انتشاریافته درخواست کپیست دلنوشته‌ی آوای خدا|آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک

[Paradox]

سلام.
وقتتون بخیر.درخواست کپیست برای دلنوشته‌ی زیر رو دارم. @N.G

تمام شده - درخواست ویراستاری دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک

https://romanik.ir/forums/threads/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%A2%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%AA%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9.3138/...

romanik.ir

‌ویراستار: سین.پ
@ansel
نویسنده: @Lady Dracula

 

[N.G]

کپیست: @نفس نعیمی
با سلام فایل ورد با فونت بی نازنین چهارده Bold آماده کنید.

چون دلنوشته است بین پارت ها *** بذارید
فرصت یک روز!

 

[S O-O M]

✅ ۱۵- پس از پایان نگارش، دلنویس موظف است در تاپیک اعلام پایان نگارش اثر، اتمام اثر خود را اعلام کند تا تاپیک قفل شده و پست پایان اثر، توسط مدیر در تاپیک ارسال شود.

✅ ۱۶- درخواست نقد و تعیین سطح برای تمامی آثار اجباریست. آثاری که تعیین سطح نشده باشند، ویرایش نشده و روی سایت نمی‌روند.​

سلام.
دلنوشته سطح نداره. بعلاوه برای اعلام پایان هم اقدامی نشده بود لذا خودم قفلش کردم.
@Lady Dracula

@N.G لطفا تا زمان تعیین سطح اثر روی سایت نره -*

 

[Miss Nili]

سلام
هستی جان این اثر برای قبل هستش لطفا مواردی که باقی مونده رو رسیدگی کن عزیزم تا اثر روی سایت ارسال بشه.
ممنونم
@ara.pr.o.o

 

[ARA.O.O]

سلام
هستی جان این اثر برای قبل هستش لطفا مواردی که باقی مونده رو رسیدگی کن عزیزم تا اثر روی سایت ارسال بشه.
ممنونم
@ara.pr.o.o

عزیزم این اثر نقد که شده و سطح داره (منتقد خودم بودم)
برای رصد هم چک کردم، مشکل و ممنوعه نداره. میتونین ب کارهای کپیست و انتشارش رسیدگی کنید

 

[Miss Nili]

عزیزم این اثر نقد که شده و سطح داره (منتقد خودم بودم)
برای رصد هم چک کردم، مشکل و ممنوعه نداره. میتونین ب کارهای کپیست و انتشارش رسیدگی کنید

سطح اثر چی بوده عزیزم؟

 

[ARA.O.O]

سطح اثر چی بوده عزیزم؟

الماسی

تمام شده - نقد و تعیین سطح دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی

نام دلنوشته: آوای خدا نویسنده: آرمیتا حسینی @Lady Dracula ژانر : تراژدی، مذهبی ویراستار: سین.پ @ansel خلاصه:‌ من سال‌هاست گمان می‌کنم درحال قدم زدن لحظات هستم؛ اما امروز فهمیدم این لحظات بودند که در من قدم می‌زدند! امروز بعد از مدت‌ها یاد گرفتم به جای دویدن و حرف زدن یک لحظه بنشینم و گوش دهم...

romanik.ir

 

[DELVIS♧]

نام اثر: آوای خدا
نام نویسنده: آرمیتا حسینی (قلم سرخ) @*First __ Lady*
لینک تاپیک اثر در انجمن:تمام شده - دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک
ژانر: تراژدی، مذهبی
سطح: الماسی
تعداد صفحات: پانزده
خلاصه:
من سال‌هاست گمان می‌کنم درحال قدم زدن لحظات هستم؛ اما امروز فهمیدم این لحظات بودند که در من قدم می‌زدند!
امروز بعد از مدت‌ها یاد گرفتم
به جای دویدن و حرف زدن یک لحظه بنشینم و گوش دهم!
امروز روی این صخره‌ی زیبا و خوش تراش، ‌روی این نقاشی زیبای خدا ‌می‌نشینم و به آوای خدا ‌گوش می‌دهم!

مقدمه: ___
برشی از اثر:
نگاهم کن!
بالای صخره ایستاده‌ام تا مرا بهتر ببینی؛
هرچند همیشه می‌بینی
این‌بار دقیق‌تر نگاهم کن!
محتاج نگاهت شده‌ام!
من هم‌چون خورشیدی بی‌نور و خسته در انتظار نور چشمانت هستم!
نگاهم کن!
کنارم باش و بگو که ‌می‌بینی
غمم را،
بغضم را،
تنهایی‌ام را!
بگو که می‌بینی خسته شدنم از جنگ با زندگی را!
بگو!
بیا نگاهم کن،
محتاج نگاهت شده‌ام!
***
مرا پیش آدم‌هایت تنها نگذار،
آن‌ها سرد و سنگین هستند!
آن‌ها قصد کشتن روحم را دارند و قلبم را از تپشش پشیمان می‌کنند!
شاید این اولین‌باری باشد که ان‌قدر صادقانه سخن می‌گویم!
هرچه قلبم می‌گوید به زبان می‌آورم؛
اما وقتی با آدم‌ها سخن می‌گویم، سخن قلبم را به شکل دیگری بیان می‌کنم
آن‌ها هیچ گاه معنای سخن قلبم را نمی‌فهمند، نیاز به ترجمه دارند و من
حوصله‌ی ترجمه ندارم.
بوی تعفن این شهر را در برگرفته!
آن دنیای رنگین و خوب با گل‌های خوش‌بو تمام شد!
خدایا! بیا و ببین چگونه از سخنان و کارهای انسان‌ها بوی تعفن و زباله بیرون می‌آید!

جلد:

فایل PDF: آوای خدا

@*First __ Lady*
تاییده؟

 

[دمیــــــورژ]

بله صددرصد خسته نباشین

 

[DELVIS♧]

نام اثر: آوای خدا
نام نویسنده: آرمیتا حسینی (قلم سرخ) @*First __ Lady*
لینک تاپیک اثر در انجمن:تمام شده - دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک
ژانر: تراژدی، مذهبی
سطح: الماسی
تعداد صفحات: پانزده
خلاصه:
من سال‌هاست گمان می‌کنم درحال قدم زدن لحظات هستم؛ اما امروز فهمیدم این لحظات بودند که در من قدم می‌زدند!
امروز بعد از مدت‌ها یاد گرفتم
به جای دویدن و حرف زدن یک لحظه بنشینم و گوش دهم!
امروز روی این صخره‌ی زیبا و خوش تراش، ‌روی این نقاشی زیبای خدا ‌می‌نشینم و به آوای خدا ‌گوش می‌دهم!

مقدمه: ___
برشی از اثر:
نگاهم کن!
بالای صخره ایستاده‌ام تا مرا بهتر ببینی؛
هرچند همیشه می‌بینی
این‌بار دقیق‌تر نگاهم کن!
محتاج نگاهت شده‌ام!
من هم‌چون خورشیدی بی‌نور و خسته در انتظار نور چشمانت هستم!
نگاهم کن!
کنارم باش و بگو که ‌می‌بینی
غمم را،
بغضم را،
تنهایی‌ام را!
بگو که می‌بینی خسته شدنم از جنگ با زندگی را!
بگو!
بیا نگاهم کن،
محتاج نگاهت شده‌ام!
***
مرا پیش آدم‌هایت تنها نگذار،
آن‌ها سرد و سنگین هستند!
آن‌ها قصد کشتن روحم را دارند و قلبم را از تپشش پشیمان می‌کنند!
شاید این اولین‌باری باشد که ان‌قدر صادقانه سخن می‌گویم!
هرچه قلبم می‌گوید به زبان می‌آورم؛
اما وقتی با آدم‌ها سخن می‌گویم، سخن قلبم را به شکل دیگری بیان می‌کنم
آن‌ها هیچ گاه معنای سخن قلبم را نمی‌فهمند، نیاز به ترجمه دارند و من
حوصله‌ی ترجمه ندارم.
بوی تعفن این شهر را در برگرفته!
آن دنیای رنگین و خوب با گل‌های خوش‌بو تمام شد!
خدایا! بیا و ببین چگونه از سخنان و کارهای انسان‌ها بوی تعفن و زباله بیرون می‌آید!

جلد:

فایل PDF: آوای خدا

@*First __ Lady*
تاییده؟

پس نیلو گلی بی زحمت بره روی سایت