435
تاریخ ثبت‌نام
2021-12-24
آخرین بازدید
موضوعات
31
نوشته‌ها
592
راه‌حل‌ها
7
پسندها
3,803
امتیازها
233
محل سکونت
La terre dont je suis la reine

  • #5
روحش شاد..
 
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,070
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #6
روحش شاد💔
بگردید، بگردید در این خانه بگردید.
در این خانه غریبید، غریبانه بگردید.
 
  • قلب شکسته
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
106
نوشته‌ها
1,553
راه‌حل‌ها
53
پسندها
13,501
امتیازها
650

  • #7
هرگز از مرگ نترسیدم من
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل می‌کردم
یادم آمد ناگاه
آخرین مانده از آن جمع پراکنده منم
چه کسی خواب تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
آه، پوری هم رفت
گفت پوری با ماست
سایه جان ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژده آزادی انسان است.


یادش گرامی و ابدی💐
 
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,522
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #8
در این سرای بی‌کسی
نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم
دریچه آه می‌کشد
تو از کدام راه می‌رسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی‌ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد
در سرای بی کسی، بی کس دَرآ
هر چه را بگذار بیرون سَرا
 
  • قلب شکسته
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users

هاویر

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,446
امتیازها
639
سن
20
محل سکونت
باشگاه پنج صبحی ها

  • #9


اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد

نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد

اگر نه عقل به م×س×ت×ی فروکشد لنگر

چگونه کشتی از این ورطه بلا ببرد

فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک

که کس نبود که دستی از این دغا ببرد
 
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

مدیر ویرایش

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1523
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
85
نوشته‌ها
391
راه‌حل‌ها
4
پسندها
743
امتیازها
158

  • #10
باز باران است و شب چون جنگلی انبوه
از زمین آهسته می روید
با نواهایی به هم پیچیده زیر ریزش باران
با خود او را زیر لب نجواست
سرگذشتی تلخ می گوید
کوچه تاریک است

بانگ پایی می شود نزدیک
شاخه ای بر پنجره انگشت می ساید
اشک باران می چکد بر شیشه تاریک
من نشسته پیش آتش در اجاقم هیمه می سوزد

دخترم یلدا
خفته در گهواره می جنباندش مادر
شب گران بار است و باران همچنان یکریز می بارد
سایه باریک اندام زنی افتاده بر دیوار
بچه اش را می فشارد در بغل نومید
در دلش انگار چیزی را
می کنند از ریشه خون آلود
لحظه ای می ایستد خم می شود آهسته با تردید

رعد می غرد
سیل می بارد
آخرین اندیشه مادر
چه خواهی شد؟

آسمان گویی ز چشم او فرو می بارد این باران
باز باران است و شب چون جنگلی انبوه
بر زمین گسترده هر سو شاخ و برگش را
با صداهایی به هم پیچیده دارد زیر لب نجوا
من نشسته تنگ دل پیش اجاق سرد

دخترم یلدا
خفته در گهواره اش آرام
 
  • قلب شکسته
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین