. . .

انتشاریافته درخواست کپیست دلنوشته‌ی آوای خدا|آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک

تالار درخواست کپیست
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
499
نوشته‌ها
5,306
راه‌حل‌ها
98
پسندها
1,224
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #1
سلام.
وقتتون بخیر.درخواست کپیست برای دلنوشته‌ی زیر رو دارم. @N.G

‌ویراستار: سین.پ
@ansel
نویسنده: @Lady Dracula
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users
راه‌حل
نام اثر: آوای خدا
نام نویسنده: آرمیتا حسینی (قلم سرخ) @*First __ Lady*
لینک تاپیک اثر در انجمن:تمام شده - دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک
ژانر: تراژدی، مذهبی
سطح: الماسی
تعداد صفحات: پانزده
خلاصه:
من سال‌هاست گمان می‌کنم درحال قدم زدن لحظات هستم؛ اما امروز فهمیدم این لحظات بودند که در من قدم می‌زدند!
امروز بعد از مدت‌ها یاد گرفتم
به جای دویدن و حرف زدن یک لحظه بنشینم و گوش دهم!
امروز روی این صخره‌ی زیبا و خوش تراش، ‌روی این نقاشی زیبای خدا ‌می‌نشینم و به آوای خدا ‌گوش می‌دهم!

مقدمه: ___
برشی از اثر:
نگاهم کن!
بالای صخره ایستاده‌ام تا مرا بهتر ببینی؛
هرچند همیشه می‌بینی
این‌بار دقیق‌تر نگاهم کن!
محتاج نگاهت شده‌ام!
من هم‌چون خورشیدی بی‌نور و خسته در انتظار نور چشمانت هستم!
نگاهم کن!
کنارم باش و بگو که...

DELVIS♧

رمانیکی نقره‌ای
رمانیکی
شناسه کاربر
444
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-07
موضوعات
129
نوشته‌ها
1,656
راه‌حل‌ها
27
پسندها
7,485
امتیازها
478

  • #11
نام اثر: آوای خدا
نام نویسنده: آرمیتا حسینی (قلم سرخ) @*First __ Lady*
لینک تاپیک اثر در انجمن:تمام شده - دلنوشته آوای خدا | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک
ژانر: تراژدی، مذهبی
سطح: الماسی
تعداد صفحات: پانزده
خلاصه:
من سال‌هاست گمان می‌کنم درحال قدم زدن لحظات هستم؛ اما امروز فهمیدم این لحظات بودند که در من قدم می‌زدند!
امروز بعد از مدت‌ها یاد گرفتم
به جای دویدن و حرف زدن یک لحظه بنشینم و گوش دهم!
امروز روی این صخره‌ی زیبا و خوش تراش، ‌روی این نقاشی زیبای خدا ‌می‌نشینم و به آوای خدا ‌گوش می‌دهم!

مقدمه: ___
برشی از اثر:
نگاهم کن!
بالای صخره ایستاده‌ام تا مرا بهتر ببینی؛
هرچند همیشه می‌بینی
این‌بار دقیق‌تر نگاهم کن!
محتاج نگاهت شده‌ام!
من هم‌چون خورشیدی بی‌نور و خسته در انتظار نور چشمانت هستم!
نگاهم کن!
کنارم باش و بگو که ‌می‌بینی
غمم را،
بغضم را،
تنهایی‌ام را!
بگو که می‌بینی خسته شدنم از جنگ با زندگی را!
بگو!
بیا نگاهم کن،
محتاج نگاهت شده‌ام!
***
مرا پیش آدم‌هایت تنها نگذار،
آن‌ها سرد و سنگین هستند!
آن‌ها قصد کشتن روحم را دارند و قلبم را از تپشش پشیمان می‌کنند!
شاید این اولین‌باری باشد که ان‌قدر صادقانه سخن می‌گویم!
هرچه قلبم می‌گوید به زبان می‌آورم؛
اما وقتی با آدم‌ها سخن می‌گویم، سخن قلبم را به شکل دیگری بیان می‌کنم
آن‌ها هیچ گاه معنای سخن قلبم را نمی‌فهمند، نیاز به ترجمه دارند و من
حوصله‌ی ترجمه ندارم.
بوی تعفن این شهر را در برگرفته!
آن دنیای رنگین و خوب با گل‌های خوش‌بو تمام شد!
خدایا! بیا و ببین چگونه از سخنان و کارهای انسان‌ها بوی تعفن و زباله بیرون می‌آید!

جلد:
%D8%A7%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_-_%D9%86%D9%81%D8%B3_rrh1.png

فایل PDF: آوای خدا

@*First __ Lady*
تاییده؟
پس نیلو گلی بی زحمت بره روی سایت
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,067
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #12
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین